انتخاب برگه

ضوابط طراحی لرزه‌ای سازه‌های ساختمانی

مهر ۲۰, ۱۳۹۸ | آموزشی | ۰ دیدگاه

۳-۱ ملاحظات کلی
۱-۱-۳ کلیه ساختمانهای موضوع این آیین نامه، بجز آن دسته از ساختمانهای با مصالح بنایی که مقررات مندرج در فصل هفتم در آنها رعایت شده باشد، باید بر طبقضوابط مندرج در این فصل محاسبه گردند.
۲
۳-۲-۱محاسبه ساختمان در برابر نیروهای زلزله و باد به تفکیک انجام می شود و در هر عضو سازه اثر هریک که بیشتر باشد، ملاک عملی قرار می گیرد. ولی رعایت ضوابط ویژه طراحی برای زلزله، مطابق نیاز سیستم سازه در کلیه اعضاء الزامی است.

۳-۱-۳بجز مؤلفه های افقی نیروی زلزله که برای محاسبه ساختمان در نظر گرفته می شود، اثر مؤلفه قائم نیروی زلزله نیز در مواردی که در بند (۳-۳-۹) ذکر شده است،باید منظور گردد.

۳-۱-۴ ساختمان باید در دو امتداد عمود بر هم در برابر نیروی زلزله محاسبه شود.
به طور کلی می توان محاسبه در هر یک از این دو امتداد را جز در موارد زیر به طور مجزا و بدون در نظر گرفتن نیروی زلزله در امتداد دیگر انجام داد.

الف – ساختمان های نامنظم در پلان
ب- کلیه ستونهایی که در محل تقاطع دو و یا چند سیستم مقاوم باربر جانبی قرار

دارند. در این موارد چنانچه بارمحوری ناشی از اثر زلزله در ستون، در هر یک از دو امتدادمورد نظر، کمتر از ۲۰ درصد ظرفیت بار محوری ستون باشد، این ضابطه را می توان نادیده گرفت.

در موارد فوق امتداد نیروی زلزله باید با زاویه مناسبی که حتی المقدور بیشترین اثر را ایجاد می کند، انتخاب شود و یا می توان صد درصد نیروی زلزله هر امتداد را با ۳۰ درصد نیروی زلزله در امتداد عمود بر آن را ترکیب کرد. در این موارد منظور کردن برون مرکزی اتفاقی، موضوع بند (۳-۳-۷)، در امتدادی که ۳۰ درصد نیرو اعمال می شود، الزامی نیست.

۳-۱-۵ نیروی زلزله در هر یک از امتدادهای ساختمان باید در هر دو جهت ان امتداد یعنی به صورت رفت و برگشت در نظر گرفته شود.

۳-۱-۶ مدل ریاضی که برای تحلیلی سازه در نظر گرفته می شود، باید تا حد امکان نمایانگر وضعیت سازه به لحاظ توزیع جرم و سختی باشد. در این مدل باید علاوه بر کلیه اجزای مقاوم جانبی، اجزایی که مقاومت و سختی آنها تأثیر قابل ملاحظه ای در توزیعنیروها دارند، در نظر گرفته شوند. در این ارتباط در سازههای بتن ارمه رعایت اثر ترک خوردگی اجزا در سختی آنها الزامی است. اثر ترک خوردگی در این سازهها را می توان مطابق بند (۳-۵-۵) برای تعیین تغییرشکل ها و نیز نیروهای داخلی در تحلیل سازه منظور کرد.

۳-۱-۷ نیروی جانبی زلزله، که با استفاده از روشهای مختلف محاسبه می گردد، درشرایط خاصی از سازهه ا باید افزایش داده شود. در این ارتباط باید به موارد زیر توجه شود:
الف- ضریب نامعینی سازه، ρ، موضوع بند (۳-۳-۲)
ب – ضریب اضافه مقاومت Ω۰ موضوع بند (۳-۳-۱۰)
۳-۲ روش های تحلیل سازه
۳-۲-۱ اثر زلزلهبرسازه ساختمان ها را می توان به روش های خطی یا غیرخطی تحلیل نمود. روش های خطی شامل “تحلیل استاتیکی معادل” و “تحلیل دینامیکی طیفی” و تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی ” است. روشهای غیرخطی شامل “تحلیل استاتیکی

غیرخطی” و “تحلیل تاریخچه زمانی غیرخطی” است. محدودیت های مربوط به هریک از روش ها در بندهای زیر ارائه شده است:

۳- ۲-۲ روش های تحلیل خطی
روشهای تحلیل خطی را می توان در کلیه ساختمان ها با هر تعداد طبقه به کار برد. تنها، روش استاتیکی معادلی را می توان در ساختمان های سه طبقه و کوتاه تر، از تراز پایه و یا ساختمان های زیر به کار گرفت:
الف – ساختمانهای منظم با ارتفاع کمتر از ۵۰ متر از تراز پایه
ب- ساختمانهای نامنظم با ارتفاع کمتر از ۵۰ متر از تراز پایه که دارای:
– نامنظمی زیاد و شدید پیچشی در پلان نباشد.
– نامنظمی جرمی، نرم و خیلی نرم در ارتفاع نباشد.

۳-۲-۳ روشهای تحلیلی غیرخطی
روشهای تحلیلی غیرخطی را می توان در کلیه ساختمان ها با هر تعداد طبقه به کاربرد، ولی برای استفاده از آنها ضروری است سازه علاوه بر اقناع الزامات آنها، ضوابط تحلیل و طراحی یکی از روشهای خطی عنوان شده در بند (۳-۲-۲) را نیز اقناع نماید. الزامات مربوط به روشهای تحلیلی غیرخطی در پیوست شماره (۲) ارائه شده است.
۳-۳ روش تحلیلی استاتیکی معادل
در این روش نیروی جانبی زلزله بر طبق ضوابط این بند تعیین شده و به صورتاستاتیکی در امتدادها و جهات مختلف بر طبق بندهای (۳-۱-۴) و (۳-۱-۵) به سازهاعمال می گردد و سازه با فرضی رفتار خطی تحلیل می شود.
۳-۳-۱ نیروهای جانبی زلزله
۳-۳-۱-۱ نیروی برشی پایه
Wu نیروی برشی پایه، یا برشی پایه، به مجموع نیروهای جانبی زلزله اطلاق می شود که در تراز پایه، موضوع بند (۳-۳-۱-۲)، به ساختمان اعمال می گردد. این نیرو در هر یک از امتدادهای ساختمان با استفاده از رابطهٔ (۳-۱) به دست آورده می شود:

Vu=CW

در این رابطه
: V نیروی برشی درحد مقاومت. حد مقاومت و حد تنش مجاز در” تعاریف ” آیین نامه توضیح داده شده اند. برای تعیین این نیرو در حد تنش مجاز مقدار آن باید بر ضریب ۴/۱ تقسیم میشود.

. W وزن مؤثر لرزه ای، شامل مجموع بارهای مرده و وزن تأسیسات ثابت و وزن دیوارهای تقسیم کننده به اضافهٔ درصدی از بار زنده و بار برف، مطابق جدول (۳-۱). بارزنده باید به صورت تخفیف نیافته، مطابق ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان درنظر گرفته شود.
C ضریب زلزله که از رابطه (۳-۲) به دست میآید:

C=ABI/R_u

در این رابطه:

A نسبت شتاب مبنای طرح مطابق بند (۲-۲)
B ضریب بازتاب ساختمان مطابق بند (۲-۳)
I ضریب اهمیت ساختمان مطابق بند (۳-۳-۴)
〖 R〗_u ضریب رفتار ساختمان مطابق بند (۳-۳-۵)

مقدار برش پایه، V، در هیچ حالت نباید کمتر از مقدار زیر در نظر گرفته شود.

V, min =0.12AIW

محل بار زنده درصد میزان بارزنده
بامهای ساختمانها در مناطق با برف زیاد، سنگین و فوق سنگین ۲۰
بامهای ساختمانها در سایر مناطق –
ساختمانهای مسکونی، اداری، هتل ها و پارکینگها ۲۰
بیمارستانها، مدارسی، فروشگاهها، ساختمانهای محلی اجتماع یا ازدحام ۲۰
کتابخانهها و انبارها (با توجه به نوع کاربری) حداقل ۴۰
مخازن آب و یا سایر مایعات ۱۰۰

جدول ۳-۱ درصد میزان مشارکت بارزنده و بار برف در محاسبه نیروی جانبی زلزله

۳-۳-۱-۲ تراز پایه
تراز پایه، بنا به تعریف، به ترازی در ساختمان اطلاق می شود که در هنگام زلزله از آنتراز به پایین اختلاف حرکتی بین ساختمان و زمین وجود نداشته باشند. تراز پایه برایطراحی ساختمانها به صورت زیر در نظر گرفته می شود:
۱- برای ساختمانهای بدون زیرزمین یا ساختمانهای دارای زیرزمینی که دیوارهای نگهبان آن به سازه متصل نباشند، تراز پایه باید در سطح بالای شالوده در نظر گرفته شود.
۲- برای ساختمانهای دارای زیرزمینی که دیوارهای نگهبان آن به سازه متصل باشند و فضای بین خاکبرداری و دیوار نگهبان زیرزمین با خاک متراکم پر شده باشد، تراز پایه می تواند در نزدیکترین سقف زیرزمین به زمین طبیعی اطراف در نظر گرفته شود، منوط بر آنکه اولاً خاک طبیعی موجود در اطراف ساختمان متراکم باشد و ثانیاً دیوارهای نگهبان زیرزمین بتن آرمه بوده و آخرین سقف زیرزمین نیز دارای صلبیت کافی باشد. در این راستا می توان از صلبیت تیرها و یا مجموعه تیر و دال سقف هابرای افزایشی صلبیت سقف استفاده نمود.
۲-۳-۳ ضریب نامعینی سازه، ρ

ساخنمان هایی که سیستم مقاوم جانبی آنها در دو جهت عمود بر هم دارای نامعینی کافی نیستند، باید برای بار جانبی بیشتری طراحی شوند. در این ساختمانها بار در این ساختمان ها باید بار جانبی با ضریب ρ برابر۲/۱ افزایش داده شود.

۲-۲-۳-۳ ساختمانهایی که سیستم مقاوم جانبی آنها دارای خصوصیات زیر هستند، دارای نامعینی کافی بوده و در آنها ضریب p برابر با ۱/۰ منظور می شود.
الف- در ساختمانهای منظم در پلان، در طبقاتی که برش در آنها از ۳۵ درصد برش پایه تجاوز می کند، حداقل دو دهانه سیستم مقاوم جانبی در هر سمت مرکز جرم، در هر دو امتداد عمود برهم، موجود باشد. در سیستمهای دارای دیوار برشی تعداد دهانه ها از تقسیم طول دیوار بر ارتفاع آن در طبقه به دست می آید.
ب – در سایر ساختمانها، در طبقاتی که میزان بارش در انها از ۳۵ درصد برش پایه تجاوز می کند، چنانچه حذف جزئی از سیستم مقاوم جانبی، مطابق جدول (۳-۲)، موجب کاهش مقاومت جانبی طبقه به میزان بیشتر از ۳۳ درصد نشود و در طبقه نامنظمی شدید پیچشی، مطابق تعریف بند (۱-۷-۱) ایجاد نگردد.

جدول ۳-۲ محدویتهای مربوط به ρ=۱٫۰
نوع سیستم مقاوم جانبی الزامات
سیستم مهاربندی شده حذف یک مهاربند یا اتصال آن
سیتم با دیوار برشی هم بسته با نسبت ارتفاع هر پایه به طول بزرگتر از ۱٫۰ حذف یک دیوار و یا یک پایه و یا اتصالات جمع کننده آنها
سیستم قاب خمشی حذف مقاومت خمشی اتصالات انتهای یک تیر
سیستم کنسولی حذف مقاومت خمشی ذر اتصال پایه یکی از ستون ها

۳-۳-۲-۳ ساختمان ها یا اجزا زیر مشمول محدودیت های مربوط به ضریب نامعینی نمیشوند و ρدر آنها باید برابر ۰/۱ محاسبه گردد:
الف – ساختمانهای با تعداد طبقات کمتر از ۳ طبقه و یا کوتاه تر از ۱۰ متراز تراز پایه
ب – محاسبه تغییر مکان جانبی ساختمان

پ – محاسبه اثر P-Λ
ت- تعیین نیروی جانبی در اجزای غیرسازهای
ث- تعیین نیروی جانبی در سازههای غیرساختمانی غیر مشابه ساختمان
ج – تعیین نیروها در دیافراگم ها، رابطه (۳-۱۵)
چ- در کلیه اعضایی که مشمول طراحی برای زلزله تشدید یافته می شوند و نیروی زلزله در آنها در ضریب اضافه مقاومتΩ۰گ ضرب می شود.
۳-۳-۳، زمان تناوب اصلی نوسان T

۱-۳-۳-۳ ساختمانهای متعارف

ارتفاع آنها عمدتاً به صورت متناسب تغییر کند. در این ساختمانها زمان تناوب اصلی نوسان را می توان از روابط تجربی زیر به دست آورد.
الف – برای ساختمانهای با سیستم قاب خمشی
۱- در مواردی که جدا گرهای میانقابی مانعی برای حرکت قابها ایجاد ننمایند:
– در قاب های فولادی:
T〖=۰٫۰۸H〗^۰٫۷۵
در قاب های بتن آرمه:
T〖=۰٫۰۵H〗^۰٫۹

۲- در مواردی که جدا گرهای میانقابی مانعی برای حرکت قابها ایجاد نمایند: مقدار آباید برابر با ۸۰ درصد مقادیر عنوان شده در بالا در نظر گرفته شود.
ب – برای ساختمانهای با سیستم مهاربندی واگرا، مشابه قابهای فولادی، از رابطه (۳-۳)
پ – برای ساختمانهای با سایر سیستمهای مندرج در جدول (۳-۵)، به غیر از سیستم کنسولی، با یا بدون وجود جدا گرهای میانقابی:
T〖=۰٫۰۵H〗^۰٫۷۵

در روابط بالا H ارتفاع ساختمان از تراز پایه است و در محاسبه آن ارتفاع خرپشته، در صورتی که وزن آن بیشتر از ۲۵ درصد وزن بام باشد، باید منظور گردد. در بامهای

تبصره- در این ساختمانها، در کلیه موارد، می توان زمان تناوب اصلی نوسان را با استفاده از تحلیل دینامیکی تعیین و در محاسبات نیروها منظور نمود، ولی مقدار آن در هر حالت نباید از ۱/۲۵ برابر مقادیر به دست آورده شده از روابط تجربی بالا بیشتر در نظر گرفته شود.

۲-۳-۳-۳ ساختمانهای غیرمتعارف
ساختمانهای غیرمتعارف به ساختمان هایی اطلاق می شوند که مشمول تعریف بند(۳-۳-۳-۱) نمیگردند مانند مساجد آمفی تئاتر سالن ورزشی گنبدها و…. در این ساختمانها زمان تناوب اصلی نوسان باید با استفاده از تحلیلی دینامیکی ساختمان و با منظور داشتن ضوابط زیر تعیین گردد:

الف- در مواردی که جداگرهای میانقابی در مدل تحلیلی منظور شده باشند:
T=TD
ب – در مواردی که جداگرهای میانقابی در مدل تحلیلی منظور نشده باشند:
T=0.8TD

در این روابط TD زمان تناوب اصلی انتقالی در تحلیل دینامیکی است.

۳-۳-۳-۳ سختی قطعات بتن آرمه
در محاسبه زمان تناوب اصلی ساختمان های بتن آرمه اثر ترک خوردگی اعضاء در سختی خمشی آنها باید در نظر گرفته شود. بدین منظور می توان سختی مؤثر اعضا را برابر با مقادیر زیر در نظر گرفت:

در تیر ها Ie=0.5Ig

در ستون هاو دیوارها Ie=Ig

در این روابطIgممان اینرسی مقطع کلی عضو بدون در نظر گرفتن فولاد است. توجه شود مقادیر فوق تنها در محاسبه زمان تناوب اصلی ساختمان کاربرد دارد.
۴-۳-۳ ضریب اهمیت ساختمان،
ضریب اهمیت ساختمان با توجه به گروه طبقه بندی آنها، در بند (۱-۶)، مطابق جدول(۳-۳) تعیین می گردد:
جدول ۳-۳ ضریب اهمیت ساختمان
جدول ۳-۳ ضریب اهمیت ساختمان
طبقه بندی ساختمان ضریب اهمیت
گزوه۱ ۱٫۴
گزوه۲ ۱٫۲
گزوه۳ ۱٫۰
گزوه۴ ۰٫۸

۳-۳-۵ ضریب ساختمان Ru
۱-۵-۳-۳ ضریب رفتار ساختمان در برگیرنده خصوصیاتی مانند شکل پذیری، نامعینی و اضافه مقاومت موجود در سازه ساختمان است. این ضریب با توجه به نوع سیستم باربر ساختمان و تمهیداتی که برای شکل پذیر کردن آن به کاربرده شده است، با رعایت محدودیتهای بنیادهای (۳-۳-۵-۲) تا (۳-۳-۵-۷)، از جدولی (۳-۴) تعیین می گردد. توجه شود که مقدار Ru نیروی برشی در رابطه (۳-۲) را در حد مقاومت به دست می دهد:
:. Hmحداکثر ارتفاع مجاز ساختمان است که با سیستم باربر عنوان شده ساخته می شود.این ارتفاع از تراز پایه تعیین می گردد
Cd: ضریب بزرگنمایی تغییر مکان جانبی سازه به علت رفتار غیرخطی آن است. به بند(۵-۳) مراجعه شود
۰Ω ضریب اضافه مقاومت سازه است که برای تعیین زلزله تشدید یافته مورد استفاده قرار می گیرد. به بند (۳-۳-۱۰) مراجعه شود.

سیستم سازه سیستم مقاوم در برابر نیروی جانبی Ru 0Ω Cd Hm
(متر)

الف-سیستم
دیوار باربر ۱- دیوارهائ برشی بتن ارمه ویژه ۵ ۵/۲ ۵ ۵۰
۲ – دیوارهائ برشی بتن ارمه متوسط ۴ ۵/۲ ۴ ۵۰
۳- دیوارهائ برشی بتن ارمه معمولی{۱} ۵/۳ ۵/۲ ۵/۳ –
۴-دیوارهای برشی با مصالح بنایی مسلح ۳ ۵/۲ ۳ ۱۵
۵- دیوارهای متشکل از قاب های سبک فولادی سرد نورد و مهارعای تسمه ای فولادی ۴ ۲ ۵/۳ ۱۵
۶- دیوارهای متشکل از قاب های سبک فولادی سرد نورد و صفخات پوشش فولادی ۵/۵ ۳ ۴ ۱۵
۷- دیوارهای بتن پاششی سه بعدی ۳ ۲ ۳ ۱۰

ب- سیستم
قاب ساختمانی ۱- دیوارهائ برشی بتن ارمه ویژه{۲} ۶ ۵/۲ ۵ ۵۰
۲ – دیوارهائ برشی بتن ارمه متوسط ۵ ۵/۲ ۴ ۳۵
۳- دیوارهائ برشی بتن ارمه معمولی{۱} ۴ ۵/۲ ۳ –
۴-دیوارهای برشی با مصالح بنایی مسلح ۳ ۵/۲ ۵/۲ ۱۵
۵-مهار بندی واگرای ویژه ی فولادی {۲} {۳} ۷ ۲ ۴ ۵۰
۶- مهار بندی کمانش تاب ۷ ۵/۲ ۵ ۵۰
۷- مهار بندی همگرای معمولی فولادی ۵/۳ ۲ ۵/۳ ۱۵
۸- مهاربندی همگرای ویژه فولادی{۲} ۵/۵ ۲ ۵ ۵۰

پ- سیستم
قاب خمشی ۱-قاب خمشی بتن آرمه ویژه{۴} ۵/۷ ۳ ۵/۵ ۲۰۰
۲- قاب خمشی بتن آرمه متوسط{۴} ۵ ۳ ۵/۴ ۳۵
۳- قاب خمشی بتن آرمه معمولی {۴} {۱} ۳ ۳ ۵/۲ –
۴- قاب خمشی فولادی ویژه ۵/۷ ۳ ۵/۵ ۲۰۰
۵- قاب خمشی فولادی متوسط ۵ ۳ ۴ ۵۰
۶- قاب خمشی فولادی معمولی{۱} ۵/۳ ۳ ۳ –

ت- سیستم
دوگانه یا ترکیبی ۱-قاب خمشی ویزه (فولادی یا بتنی)+ دیوارهائ برشی بتن ارمه ویژه ۵/۷ ۵/۲ ۵/۵ ۲۰۰
۲- قاب خمشی بتن آرمه متوسط+ دیوارهائ برشی بتن ارمه ویژه ۵/۶ ۵/۲ ۵ ۷۰
۳- قاب خمشی بتن آرمه متوسط+ دیوارهائ برشی بتن ارمه متوسط ۶ ۵/۲ ۵/۴ ۵۰
۴- قاب خمشی فولادی متوسط + دیوارهائ برشی بتن ارمه متوسط ۶ ۵/۲ ۵/۴ ۵۰

۵- قاب خمشی فولادی ویژه+مهاربندی واگرای ویژه ی فولادی ۵/۷ ۵/۲ ۴ ۲۰۰
۶- قاب خمشی فولادی متوسط + مهار بندی واگرای ویژه ی فولادی ۶ ۵/۲ ۵ ۷۰
۷- قاب خمشی فولادی ویژه+ مهاربندی همگرای ویژه فولادی ۷ ۵/۲ ۵/۵ ۲۰۰
۸- قاب خمشی فولادی متوسط+ مهاربندی همگرای ویژه فولادی ۶ ۵/۲ ۵ ۷۰
ث-سیستم
کنسولی ۱- ساره های فولادی یا بتن آرمه ویژه ۲ ۵/۱ ۲ ۱۰

یادداشتهای مربوط به جدول (۳-۴)

{۱}استفاده از این سیستم برای ساختمانهای «با اهمیت خیلی زیاد و زیاد» در تماممناطق لرزه خیزی و برای ساختمان های «با اهمیت متوسط» در مناطق لرزه خیزی ۱ و ۲ مجاز نیست. ارتفاع حداکثر این سیستم برای ساختمانهای «با اهمیت متوسط» درمناطق لرزه خیزی ۳ و ۴ به ۱۵ متر محدود میگردد.
{۲} ارتفاع مجاز در سیستم قاب ساختمانی با دیوار برشی بتن آرمه ویژه، با مهاربندهایواگرای ویژه یا با مهاربندهای همگرای ویژه، در صورتی که شرایط زیر موجود باشد، می تواند از ۵۰ متر به ۷۵ متر افزایش یابد:
الف – زمین ساختگاه از نوع II ،I یا III جدول (۲-۴) باشد.
ب- ساختمان دارای نامنظمی در پلان از نوع شدید پیچشی نباشد.
پ – ساختمان در هر امتداد اصلی دارای سیستم مقاوم جانبی در دو طرف مرکز جرم باشد.
{۳} در سیستمهای قاب ساختمانی با مهاربندیهای واگرای ویژه فولادی، چنانچه در تیرهای پیوند رفتار برشی حاکم باشد، ضریب رفتار برابر با ۷ و چنانچه رفتار خمشی حاکم باشد، این ضریب باید برابر ۶ در نظر گرفته شود.
{۴} در این جدول قابهای خمشی بتن آرمه با شکل پذیری کم، متوسط و زیاد عنوان شده در آیین نامه بتن ایران “آبا” با عناوین معمولی متوسط و ویژه معرفی شده اند.. ضمنا در این سازهها فاصله خاموتها از یکدیگر در ناحیه ویژه دو انتهای ستونها، مطابق تعریف آبا، نباید بیش از ۱۵ سانتی متر در نظر گرفته شود.

۲-۵-۳-۳ ساخت ساختمانهای با ارتفاع بیش از Hrnدر جدول (۳-۴) در کلیه مناطق کشور مجاز نیست. برای ساختمان های خاصی که در آنها ارتفاعی بیشتر از این حدود مدنظر باشد، تأیید کمیته اجرایی این آیین نامه الزامی است.

۳-۵-۳-۳ در مناطق با خطر نسبی خیلی زیاد برای ساختمانهای با اهمیت «خیلیزیاد» فقط باید از سیستمهایی که عنوان «ویژه» دارند، استفاده شود.

۴-۵-۳-۳ در ساختمانهای با بیشتر از ۱۵ طبقه و یا بلند تر از ۵۰ متر، استفاده از سیستم قاب خمشی ویژه و یا سیستم دوگانه الزامی است. در این ساختمان ها نمی توان برای مقابله با تمام نیروی جانبی زلزله منحصراً به دیوارهای برشی و یا قاب هایمهاربندی شده اکتفا نمود.
۵-۵-۳-۳ استفاده از دالی تخت یا قارچی و ستون به عنوان سیستم قاب خمشی منحصراً در ساختمان های سه طبقه و یا کوتاهتر از ۱۰ متر مجاز می باشد. در صورت تجاوز از این حد، تنها در صورتی استفاده از این سیستم سازه مجاز است که مقابله بانیروی جانبی زلزله توسط دیوارهای برشی و یا قاب های مهاربندی شده تأمین گردد.
۶-۵-۳-۳ در ساختمانهای بتن آرمه که در آنها از سیستم تیرچه و بلوک برای پوشش سقف ها استفاده می گردد و ارتفاع تیرها برابر ضخامت سقف در نظر گرفته می شود، درمحسوب شده ۵ ساختمان مشمول بند (۳-۳-۵-۵)می شود.
۷-۵-۳-۳ قاب های فولادی دارای اتصالات خورجینی ساده بر طبق نشریه شماره ۳۲۴ معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی همراه با دیوار برشی یا مهاربندی، در گروهسیستم قاب ساختمانی ساده قرار می گیرند. قاب های فولادی دارای اتصالات خورجینی حداکثر ارتفاع مجاز ساختمانهایی که در آنها تنها از قابهای خمشی با این نوع اتصالات استفاده می شود به ۳۰متر تقلیل می یابد.
۸-۵-۳-۳ ترکیب سیستمها در پلان
در ساختمانهایی که از دو سیستم سازهای مختلف برای تحمل بار جانبی، در دو امتداد

در پلان استفاده شده باشد، برای هر سیستم باید ضریب رفتار و ضرایب و۰Ω , cd مربوط به آن سیستم در نظر گرفته شود.
تنها در مواردی که در یک امتداد از سیستم دیوارهای باربر استفاده شده باشد، مقدار ضریب رفتار در امتداد دیگر نباید بیشتر از مقدار آن در امتداد سیستم دیوارهای باربر اختیار گردد.
۹-۵-۳-۳ ترکیب سیستمها در ارتفاع
در ساختمانهایی که از دو سیستم سازهای مختلف برای تحمل بار جانبی در یک امتداد در ارتفاع استفاده شده باشد، برای تعیین نیروی جانبی زلزله باید الزامات زیر رعایت گردد:
۱-۹-۵-۳-۳ حالت کلی
الف – زمان تناوب اصلی سازه باید مطابق ضوابط بند (۳-۳-۳) تعیین گردد. در مواردی که از روابط تجربی استفاده می شود، این زمان باید برابر با متوسط وزنی زمان های تناوب هر یک از سیستم ها در ارتفاع کلی سازه در نظر گرفته شود.
ب – در ساختمانهایی که ضریب رفتار برای سیستم قسمت تحتانی بیشتر از مقدار آن برای سیستم قسمت فوقانی است، مقادیر بCd ، Ru و Ω۰ قسمت فوقانی باید برای محاسبات هردو قسمت مورد استفاده قرار گیرد.
پ – در ساختمانهایی که ضریب رفتار برای سیستم قسمت تحتانی کمتر از مقدار آن برای سیستم قسمت فوقانی است، مقادیر ب ، Ru و۰Ω , cd,,گ قسمت فوقانی باید برای محاسبات این قسمت مورد استفاده قرار گیرد. برای محاسبات قسمت تحتانی مقادیر بRu، Cd و۰Ω مربوط به همین قسمت مورد استفاده قرار می گیرد. ولی حالت نیروهای عکس العملی ناشی از تحلیل قسمت فوقانی نیز که در نسبت Ru/p قسمت فوقانی به Ru/p قسمت تحتانی ضرب شدهاند، باید به مدل سازه قسمت تحتانی اضافه شود. این نسبت در هر حال نباید کوچکتر از۱/۰ باشد.
۲-۹-۵-۳-۳ حالت خاص
در ساختمانهایی که سختی جانبی قسمت فوقانی به طور قابل ملاحظهای کمتر از سختی جانبی قسمت تحتانی بوده و شرایط زیر موجود باشد:
الف) سختی جانبی متوسط طبقات تحتانی حداقل ده برابر سختی متوسط طبقات

فوقانی باشد.

ب-زمان تناوب اصلی کل سازه بیشتر ار۱/۱ برابر زمان تناوب اصلی قسمت فوقانی باشد.

نیروهای جانبی را می توان با استفاده از روش دو مرحله زیر تعیین نمود:
۱- سازه انعطاف پذیر قسمت فوقانی به طور مجزا و با پایههای گیردار در نظر گرفته شده و مطابق روال عادی تحلیل می گردد. در تعیین نیروها کلیه پارامترهای مربوط به سیستم این قسمت مورد استفاده قرار داده می شود.
۲- سازه سخت قسمت تحتانی عیناً مانند آنچه در زیر بند (۱) گفته شد و با در نظر گرفتن پارامترهای مربوط به این قسمت تحلیل می گردد، با این تفاوت که نیروهای عکس العملی سازه فوقانی نیز به سازه تحتانی اثر داده می شود. این نیروها باید با ضریب نسبت Ru/p قسمت تحتانی به Ru/p قسمت فوقانی تعدیل شوند. ضریب مورد نظر نباید کوچک تر از۱/۰ در نظر گرفته شود.

۶-۳-۳ توزیع نیروی جانبی زلزله در ارتفاع ساختمان
نیروی برشی پایه Vu که طبق بند(۳-۳- ۱-۱)محاسبه شده است، مطابق رابطه زیردرارتفاع ساختمان توزیع می گردد:

در این رابطه:
:Fui نیروی جانبی در تراز طبقه i
: Wi وزن طبقه آشامل وزن سقف و قسمتی از سربار آن مطابق جدول (۳-۱) و نصاف وزن دیوارها و ستون هایی که در بالا و پایین سقف قرار گرفته اند
hi :ارتفاع تراز سقف طبقهiاز تراز پایه
:nتعداد طبقات ساختمان از تراز پایه به بالا

kضریبی است که با توجه به زمان تناوب نوسان اصلی سازه T از رابطه زیر به دست آورده می شود:
K=0.5T+0.75 0.5≤T≤ ۲٫۵ SEC

مقدار K برای مقادیر T کوچک تر از ۰/۵ ثانیه و بزرگ تر از ۲/۵ ثانیه باید به ترتیب برابر با۱/۰ و ۲/۰ در نظر گرفته شود.
تبصره: در صورتی که وزن خرپشته ساختمان بیشتر از ۲۵ درصد وزن بام باشد، باید به عنوان یک طبقه مستقل محسوب شود. در غیر این صورت خرپشته به عنوان بخشی از بام در نظر گرفته می شود.
۳-۳-۷ ۳توزیع نیروی برشی زلزله در پلان ساختمان

۳-۳-۷-۱ نیروی برشی زلزله که بر اساس توزیع نیروها در بند(۳-۳-۷-۲) در طبقات ساختمان ایجاد می شود به همراه نیروی برشی ناشی ازپیچش ایجاد شده به علت برون از مرکزبودن این نیروها در طبقات باید طبق بند (۳-۳-۷-۲)در هر طبقه بین عناصرمختلف سیستم مقاوم در برابر نیروهای جانبی به تناسب سختی انها توزیع گردد.
درصورت صلب نبودن کف طبقات، در توزیع این برش ها باید اثر تغییر شکل های ایجاد شدهدر کف ها نیز منظور شود.
۲-۷-۳-۳ لنگر پیچشی ایجاد شده در طبقه آ، در اثر نیروهای جانبی زلزله، از رابطه

(۳-۸) M_ui=∑_(j=i)^n▒〖(e_ij+e_aj)F_uj 〗
در این رابطه:
: eijبرون مرکزی نیروی جانبی طبقه j نسبت به مرکز سختی طبقه i، فاصله افقی مرکزجرم طبقه J و مرکز سختی طبقه i
:eajبرون مرکزی اتفاقی طبقه j، موضوع بند (۳-۳-۷-۳)
:Fuj نیروی جانبی در تراز طبقه j

۳-۷-۳-۳ برون مرکزی اتفاقی در تراز هر طبقه، eaj، به منظور به حساب آوردن احتمالی تغییرات اتفاقی توزیع جرم و سختی از یک سو و نیروی ناشی از مؤلفه پیچشی زلزله از سوی دیگر، در نظر گرفته می شود. این برون مرکزی باید در هر دو جهت و حداقل برابر با ۵ درصد بعد ساختمان در ان طبقه، در امتداد عمود بر نیروی جانبی اختیار شود. درمواردی که ساختمان مشمول نامنظمی پیچشی موضوع بند (۱-۷-۱- ب) می شود،
برون مرکزی اتفاقی حداقل باید در ضریب بزرگ نمایی A، طبق رابطه زیر، ضرب شود.
A_J=⌊∆_avg/〖۱/۲∆〗_max ⌋^۲ ۱≤AJ ≤ ۳
max∆=حداکثر تغییر مکان طبقه j که با فرض A_J=1/0 محاسبه شده است.
ave∆=میانگین تغییر مکان دو انتهای ساختمان در طبقه j که با فرضA_J=1/0 محاسبه است.

۳-۳-۷-۴ در ساختمانهای تا ۵ طبقه و یا کوتاهتر از هجده متر در مواردی کهبرون مرکزی نیروی جانبی طبقه در طبقات بالاتر از هر طبقه کمتر از ۵ درصد بعد ساختمان در آن طبقه در امتداد عمود بر نیروی جانبی باشد، برای محاسبات لنگرپیچشی نیازی به درنظر گرفتن برون مرکزی اتفاقی در طبقات نیست.
۳- ۳-۸ محاسبه ساختمان دار برابر واژگونی

لنگر واژگونی ناشی از نیروهای جانبی زلزله در تراز زیر شالوده برابر مجموع حاصلضرب نیروی جانبی هر تراز در ارتفاع آن نسبت به تراز زیر شالوده ساختمان است. در محاسبه لنگر مقاوم در برابر واژگونی، بار تعادل وزن مؤثر لرزهای ساختمان است که برای تعیین نیروی جانبی به کار رفته است و وزن شالوده و خاک روی آن به وزن مؤثر لرزهای اضافه می شود. سازه ساختمان و پی آن باید به گونه ای طراحی شوند که توانایی تحمل اثر لنگرواژگونی را داشته باشند.

۳-۳-۹ نیروی قائم ناشی از زلزله
۳-۳-۹-۱نیروی قائم ناشی از زلزله که اثر مؤلفه قائم شتاب زلزله در ساختمان است، در موارد زیر باید در محاسبات منظور شود.
الف- کلی سازه ساختمانهایی که در پهنه با خطر نسبی خیلی زیاد واقع شدهاند.
ب- تیرهایی که دهانه آنها بیشتر از پانزده متر می باشد، همراه با ستونها و دیوارهای تکیه گاهی آنها.
پ-تیرهایی که بار قائم متمرکز قابل توجهی در مقایسه با سایر بارهای منتقل شده به تیر را تحمل می کنند، همراه با ستونها و دیوارهای تکیه گاهی آنها در صورتی که بار متمرکز حداقل برابر با نصف مجموع بار وارده به تیر باشد، ان بار قابل توجه تلقی می شود.
ت- بالکنها و پیش آمدگیهایی که به صورت طره ساخته می شوند.
۳-۳-۹-۲ مقدار نیروی قائم از رابطه (۳-۱۰) محاسبه می شود. در مورد بالکنها و پیش آمدگیها، این نیرو باید در هر دو جهت رو به بالا و رو به پایین و بدون منظور نمودن اثر کاهنده بارهای ثقلی در نظر گرفته شود.
FV=0.6 AIWp
در این رابطه:
A و I مقادیری هستند که برای محاسبه نیروی برشی پایه منظور شده اند
WP در مورد بند الف بالا بار مرده و در مورد سایر بندها بار مرده به اضافه کل سربار است . نیروی قائم زلزله باید در هر دو جهت رو به بالا و روبه پایین، جداگانه به سازه اعمال شود. در نظر گرفتن نیروی قائم در جهت رو به بالا در طراحی پی ساختمان ضروری نیست.
۳-۳-۹-۳ نیروهای قائم و افقی زلزله باید همزمان با بارهای مرده و زنده ترکیب شده و در طراحی اعضای سازه به کار رود. در این ترکیب ضوابط بند (۳-۱-۴) باید رعایت شود و سازه باید برای بیشینه اثر این ترکیبات طراحی گردد.
۳-۳-۱۰ضریب اضافه مقاومت ۰Ω
این ضریب، در مواردی که براساس ضوابط آیین نامه های طراحی، عضوی از سازه باید برای نیروی زلزله تشدید یافته طراحی شود، به کار برده میشود. در این اعضا، اثرهای ناشی از

بار جانبی زلزله باید در ضریب ۰Ω ضرب گردند. مقدار ۰Ω در سازههای با سیستمهای باربری مختلف در جدولی(۳-۴) ارائه شده است. این آثار در هر حالی لزومی ندارد بیشتر از حداکثر آنچه اعضای متصل به عضو می توانند به آن منتقل نمایند، در نظر گرفته شود.
در این موارد تغییرات لازم در تنش های مجاز و یا ضرایب بار نهایی در ترکیبات مختلف بارگذاری باید براساس ضوابط آیین نامه های طراحی صورت گیرد.
۳-۳-۱۱اثر اندرکنشی خاک و سازه
در تحلیلی سازهها با روشهای خطی، تکیه گاه سازه در تراز شالوده و خاک را می توان ثابت فرضی نمود. لیکن چنانچه در نظر گرفتن انعطاف پذیری پی سازه مد نظر باشد، لازم است اثر اندرکنشی سازه و خاک زیر آن در نظر گرفته شود. در این حالت این اثرها باید با

منظور گردد.
برای سازههای واقعبر رویزمینهای نوع II ..I یا III. اثر اندرکنشی سازه ۹ خاک را می توان به روشهای مندرج در پیوست شماره (۵) در تحلیل ها در نظر گرفت.
در هر حالت شالوده سازه باید به گونه ای طراحی شود که بتواند نیروها و تغییر شکل هایایجاد شده را متناسب با فرضیات تحلیل تحمل نماید.
۳-۴روشهای تحلیل دینامیکی خطی
روشهای تحلیل دینامیکی خطی شامل روشهای تحلیل طیفی” و “تحلیل تاریخچه زمانی “اند و در کاربرد آنها باید ضوابط بندهای (۳-۱-۴) و (۳-۴-۲) رعایت شوند. کلیهپارامترهای مربوط به حرکت زمین نظیر جرم، نسبت شتاب مبنا و غیره در این روش هاهمان مقادیر عنوان شده در تحلیلی استاتیکی معادل اند.
در این روش ها رعایت ضوابط مربوط به موضوعات زیر که در روش استاتیکی معادل عنوان شده است نیز الزامی است :

ضریب نا معینی سازه p موضوع بند (۳-۳-۲)
محاسبه ساختمان ها در برابر وا گونی موضوع بند (۳-۳-۸)
نیروی قائم زلزله موضوع بند (۳-۳-۸
ضریب اضافه مقاومت ۰Ω موضوع بند (۳-۳-۱۰)
-اثرهای اندرکنشی خاک و سازه موضوع باند (۳-۳-۱۱)
۳-۴-۱ روش تحلیلی طیفی
۳-۴-۱-۱ در این روش، ابتدا تحلیل مقادیر ویژه بر روی مدل سازه که بر اساسی رفتار خطی تهیه شده است، انجام شده و مشخصات مدهای طبیعی نوسان آن تعیین می گردد. سپس حداکثر بازتاب در هر مد با توجه به زمان تناوب آن مد از طیف طرح به دستآورده شده و با ترکیب آماری آنها بازتاب کلی سازه تعیین می گردد.
در این روش تحلیلی، الزامات بندهای (۳-۴-۱-۲) تا (۳-۴-۱-۶) باید رعایت شود.
۱-۴-۳- ۲ تعداد مدهای نوسان
در هر یک از دو امتداد متعامد ساختمان باید تمام مدهای نوسان که مجموع جرم های مؤثر در آنها بیشتر از ۹۰ درصد جرم کل سازه است، در نظر گرفته شود.
۳-۱-۴-۳ ترکیب اثر مادها
حداکثر بازتابهای دینامیکی سازه در هر مود، از قبیل نیروهای داخلی اعضا، تغییرمکانها، نیروهای طبقات، برشی های طبقات و عکس العملی پایه ها باید با استفاده از روش های آماری شناخته شده، مانند روش جذر مجموع مربعات و یا روش ترکیب مربعی کامل ترکیب گردد. در ساختمان های نامنظم در پلان و یا در ساختمانهایی که پیچشی در آنها حائز اهمیت است، روش ترکیب مدها باید در برگیرندهٔ اندرکنش مدهای ارتعاشی نیز باشد. در این موارد می توان از روش ترکیب مربعی کامل استفاده نمود.
۳-۴-۱-۴اصلاح مقادیر بازتابها
در مواردی که برش پایه به دست آمده از روش تحلیل طیفی کمتر از برش پایه تحلیل استاتیکی معادلی، رابطه (۳-۱) باشد، مقدار برشی پایه تحلیلی طیفی باید به مقادیر زیر افزایش داده شده و بازتابهای سازه متناسب با آنها اصلاح گردد. بارش پایه استاتیکی معادل عنوان شده در ردیفهای زیر، مقدار برشی پایه بر اساسی رابطه (۳-۱) و با استفادهاز مشخصات طیف استاندارد است.
الف- در سازههای نامنظم، که نامنظمی در آنها از نوع “طبقه خیلی ضعیف” یا “طبقه خیلی نرم ” یا “پیچشی شدید” نباشد، مقادیر بازتابها باید در ۹۰ درصد نسبت

برش پایه استاتیکی معادل به برش پایه به دست آمده از تحلیل طیفی ضرب شوند. ولی در سازههای نامنظمی که نامنظمی آنها مشمول موارد فوق الذکر باشد، مقادیر بازتابها باید در نسبت برش پایه استاتیکی معادل به برش به دست آمده از تحلیلطیفی ضرب شود.
ب – در سازههای منظم، مقادیر بازتابها باید در ۸۵ درصد نسبت برشی پایه استاتیکی معادل به برش پایه به دست آمده از تحلیل طیفی ضرب شود.
تبصره: مقادیر برشی پایهٔ تعدیل شده در بندهای الف و ب نباید از برشی پایه به دست آمده از تحلیل طیفی کمتر درنظر گرفته شود.
۳-۱-۴-۵اثر پیچش
در روش تحلیلی طیفی باید اثر پیچشی و پیچشی اتفاقی را مشابه ضابطهٔ بند (۳-۳-۷) منظور نمود. در مواردی که از مدلهای سه بعدی برای انالیز سازه استفاده می شود، اثر پیچشی اتفاقی را می توان با جابجا کردن مرکز جرم طبقه به اندازه برون مرکزی اتفاقی منظور نمود.
۳-۴-۱-۶ روش تحلیل در سیستم دوگانه و یا ترکیبی
در مواردی که برای تحمل بار جانبی زلزله از سیستم سازهای دوگانه و یا ترکیبی استفاده می شود، برای اقناع ضابطهٔ بند (۱-۸-۴- پ) باید ۲۵ درصد و ۵۰ درصد برشی پایه به دست آمده از تحلیل طیفی را به قابهای خمشی، مهاربند ها و یا دیوارهای برشی اثر داد و اطمینان حاصل کرد که هر یک از آنها قادر به تحمل این بار می باشند. برای توزیع این برش در ارتفاع سازه می توان از توزیع برش به دست آمده از تحلیل طیفی و یا از توزیع برشی روش تحلیلی استاتیکی معادل، بند (۳-۳-۶) استفاده نمود.
۳-۴-۲ روش تحلیلی تاریخچه زمانی
۳-۴-۲-۱در این روش، تحلیل دینامیکی سازه با اثر دادن شتاب زمین به صورت تابعی از زمان، در تراز پایه و محاسبات پاسخ مدل ریاضی ساختمان با فرض رفتارخطی انجام می شود. در این تحلیل نسبت میرایی را می توان ۵ درصد منظور کرد، مگر آنکه بتوان نشان داد مقدار دیگری برای سازه مناسب تر است. شتاب زمین براساسشتاب نگاشتهایی که با شرایط یاد شده در بند (۳-۵-۲) تهیه شده اند، تعیین میشود.

هر زوج شتاب نگاشت عنوان شده در ان بند همزمان در دو جهت عمود بر یکدیگر، در امتدادهای اصلی سازه، به آن اثر داده می شوند و بازتابهای سازه به صورت تابعی اززمان تعیین می گردند. بازتاب نهایی سازه برابر با حداکثر بازتابهای به دست آمده از تحلیل با سه زوج شتاب نگاشت مورد نظر می باشد.
در این روش تحلیلی، می توان به جای سه زوج شتاب نگاشت عنوان شده در بند (۳-۵-۲) هفت زوج شتاب نگاشت با مشخصات عنوان شده در آن بند را به کار گرفت و مقدار متوسط بیشینه بازتابهای به دست آمده از آنها را بازتاب نهایی تلقی کرد.
۳-۴-۲-۲ اصلاح مقادیر بازتابها
پس انجام تحلیل برای زوج شتاب نگاشت i مقدارحداکثر برش پایهvi تلاش اعضا QEi، و جابجایی نسبی طبقات ∆iدر هر طبقه تعیین خواهد شد. در صورتی که مقدار حداکثر برش پایه حاصل از تحلیل، Vi، کمتر از مقدار بارش پایه استاتیکی معادلVuباشد، تلاش های اعضا ،QEi و جابجایی نسبی طبقات∆ i ، باید مجددا در نسبت vu/vi نیزضرب شوند.
اگر سه زوج شتاب نگاشت برای تحلیل مورد استفاده قرار گیرد، تلاشی طراحی اعضاء و جابجایی نسبی طراحی طبقات باید برابر با ماکزیمم مقادی QEi و ∆iحاصل از تحلیل هادر نظر گرفته شوند.
اگر از حداقل ۷ شتاب نگاشت برای تحلیل استفاده شود، تلاشی طراحی اعضاء و جابجایی نسبی طراحی طبقات را می توان به ترتیب برابر با مقدار متوسط مقادیر QEi و ∆iحاصل از تحلیل ها درنظر گرفت.
۳-۲-۴-۳ در این تحلیل باید برای اثر پیچشی ضابطه بند (۳-۴-۱-۵)، و برای سیستمهای دوگانه و یا ترکیبی ضابطه بند (۳-۴-۱-۶) متناسب با روش تحلیلی تاریخچه زمانی رعایت گردد.
۵-۳ تغییر مکان جانبی نسبی طبقات
۱-۵-۳ تغییر مکان جانبی نسبی واقعی هر طبقه، که اختلاف بین تغییر مکان های جانبی واقعی مراکز جرم کفهای بالا و پایین آن طبقه است، نباید از مقدار مشخصی که

در این بند تعیین شده، تجاوز نماید. این تغییر مکان تنها با استفاده از تحلیل غیرخطی سازه قابل محاسبه است، ولی می توان آن را با تقریب خوبی از رابطه زیر به دست آورد:
∆_M=c_d.∆_eu
دار این رابطه
〖 ∆〗_Mتغییر مکان جانبی نسبی غیرخطی و یا تغییر مکان نسبی واقعی طبقه
= c_dضریب بزرگنمایی مطابق جدولی (۳-۴)
〖 =∆〗_euتغییر مکان جانبی نسبی طبقه زیر اثر زلزله طرح، مطابق رابطه (۳-۱)
در مواردی که روش طراحی تنش مجاز است، تغییر مکان جانبی نسبی به دست آمده از آن روش باید در ضریب ۱/۴ ضرب شود و سپس با مقدار مجاز〖 ∆〗_aدر بند (۳-۵-۲) مقایسه شود.
۳- ۲-۵ مقدار ∆که با منظور کردن اثر∆ P – در محاسبه ∆ به دست می آید نباید از مقدار مجاز ∆زیر تجاوز نماید.

∆_u=0.025h
∆_u=0.02h

در این روابط h ارتفاع طبقه است.
۳-۵-۳ در محاسبه تغییر مکان نسبی هر طبقه به∆_eu، برای رعایت محدودیتهای فوق، مقدار برشی پایه در رابطه (۳-۱) را می توان بدون منظور کردن محدودیت مربوط به زمان تناوب اصلی ساختمان T در تبصره بند (۳-۳-۳-۱) تعیین کرد. ولی در ساختمانهای با اهمیت خیلی زیاد محدودیت آن بند در مورد زمان تناوب اصلی باید رعایت شود. در هر حال، رعایت رابطه (۳-۳) از بند (۳-۳-۱-۱) در خصوصی حداقل برش پایه در محاسبات تغییر مکان نسبی ضروری است.

۳-۵-۴ در ساختمان های نا منظم پیچشی و یا نا منظم شدید پیچشی’ برای محاسبه ی تغییر مکان نسبی هر طبقه∆_eu، به جای تفاوت بین تغییر مکانهای جانبی مراکز جرم

کف ها، باید تفاوت بین تغییر مکانهای جانبی کفهای بالا و پایین ان طبقه در امتداد محورهای کناری ساختمان مد نظر قرار گیرد.
۵-۵-۳ در سازههای بتن آرمه در تعیین تغییر مکان جانبی نسبی طرح، ممان اینرسی مقطع ترک خورده قطعات را می توان، مطابق توصیه آیین نامه بتن ایران «با» برای تیرهاIg ۰/۳۵، برای ستون ها Ig7/0 ، و برای دیوارها Ig ۰/۳۵ یا Ig ۰/۷ نسبت به میزان ترک خوردگی آنها، منظور کرد. برای زلزله بهره برداری مقادیر این ممان اینرسی ها را می توان تا ۱/۵ برابر افزایش داد و از اثر P-∆ نیز صرف نظر کرد.
۶-۵-۳ در ساختمانهای با اهمیت “خیلی زیاد” و “زیاد” با هر تعداد طبقه و یا در ساختمانهای بیشتر از هشت طبقه، عرضی درز انقطاع بین ساختمان و ساختمان مجاور باید با استفاده از تغییر مکان جانبی غیرخطی طرح در طبقه با درنظر گرفتن اثر P-∆ تعیین شود. برای این منظور پس از محاسبه این تغییر مکان برای هر دو ساختمان می توان از جذر مجموع مربعات دو عدد برای تعیین درز انقطاع استفاده نمود. در صورتی که مشخصات ساختمان مجاور در دسترس نباشد، حداقل فاصله هر طبقه ساختمان از زمین مجاور باید برابر ۷۰٪ مقدار تغییر مکان جانبی غیرخطی طرح در آن طبقه ساختمان درنظر گرفته شود.
۷-۵-۳ در زلزله سطح بهره برداری، تغییر مکان نسبی باید الزامات بند (۳-۱۱-۲) را اقناع نماید.
۳- ۶ اثر P-∆
در کلیه سازهها تأثیر بار محوری در عناصر قائم بر روی تغییر مکانهای جانبی آنها، برش ها و لنگرهای خمشی موجود در اعضا و نیز تغییر مکانهای جانبی طبقات را افزایش میدهد. این افزایش به اثر ثانویه و یا اثر P-∆ معروف است. این اثر در مواردی که شاخصی پایداری iθ در رابطه (۳-۱۱)، کمتر از ده درصد باشد ناچیز بوده و میتواند نادیده گرفته شود. ولی اگر iθ بیشتر از ده درصد باشد، این اثر باید در محاسبات منظور گردد.

θ_i=[(P_u ∆_eu)/(V_U h)]i

در این رابطه:
P_ui مجموع بارهای مردہ و زندہ موجود در طبقه ۱ تا n، طبقه آخر، در حد مقاومت
〖 ∆〗_euiتغییر مکان جانبی نسبی اولیه در طبقه آحاصل از تحلیل خطی
〖 V〗_Uiمجموع نیروی برشی وارد در طبقهi
hi ارتفاع طبقه i
شاخص پایداری iθ در سازهها نباید از maxiθ در رابطه (۳-۱۲) بیشتر باشد. در این موارد احتمال ناپایداری سازه موجود است و باید در طراحی ان تجدید نظر شود.
θ_max=(0.65)/c_d ≤۰٫۲۵
برای منظور کردن اثر P-∆ در طراحی سازهها یا می توان این اثر را همراه با سایر عوامل در تحلیل سازهها منظور کرد و نیروهای داخلی اعضاء را به دست آورد و یا می توان از روشهای تقریبی عنوان شده در آیین نامه های طراحی استفاده نمود. همچنین می توان روش تقریبی ارائه شده در پیوست (۳) را مورد استفاده قرار داد. در کلیه موارد، تغییر مکانهای جانبی طبقات که در محاسبات نیروهای داخلی به کار برده می شوند باید تغییر مکانهای جانبی نسبی افزایش یافته طبقات، ∆ باشند.
تغییر مکان افزایش یافته جانبی نسبی طبقه با منظور کردن اثر P-∆، را می توان از رابطه (۳-۱۴) محاسبه کرد:
¯∆ eui=∆_ei/(1-θ_i )
۷-۳ مشخصات سازه از تراز پایه تا روی شالوده
در سازههایی که تراز پایه بالاتر از تراز روی شالوده منظور شده باشد، سختی و مقاومت جانبی طبقات پایین تر از تراز پایه نباید از سختی و مقاومت جانبی طبقه روی تراز پایه کمتر باشد.

در این سازهها ضروری است ضوابط بند (۳-۹) در خصوصی مقاومت اعضایی که در زیر تراز پایه قرار دارند و تحمل کننده بار اعضای باربر جانبی هستند که تا روی شالوده ادامه پیدا نمی کنند، نیز رعایت شود.
۳- ۸ دیافراگمها و جمع کنندهها
دیافراگمها که معمولاً کفهای سازهای تحمل کننده بارهای ثقلی در ساختمانها هستند، در هنگام وقوع زلزله وظیفه انتقال نیروهای ایجاد شده در کف ها را به عناصر قائم باربر جانبی بر عهده دارند. این دیافراگم ها باید در برابر تغییر شکل های افقی که در آنها ایجاد می شود، مقاومت و سختی کافی را دارا باشند.
۱-۸-۳ در تحلیل سازه ساختمان اثر صلبیت دیافراگمها باید به طور مناسب در نظر گرفته شود. به طور کلی دیافراگمها به سه دسته نرم، نیمه صلب و صلب تقسیم می شوند.
الف- در دیافراگمهایی که حداکثر تغییر شکل افقی ایجاد شده در آنها تحت اثر نیروی جانبی زلزله، بند (۳-۳-۶)، بیش از دو برابر تغییر مکان نسبی متوسط طبقه باشد، دیافراگم نرم تلقی میشود. دیافراگم های از نوع چوبی یا ورقهای فلزی تقویت نشده بدون پوششی بتن در سازههای دارای سیستم جانبی با دیوارهای برشی یا قابهای مهاربندی شده ممکن است در این دسته قرار گیرند.
در سازههای دارای دیافراگمهای نرم نیازی به در نظر گرفتن اثر لنگر های پیچشی در ساختمان بر طبق بندهای (۳-۳-۷-۲) و (۳-۳-۷-۳) نبوده و توزیع نیروی برشی زلزله بین اجزای قائم مقاوم در برابر زلزله بر اساس موقعیت و جرم سهمیه این اجزا انجام می شود.
ب – در دیافراگمهایی که حداکثر تغییر شکل افقی ایجاد شده در آنها تحت اثر نیروی جانبی زلزله کمتر از نصف تغییر مکان نسبی متوسط طبقه باشد، دیافراگم صلب تلقی می شود. دیافراگمهای از نوع دال بتنی یا ورقهای فلزی همراه با بتن آرمه رویه دارای نسبت دهانه به عرضی ۳ یا کمتر که دارای هیچ یک از نامنظمیهای مندرج در بند(۱-۷-۱) نباشند، ممکن است در این دسته قرار گیرند.

پ – سایر دیافراگمها نیمه صلب محسوب شده و اثر سختی نسبی آنها در توزیع نیروها بین اجزای سازه، باید با مدلی کردن دیافراگمها، در نظر گرفته شود.
۲-۸-۳ درسازههای دارای دیافراگمهای صلب و نیمه صلب در نظر گرفتن اثر لنگرهای پیچشی در ساختمان بر طبق بندهای (۳-۳-۷-۲) و (۳-۳-۷-۳) الزامی است.
۳-۸-۳ دیافراگمهای صلب و نیمه صلب باید برای تلاش های برشی و لنگرهای خمشی ناشی از نیروه ای موثر بر دیافراگم ها مطابق رابطه (۱۵-۳) محاسبه شوند.
F_Pui=(∑_(j=1)^n▒F_uj/W_j ) W_i
در این رابطه:
〖 F〗_Pui نیروی جانبی وارد به دیافراگم در تراز i
〖 W〗_i وزن دیافراگم و اجزای متصل به آن در تراز آ، شامل قسمتی از بار زنده مطابق ضابطه بند ) ۳-۳-۱-۱)
〖 F〗_ujوW_j به ترتیب، نیروهای وارد به طبقه و وزن طبقه مطابق تعاریف بند (۳-۳-۶)
در رابطه فوق، حداقل مقدار〖 F〗_Pui برابر با AIWi 5/0 است و حداکثر آن لازم نیست بیشتر از AIW در نظر گرفته شود.
۴-۸-۳ در مواردی که دیافراگم علاوه بر نیروی زلزله طبقه، نیروی جانبی اعضای قائمی را که در قسمت بالا و پایین دیافراگم بر روی یکدیگر واقع نشده اند، به یکدیگر منتقل می نماید، مقدار این نیروها نیز باید به نیروی به دست آمده از رابطه (۳-۱۵) اضافه شود. در این موارد اثر ضریب نامعینی ρ سازه باید طبق ضوابط بند (۳-۳-۲) برای محاسبهمقادیر این بخشی از نیروها نیز در محاسبات منظور شود.

۵-۸-۳ تلاشی های داخلی و نیز تغییر شکل های ایجاد شده در دیافراگمها باید با استفاده از روشهای شناخته شده تحلیلی سازهها تعیین گردند. در دیافراگمهای متعارف که دارای پلان نسبتاً منظمی بوده و فاقد بازشوهای بزرگ و نزدیک به هم باشند، این تلاشها و تغییر شکل ها را می توان با فرضی عملکرد دیافراگم به صورت تیر تیغه ای که بر روی تکیه گاههای ارتجاعی قرار گرفته است، تعیین نمود. کنترل مقاومت دیافراگم های

بتن آرمه براساس ضوابط آیین نامه بتن ایران «با» و دیافراگمهای ساخته شده از مصالح دیگر براساس ضوابط آیین نامههای مربوط تعیین می گردد.
۶-۸-۳ در مواردی که تعبیه اجزای “جمع کننده” برای انتقال بار از دیافراگم به اجزای مقاوم در برابر بارهای جانبی ضروری باشد، طراحی آنها و اتصالاتشان باید برای زلزله تشدید یافته ( Ωo E) انجام شود.
۷-۸-۳ در کلیه سازههای نامنظم در پلان به لحاظ هندسی، دیافراگم و خارج از صفحهبند (۱-۷-۱) و یا نامنظم در ارتفاع به لحاظ قطع سیستم باربر جانبی بند (۱-۷-۲) درپهنههای با خطر نسبی متوسط و بالاتر، نیروی طراحی اتصالات دیافراگم به اجزای قائم اجزای جمع کننده باید به میزان ۲۵٪ افزایش یابد.
۹-۳ افزایش بار جانبی در اعضای خاصی
در مواردی که سازه دارای نامنظمی در پالان از نوع ” نامنظمی خارج از صفحه” یا نامنظمی در ارتفاع از نوع “نامنظمی در سختی جانبی” می باشد و دیوار یا ستون تا روی شالوده ادامه پیدا نمی کند، ستونها، تیرها، خرپاها و یا کف هایی که این اعضا را تحمل می کنند، باید برای بارهای محوری اعضا ادامه نیافته تحت اثر زلزله تشدید یافته ( Ωo E) طراحی شوند. اتصالات اعضای ادامه نیافته به سازه نگهدارنده باید قادر به تحمل بارهایی که این اعضا باید منتقل نمایند، باشند.
۱۰-۳ طراحی اجزای سازهای که جزئی از سیستم باربر جانبی نیستند
در ساختمان های بلندتر از ۵ طبقه تمام اجزای سازهای که جزئی از سیستم باربر جانبی نیستند ولی از طریق دیافراگمهای کف ها با سیستم باربر جانبی مرتبط هستند، باید برای اثر ناشی از تغییر مکان جانبی نسبی غیرخطی طرح طبقه، بند (۳-۵-۲)، طراحی شوند. در این محاسبات، در صورت نیاز، اثر P-∆ باید منظور گردد.
۱۱-۳ کنترلی سازه برای بار زلزله سطح بهره برداری
۳-۱۱-۱ ساختمانهای «با اهمیت خیلی زیاد و زیاد» و یا بلند تر از ۵۰ متر و یا بیشتر از ۱۵ طبقه باید برای زلزله سطح بهره برداری کنترل شوند، به طوری که، مطابق تعریف

بند (۱-۱-۲)، قابلیت بهره برداری خود را در زمان وقوع زلزله حفظ نمایند. برای این منظور مشخصات سازه این ساختمان ها باید چنان باشد که تحت اثر ترکیب بارها در سطح بهره برداری، بدون اعمال ضریب بار، الزامات زیر را تأمین نمایند:
الف- در سازههای فولادی تنش های ایجاد شده در اعضا از حد رفتار ارتجاعی اعضا تجاوز ننماید. برای کنترل این موضوع در طراحی به روش تنشی مجاز، تنش های ایجاد شده در اعضا نباید از ۱/۷ برابر مقادیر تنش مجاز عادی تجاوز نماید. در این حالت نباید افزایشی مجدد ۳۳٪ در تنش های مجاز صورت گیرد. در طراحی به روش حدی تلاش های ایجاد شده در اعضا نباید از مقاومت نهایی اسامی اعضا، بدون اعمالی ضرایب کاهش مقاومت تجاوز نماید

ب – در سازههای بتن آرمه تلاشهای ایجاد شده در اعضاع، بدون اعمالی ضرایب کاهشی مقاومت از مقاومت اسمی نهایی آنها تجاوز نماید.
تغییر مکان های نسبی ارتجاعی بهره برداری طبقات محدودیت بند (۳-۵-۴) را رعایت نماید.
۲-۱۱-۳ در زلزله سطح بهره برداری تغییر مکان جانبی نسبی بهره برداری” که از تحلیل خطی سازه تحت اثر نیروی زلزله مذکور به دست می آید، نباید از ۰/۰۰۵ ارتفاع آن طبقه بیشتر باشد. این محدودیت را در مواردی که نوع و نحوه به کارگیری مصالح و سیستم اتصالی قطعات غیر سازه ای بگونه اب باشد که این قطعات بتوانند در برابر تغییر مکان های جانبی بیشتر بدون خسارات عمده، بر جا بمانند می توان تا ۰/۰۰۸ ارتفاع طبقه افزایش داد.
۳-۱۱-۳ مشخصات حرکت زمین در زلزله سطح بهره برداری باید مشابه زلزله طرح،بند (۳-۳) در نظر گرفته شود با این تفاوت که شتاب مبنای طرح A در آن به یک ششم مقدار خود کاهش داده شود.. در مقابل ضریب رفتار R در محاسبه نیروی جانبی زلزله برابر با یک منظور می گردد. به این ترتیب در روش تحلیلی استاتیکی معادل مقدار برشی پایه در این سطح از رابطه (۳-۱۶) محاسبه می شود.
V_ser=1/6 AIW
پارامترهای W, B, A تعاریف معمولی بند (۳-۳-۱) را دارند.

۱۲-۳ ترکیب نیروی زلزله با سایر بارها
نیرو های زلزله که بر اساس ظوابط بند های مختلف این فصل محاسبه میشوند. باید بر طبق ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان با سایر بار های وارده بر ساختمان ترکیب شوند.
۱-۱۲-۳ در صورتی که طراحی سازه به روش تنش مجاز انجام شود، در ترکیب بارهای زلزله طرح با سایر بارها، بارهای جانبی و قائم زلزله باید مطابق بند (۳-۳-۱-۱) بر ضریب ۴/۱ تقسیم شوند.

در حالتی که بر طبق آیین نامه طراحی، نیروی زلزله باید با در نظر گرفتن اثراضافه مقاومت در کنترل اجزای سازه مورد استفاده قرار گیرد، بار جانبی زلزله طرح باید پس از ضرب در ۷/۰ دز ضریب اضافه مقاومت ضرب شده و در ترکیب بار ها لحاظ شود.ولی نیازی به در نظر گرفتن ضریب اضافه مقاومت در مؤلفه قائم زلزله نمی باشد.
۳-۱۲-۲ در صورتی که طراحی سازه بر اساسی مقاومت انجام شود، در ترکیب بارهای زلزله طرح با سایر بارها، بارهای جانبی و قائم زلزله باید با ضریب بار ۱/۰ در نظر گرفته شوند. در حالتی که بر طبق آیین نامه طراحی، نیروی زلزله باید با در نظر گرفتن اثر اضافه مقاومت در کنترل اجزای سازه مورد استفاده قرار گیرد، بار جانبی زلزله طرح بایددر ضریب اضاقه مقاومت ضرب شده و در ترکیب بارها لحاظ شود و نیازی به در نظرگرفتن ضریب اضافه مقاومت در مؤلفه قائم زلزله نمی باشد.
در طراحی سازههای بتنی که بر اساس آیین نامه بتن ایران “آبا” طراحی میشوند، مقادیربار زلزله باید در ضریب ۰/۸۵ضرب شده و در ترکیبات بار مورد استفاده قرار گیرد.
۳- ۱۳ روشی ساده شده تحلیلی و طراحی
۱-۱۳-۳ تحلیل و طراحی سازه برخی از ساختمانها در برابر زلزله را می توان با استفاده از روش ساده شده انجام داد. موارد کاربرد این روش و جزئیات آن در بندهای زیر توضیح داده شده است. در کاربرد این روش لازم است الزامات ژئوتکنیکی فصل ششم، معماری، پیکربندی سازهای و ضوابط کلی طراحی ساختمانها در برابر زلزله به شرح مندرج دربندهای (۱-۳)، (۱-۴) و (۱-۵) این استاندارد نیز مورد توجه قرار گیرد.

۲-۱۳-۳ روش ساده شده تحلیلی را تنها در مورد ساختمانهایی که تمام شرایط زیر را دارا باشند، می توان به کار برد.
الف – ساختمان دارای کاربری مسکونی، اداری یا تجاری و یا بروی زمین های نوع I وII وIIIواقع شده باشد.
ب – ارتفاع ساختمان از ۳ طبقه از تراز پایه بیشتر نباشد و نسبت طول به عرض آن در پلان از سه تجاوز ننماید. پ- سیستم مقاوم در برابر نیروهای جانبی یکی از سیستمهای مندرج در ردیف های الف یا با جدول (۳-۵) این استاندارد باشد. در این ساختمان ها تغییر سیستم سازهای در ارتفاع بالاتر از تراز پایه نباید وجود داشته باشد.
ت- دیافراگمهای سازه از نوع دال بتنی یکطرفه یا دو طرفه و یا تیرچه های فولادی یا بتنی به همراه دال بتنی باشد و مجموع سطوح بازشو در هر دیافراگم از ۲۰٪ سطح کلی دیافراگم تجاوز نکند. بام ساختمان از این شرط مستثنا بوده و می تواند از نوع سبک یا شیب دار هم باشد.
ث- سیستم باربر جانبی یعنی دیوارهای برشی و یا دهانههای مهاربندی شده در هر امتداد ساختمان، حداقل در دو محور قرار گرفته باشد و هر یک از این محورها در یک طرف مرکز جرم ساختمان باشد. ضمناً امتداد محورهای مذکور با محورهای متعامد اصلی ساختمان بیشتر از ۱۵ زاویه نداشته باشد.
ج- در هر طبقه فاصله بین مرکز جرم و مرکز سختی در هر یک از دو امتداد متعامد ساختمان از ۲۰٪ بعد ساختمان در آن امتداد بیشتر نباشد.
چ – ساختمان در پلان شرایط نامنظمی خارج از صفحه سیستم باربر جانبی، موضوع بند (۱-۷-۱ ات) و در ارتفاع نامنظمی هندسی، جرمی و سیستم باربر جانبی موضوع بندهای(۱-۷-۲-الف- ب وپ) را دارا نباشد.
۳-۱۳-۳ در روش ساده شده تحلیلی، نیروی جانبی ناشی از زلزله محاسبه شده وبا اعمال آن به صورت استاتیکی معادل در هر امتداد ساختمان، مدل سازه با فرضی رفتارخطی تحلیل می شود. تلاشهای حاصلی در اعضا پس از ترکیب با نیروهای حاصل از سایر بارها بر طبق آیین نامه های طراحی کنترل می گردد.

۱-۳-۱۳-۳ نیروی برشی پایه

نیروی برش پایه از رابطه ی (۳-۱) محاسبه میشود.با این تفاوت که در لین روش C ضریب زلزله، از رابطه (۳-۱۷) به دست می آید،
C=ABIF/R_u

AوRu ضرایب تعریف شده در بند (۳-۳-۱) می باشند
. B ضریب بازتاب ساختمان است که در روش ساده شده برابر S=B+1 در نظر گرفته می شود. ضریب S با توجه به نوع زمین و پهنهبندی خطر زلزله با استفاده از جدول(۲-۲) تعیین می شود
F ضریبی است که برای ساختمان های ۱ الی ۳ طبقه به ترتیب برابر ۱، ۱/۱ و ۱/۲ در نظر گرفته می شود.
۲-۳-۱۳-۳ توزیع نیروی جانبی زلزله در ارتفاع ساختمان
نیروی برشی پایه که طبق بند فوق محاسبه شده است، مطابق رابطه (۳-۱۸) در ارتفاع ساختمان توزیع می گردد.
F_i=W_i/W V_u

در این رابطه Wiبخشی از وزن مؤثر لرزهای ساختمان است که به تراز طبقه i نسبت داده شده است.

۳-۳-۱۳-۳ توزیع نیروی برشی زلزله در پلان ساختمان

با توجه به صلب بوددیافراگمها، نیروهای جانبی محاسبه شده طبق بند (۳-۱۳-۳-۲) در ترازهای مختلف در محل مرکز جرم طبقه به ساختمان اعمال شده سازه تحلیل می شود. در این حالت نیروی برشی ایجاد شده در طبقات به همراه اثر ناشی از پیچش ایجاد شده به علت برون مرکزی مراکز جرم و سختی، در هر طبقه به تناسب سختی بین عناصر مختلف سیستم مقاوم در برابر نیروهای جانبی توزیع می گردد. در مورد بام ساختمان هایی که از نوع سبک یا شیب دار می باشند، نیروی جانبی باید با توجه به توزیع جرم در سقف به سازه اعمال شود و توزیع آن بین عناصر مختلف سیستم مقاوم در برابر نیروهای جانبی با توجه به صلبیت نسبی دیافراگم انجام شود.

۴-۱۳-۳ کنترل تغییر مکان جانبی نسبی طبقات در روش ساده شده تحلیل ضرورینیست. چنانچه محاسبه این تغییر مکان به منظور کنترل اجزای غیرسازهای، تعیین درزانقطاع و یا استفادههای محاسباتی دیگر نیاز باشد، مقدار تغییر مکان جانبی غیر خطیطرح را می توان ۰/۰۱ ارتفاع در نظر گرفت. البته در صورت استفاده از ضوابط بند (۳-۵)، می توان مقدار محاسباتی را برای منظور فوق در نظر گرفت.
۵-۱۳-۳ در مواردی که استفاده از ضریب اضافه مقاومت برای کنترل اجزایی از سازه بر طبق ضوابط آیین نامههای طراحی ضروری باشد، و یا سازه مشمول بند (۳-۹) این استاندارد باشد، این ضریب در روش ساده شده برابر ۲/۵ فرضی می شود.
۳-۱۳-۶ در روشی ساده شده، تحلیل سازه با فرض تکیه گاه صلب صورت می پذیرد. شالوده ساختمان در این روش باید به گونهای طراحی شود که ضریب اطمینان در مقابل واژگونی، یعنی نسبت لنگر مقاوم به لنگر واژگونی حاصل از نیروهای جانبی، حداقل برابر یک باشد.
۷-۱۳-۳ در روش ساده شده، اثر نیروی قائم ناشی از زلزله بر سازه باید بر اساسی ضوابط بند (۳-۳-۹) این استاندارد در طراحی سازه و اجزای آن در نظر گرفته شود.


محصولات مرتبط:

۰ دیدگاه

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *