مهندس کیست؟
این بحث ممکن است کمی مناقشه بر انگیز باشد، به همین دلیل تعریف واژه “مهندس” را از دائره المعارف بریتانیکا که یکی از معتبرترین کتابهای مرجع در جهان است قرض میگیرم و توضیحات خود را به آن اضافه خواهم کرد.
معنی تحت اللفظی واژه مهندس یا “engineer” هم در زبان فارسی و هم در ادبیات کشور انگلستان به توصیف ضعیف و نارسایی میانجامد. برخلاف ظاهر این کلمه، “مهندس” کسی که هندسه میداند نیست! همچنین engineer تنها تکنسین یا کارشناس ماشین آلات و موتورها (engines) نیست.
مهندسی یعنی “به کار بردن علوم و فنون به منظور طراحی و یا توسعه ساختارها، دستگاهها، ماشین الات یا فرآیندهای تولید یا کار کردن با آنها و به کار بردن آنها به صورت تنها یا در ترکیب با وسایل دیگر و یا ساختن و به کار انداختن آنها از طریق درک کامل ساختمان آنها و یا به منظور پیشبینی کردن رفتار آنها تحت شرایط و موقعیتهای ویژه و معین. ضمن این که مهندس باید با تمتم جنبههای مرتبط با موضوع از جمله هدف و کاربرد یک ابزار، مسائل مالی و اقتصادی مرتبط با آن، چگونگی حفظ سلامتی و امنیت انسان و طبیعت حین طرحی، توسعه یا به کارگیری ابزار و وضعیت حقوقی و مالکیت آن، آشنایی کافی داشته باشند.”
بر خلاف دانشمند، مهندس آزاد نیست تا موضوع و مشکل مورد علاقه خود را انتخاب کند. وظیفه او این است که به حل مشکلاتی که پیش بینی شده یا پیشبینی نشده رخ مینماید، بپردازد. او باید به صرفه اقتصادی عمل خود یا ادامه کار یک وسیله یا سیستم، بهبود بازدهی آن و پرهیز از پیچیده کردن بیمورد سیستم نیز بیاندیشد.
بنابراین به طور خلاصه -همانطور که در اکثر کتابهای مرجع جهان آمده است- میتوان گفت عبارت انگلیسی “Problem Solving” بهترین توصیف برای عمل مهندسی است. این ممکن است شامل جنبههای کیفی، کمی، فیزیکی، اقتصادی و غیره باشد. برای اینکه شغل و وظایف یک مهندس را به طور دقیق از شغل و وظایف دانشمند جدا کنیم، میتوان هفت کار اصلی یک مهندس را به خاطر سپرد:
۱. تحقیق (Research) علمی، فنی و صنعتی به منظور کشف راهحلهای تازه و سودمند.
۲. توسعه(Development) فنی به منظور اعمال دستاوردهای تحقیقات موجود برای غلبه بر یک مشکل یا بهبود کمی و کیفی سیستم و ابزار.
۳. طراحی(Design) یک یا چند ساختار، سیستم یا ابزار با بهرهگیری از مدلهای مهندسی، روشها، نیازهای کنونی و شرایط خاص
۴. ساخت(Construction) که براساس آن مهندس وظیفه دارد ضمن آمادهسازی فضا و محیط تولید، رویه ساخت، کیفیت محصول، هزینه تمام شده و نحوه سازماندهی منابع و تجهیزات را مشخص کند.
۵. تولید(Production) محصول یا سیستم که شامل “برنامه ریزی و زمان بندی کار” (Planning)، انتخاب و مشخص کردن ترتیب فرآیندها، ابزارها، مواد اولیه، چیدمان (layout)، عناصر و اجزای سیستم نهایی(Components)، آزمایش، بازرسی و عیبیابی محصول است.
۶. به کار انداختن (Operation) یک سیستم یا محصول که ممکن است توسط کسان دیگری تولید شده باشد. این مهارت شامل آشنایی با کنترلهای مکانیکی، الکترونیکی یا نرمافزاری ابزار و سیستم، تامین نیرو و انرژی لازم برای به کار افتادن آن حمل و نقل، ارتباطات و جنبههای اقتصادی است.
۸. مدیریت(Management) ابزارها و سیستمها به خاط تحلیل وضعیت گذشته و حال تجهیزات و دستگاهها، پیشبینی وضعیت آینده آنها و سازماندهی منابع مالی، انسانی و اطلاعاتی موجود برای کسب نتایج بهتر در آینده.
وظایف یک مهندس
وظایف مهندسی بدین گونهاند که یک مهندس میبایست ضمن شناخت مسئله یا موضوع کاری، علوم و فنون لازم، محدودیتهای مربوطه را تشخیص دهد تا بتواند به دستاوردهای لازم برسد. محدودیتها شامل منابع در دسترس، محدودیتهای جسمانی یا فنی، آمادگی برای پیرایشها یا افزایشهای آینده، و دیگر عاملها مانند نیازهای هزینه ای، ساختپذیر بودن، اقتصادی و کاربردی بودن میباشد. با درک این محدودیتها، مهندس، شناسهها و مشخصات حدودی که یک شیء یا سامانه میتواند در چارچوب آن ساخته یا بهبود داده شود را مشخص کرده و ارائه نماید. از اینرو ملاحظات بسیاری بر روی کار مهندسی تأثیر دارند؛ که از آن دسته ملاحظات دقت بالا توانای تحلیل کنشها و وا کنشها میباشد. یک مهندسی موفق در بالا رفتن سطح زندگی بشر تا ثیر بسزای میگذارد، بنا بر این یک مهندس علاوه بر دانستن قوانین فیزیکی وشیمیایی جهان هستی باید از قوه تخیل بالای بر خوردار باشد که موجب گسترش دانش بشر میشود. یک مهندس با در نظر گرفتن قوانین و استفاده بجا از آنها و ترکیب مؤثر برخی از آنها قادر خواهد بود نیازهای اجرای نسل بشر را با کیفیت مناسب و در کمتر ین زمان و با بالاترین بازده بر طرف سازد. مهندس با درک بهتری که از قوانین هستی دارد علاوه بر طراحی تولید و راهاندازی در زمینه نیازهای حال و آینده بشر باید از قدرت تحلیل خود در رسیدن به بهترین بازده تلاش کرده و بهرهوری را افزایش دهد. مهندس کسی است که ضمن شناخت دقیق روابط حاکم بر موضوع بتواند مسئله را به شکل فرمول درآورد.
۰ دیدگاه