پرسش: در بند ۹-۱۰-۸-۴ از مبحث نهم اثر ترکخوردگی برای تیر و ستون در قاب های مهار شده ۰.۵ و ۱ عنوانشده است. منظور از قاب مهار شده در این بند چیست؟ آیا تمام قاب های دارای دیوار برشی را در بر می گیرد؟و مطلب دیگر اینکه، در فایل کنترل ۲۵% قاب دارای دیوار برشی، مقدار ضریب ترکخوردگی تیر و ستون را چه مقداری باید وارد کرد؟
پاسخ: معیار مهارشده بودن قاب بر اساس بند ۹-۱۶-۳-۱ مبحث نهم تعیین میشود. طبق این بند باید ضریب پایداری طبقه محاسبه شود. اگر این ضریب کمتر از ۰.۰۵ باشد، طبقه مهار شده محسوب میشود. مقدار این ضریب را میتوان بر اساس خروجیهای ایتبس محاسبه کرد از قسمت story forces میتوانید نیروها را بخوانید.
عموما سازههای دارای دیوار برشی و یا بادبند (کافی) مهارشده محسوب میشوند و نیازی به کنترل این بند نیست.
در کنترل فایل ۲۵% فرض بر این است که دیوارهای برشی از بین رفته اند و بنابراین سازه مهار نشده محسوب شده و تیرها و ستونها ترک خواهند خورد (تیرها ۰.۳۵I و ستونها ۰.۷I).
———
پرسش: چرا در ایتبس ۲۰۱۳ ترکیب بارهای آییننامه ACI 318-08 به درستی ساخته نمیشود ؟مثلاً ۰.۹DL+ Ex بهصورت ۰.۸ DL+EX و ۱.۲DL+EX+LL بهصورت ۱.۳DL+EX+LL ساخته میشود ؟و یک مجموعه ترکیب بار اضافی نیز بهصورت ۱.۳DL+EX ساخته میشود؟
پاسخ این تغییر به منظور در نظر گرفتن اثر زلزله قائم میباشد که بهصورت اتوماتیک در ترکیب بارها وارد میشود.
برای غیرفعال کردن زلزله قائم در ترکیب بارها باید به شرح زیر عمل کنید:
در قسمت Design\Concrete Frame Design\View Revise Preferences… پارامتر Sds را برابر صفر وارد نمایید.
سپس ترکیب بارهای پیش فرض را ایجاد نمایید.
———
پرسش: ضرائب ۱.۴۱ و ۰.۶۹ که در صفحه ۱۱۳ جزوه ایتبس برای بار مرده در ترکیب بارهای معرفی شده به نرمافزار، چگونه بدست آمده است؟
پاسخ: در صورت تصویب استاندارد ۲۸۰۰ ویرایش چهارم، اثر زلزله قائم برای مناطق با لرزه خیزی بالا باید به “کل سازه” اعمال شود. برای منظور کردن زلزله قائم در این حالت میتوان ضریب بار مرده را بهجای ۱.۲D برابر ۱.۴۱D وارد کرد که ۰.۲۱D آن برای منظور کردن زلزله قائم میباشد. همچنین با توجه به رفت و برگشتی بودن زلزله ترکیب بار ۰.۹D+E تبدیل به ۰.۶۹D+E میشود.
———
پرسش: نحوه صحیح وارد کردن بارهای حرارتی رو در ساختمانهای معمول توضیح بدهید.(طول ساختمان بیشتر از حد مجاز است). به چه عضوهایی و چه عددی باید اختصاص بدهیم؟ کف ها، تیرها یا ستون ها؟
پاسخ: اگر ابعاد سازه در پلان بیش از حد مجاز باشد، یکی از دو روش زیر باید انتخاب شود:
۱- استفاده از درز انبساط و تقسیم به سازه به دو سازه مجزا، بهطوریکه در مرز مشترک دو ردیف ستون داشته باشیم
۲- بارگذاری حرارتی و عدم استفاده از درز انبساط
در حالت دوم باید به کلیه تیرها، ستونها، دیوارهای بتنی و البته کف ها حرارت ۳۰ درجه اعمال شود (در ترکیب بارها مانند زلزله از مثبت منفی T استفاده خواهد شد). دقت شود که در این حالت باید دیافراگم کفها را حذف کرد و یا اینکه نوع آن را semirigid انتخاب کرد. اگر همراه با دیافراگم صلب بار حرارتی اعمال نمایید، تاثیری بر سازه نخواهد گذاشت. علت: دیافراگم صلب مانع انبساط و انقباظ سقف سازه میشود.
———
پرسش: در بارگذاری باد مبحث ششم اگرچه مقادیری برای ضریب Cgذکر شده ولی برای ضریب Cp مقدار مستقلی ذکرنشده وحاصلضرب Cg*Cpدر اشکال ۶-۱۰-۲ الی ۶-۱۰-۷ آمده، یعنی همیشه باید ازاین اشکال استفاده شود (با توجه به اینکه نمیتوان ضریب Cp را جداگانه نمیتوان محاسبه نمود)؟ سؤال دوم اینکه در شکل ۶-۱۰-۲،حالت بارگذاری ب،آیا بارگذاری متقارن نبوده و دهانه ی آخر مثل دهانه اول دارای بار باد ناحیه ۱E نیست؟
پاسخ: در مبحث ۶ جدید (بار باد) سازهها به دو بخش کوتاه و بلند تقسیم میشود:
۱- سازههای کوتاه: سازههایی که ارتفاع آنها کمتر از ۲۰ متر است و نیز نسبت ارتفاع به عرض آنها کمتر از یک میباشد (که عملاً شامل سوله ها میشود)
۲- سازههای بلند: سازههایی که ارتفاع آنها بیشتر از ۲۰ متر است و یا سازههایی که نسبت طول به عرض آنها بیشتر از ۱ میباشد.
در سازههای کوتاه باید از ضریبCp*Cg استفاده نمایید (شکلهای ۶-۱۰-۲ تا ۶-۱۰-۶) و برای سازههای بلند ضریب Cp در شکل ۶-۱۰-۷ ارائه شده است که باید به ضریب Cg بهصورت مجزا ضرب شود.
توضیح شکل الف و ب در شکل ۶-۱۰-۲: هر کدام از این شکلها باید چهار بار کنترل شوند و هر بار باید بار باد از یکی از چهار گوشه باید به سازه اثر کند (جمعا ۸ بارگذاری). در هر بارگذاری یکی از چهار گوشه سازه پرفشار محسوب شده و قسمت هاشور خورده باید بار بیشتری داشته باشد.
———
پرسش: در مبحث نهم اشاره شده که طول دهانه همان وسط به وسط میباشد در نتیجه RIGID ZONE برابر با صفر میباشد به نظر شما این صحیح است یا خیر برای سازه فولادی با اتصال گیردار و ساده و همچنین سازه بتنی با اتصال گیردار و ساده و همچنین اتصال تیر به تیر توضیحاتی بفرمائید و ضرایب مناسب را مشخص کنید.
پاسخ: rigid zone مربوط به سختی ناحیه اتصال میباشد و مبحث ۹ اشاره ای به نحوه مدلسازی ناحیه گره اتصال نکرده است. مقدار این ضریب باید بر اساس “قضاوت مهندسی” تعیین شود. در manual نرمافزار ایتبس اشاره شده است که این مقدار برای اتصالات رایج میتواند حداکثر برابر ۰.۵ باشد. متأسفانه توصیه آییننامهای صریحی در این رابطه وجود ندارد و اکثر طراحان مقدار آنرا برای اتصالات گیردار برابر ۰.۵ منظور میکنند.
مقدار این ضریب برای اتصالات مفصلی تیر به ستون و یا اتصال مفصلی تیر به تیر معنی ندارد و حتی اگر عددی هم برای آن وارد شود، تاثیری در نتایج نخواهد داشت.
———
پرسش: با توجه به پیش نویس ۲۸۰۰ v4 ظاهرا نیروی شلاقی حذف شده است لذا به نظر می رسد که استفاده از ubc در توزیع بار مخصوصا در زمانft.7 و حتی استفاده از آن جهت کنترل دریفت روشی مطابق با ویرایش جدید آییننامه ها (۲۰۱۰) نیست. و به نظر میرسد که استفاده از user load در تحلیل و هم در کنترل دریفت کافی است. لطفا راهنمایی فرمایید.
پاسخ: بله نیروی شلاقی در ویرایش چهارم حذف شده است و در عوض ضریبی به نام K در توزیع نیروی زلزله معرفی شده است که مقدار آنرا بر اساس ویرایش ۴ محاسبه کرده و سپس در تعریف نیروی زلزله بهجایUBC از User coefficient استفاده خواهیم کرد. در صورت استفاده از user coefficient میتوانید مقدار K را به نرمافزار معرفی کنید و عملاً دیگر نیازی به استفاده از UBC نخواهد بود.
———
پرسش: ضریب SDs در تنظیمات طراحی مربوط به چه میباشد آیا میتوان از این اثر برای بار قائم زلزله استفاده کرد.
پاسخ: بله ضریب SDs یکی از ضرایب لرزهای در آییننامه بارگذاری آمریکا میباشد. که زلزله قائم بر اساس آن تعیین میشود.
در ویرایش سوم استاندارد ۲۸۰۰ زلزله قائم شامل کل سازه نمیشود و تنها برای بالکنها، تیرهای بلند و تیرهای با بار متمرکز قابل توجه اعمال میشود. در این حالت بار زلزله قائم بهصورت دستی وارد میشود و ضریب Sds را باید برابر صفر وارد نمایید.
در استاندارد ۲۸۰۰ ویرایش چهارم زلزله قائم در مناطق با لرزه خیزی خیلی زیاد بار زلزله قائم باید به کل سازه وارد شود، باید ضریب بار مرده را در ترکیب بارها افزایش دهید. اگر بخواهید از ترکیب بارهای اتوماتیک خود نرمافزار استفاده نمایید. میتوانید مقدار Sds رابر
Sds=1.05*I
قرار دهید که در آن I ضریب اهمیت سازه است.
———
پرسش: ضریب cd و اومگا که در ویرایش جدید ۲۸۰۰ آورده شده است در قسمت تنظیمات طراحی سازههای بتنی برای آییننامه آمریکا چنین ظریبی مشاهده نشد ولی در تنظیمات سازههای فولادی قابل اعمال است لطفا در مورد سازههای بتنی راهنمایی فرمایید
پاسخ: اومگا: این ضریب در سازههای بتنی برای ACI2005 و ACI2008 برابر ۲ میباشد و برای تیرها و ستونها بدون اینکه از کاربر پرسیده شود اعمال میشود. در سازههای فولادی بسته به نوع سیستم (بادبندی شده و یا قاب خمشی و یا سیستم دوگانه) این ضریب متفاوت است و به همین جهت نرمافزار در سازههای فولادی از شما مقدار اومگا را می خواهد.
در ACI2011 مقدار ضریب اومگا برای ستونها برابر ۳ و برای تیرها برابر ۲ میباشد (متفاوت است) و به همین جهت اگر در ETABS2013 آییننامه طراحی را ACI2011 انتخاب نمایید، مقدار این ضریب همانند سازه فولادی خواسته میشود.
ضریب Cd:این ضریب برای تبدیل تغییرمکان طراحی (حاصل از ایتبس) به تغییر مکان واقعی استفاده میشود. ما کنترل دریفت (تغییر مکان جانبی طبقات) را بهصورت دستی انجام می دهیم. و عملاً نرمافزار نیازی به این ضریب ندارد.
پس چرا در سازههای فولادی این ضریب را می پرسد؟ در سازههای فولادی اگر از بادبند EBF استفاده نمایید، نرمافزار برای کنترل برخی ضوابط در این نوع بادبندها نیاز به این ضریب دارد و به همین جهت در قسمت طراحی آن را از شما می پرسد. ولی در سازههای بتنی نیازی به دانستن این ضریب ندارد و نمی پرسد.
———
پرسش: در ساختمانهای بتنی تیر نیم طبقه راه پله رو چطور مدل میکنید. چون بعضی ها اونو بهصورت دوسر مفصل در نظر میگیرن و بعضی ها هم میگن دال راه پله هم باید در نظر گرفته بشه و خیلی ها هم بهصورت تیر معمولی دوسرگیردار مدل میکنن. تو این حالت هم ستون کوتاه تشکیل میشه و برش ستونها خیلی زیاد میشه. بهترین و عملیترین راه حل چیه؟
پاسخ: برای اجرای راه پله در سازه بتنی روشهای مختلفی داریم:
۱- اجرای دیوار کوتاه بتنی در زیر دال پله بهطوریکه بار پله از طریق دیوار کوتاه به تیر زیرین منتقل شود. در این حالت باید دقت کرد که دیوار بتنی به ستون متصل نباشد و بین آنها فاصله قرار داد تا در زلزله مانع حرکت ستون نشود.
۲- آویز گرفتن از تیر بالای پله
۳- اجرای ورق نصبی فولادی در میانه ستونهای دو طرف راه پله و اجرای راه پله بهصورت فولادی تیرهای فولادی پله به ورقهای فولادی نصب شده در ستون جوش میشوند.
۴- اجرای تیر بتنی میان ستونها
در حالت چهارم برخی از مهندسین آن را در نرمافزار مفصلی مدل میکنند و در نقشه ها نیز دتایلهایی برای مفصلی عمل کردن آن ارائه می دهند. از جمله عبور ضرب دری میلگردهای طولی در دو انتهای تیر میان طبقه و یا عدم استفاده از قلاب در انتهای میلگردهای تیر.
از نظر بنده اینگونه دتایلها توجیهی ندارند و هیچگاه موجب نمیشوند که اتصال مفصلی عمل کند. اتصال تیر میان طبقه باید گیردار مدل شود (چون در عمل گیردار است).
در رابطه با اثرات منفی گیردار منظور کردن آن میتوان گفت موجب ایجاد لنگر میانی در ستونها میشود که این اثرات (لنگر و برش اضافی) توسط نرمافزار منظور میشود و جای نگرانی نیست.
——–
پرسش: ثابت پیچشی برای قاب مهار نشده ۰.۱۵ برای کل تیرها اعمال شود این درست است؟ یا باید فقط برای تیر فرعی این ثابت پیچشی را وارد کرد . چه لزومی دارد برای همه تیرها این عدد را وارد کرد درصورتیکه فقط تیرهای فرعی باعث پیچش در تیر اصلی میشوند.
پاسخ: منطقا این مقدار تنها باید برای تیرهایی وارد شود که تحت اثر پیچش قرار دارند (تیرهایی که به آنها تیر فرعی متصل شده است). یعنی شما میتوانید J را برای تمامی تیرها برابر یک وارد نمایید و تنها برای تیرهایی که تحت اثر پیچش ناشی از تیر فرعی قرار دارند، این مقدار را برابر ۰.۱۵ وارد نمایید.
ولی باید توجه داشت که در تیرهایی که لنگر پیچشی به آنها وارد نمیشود (که اکثر تیرها اینگونه هستند)، وارد کردن یا وارد نکردن این مقدار تاثیری نخواهد داشت. بنابراین برای راحتی کار بهجای اینکه به دنبال تیرهای دارای پیچش در سازه بگردیم و سختی پیچشی آنها را کاهش دهیم، میتوان کل تیرها را کاهش داد.
البته ناگفته نماند که در محاسبه دوره تناوب این مورد میتواند تاثیر گذار باشد.
پرسش: ۱- در صورت مدلسازی دیوار برشی I شکل در قسمتSEC DESIGNER ، آیا حذف ستون های اطراف دیوار برشی الزامی میباشد؟ در این صورت آیا قاب بعد از حذف دیوار برشی قادر به تحمل ۲۵ درصد نیروی زلزه خواهد بود؟۲- آیا ترسیم تیر در داخل دیوار برشی امری صحیح میباشد یا خیر؟
پاسخ: ستونهای انتهای دیوار برشی باید در مدل باقی بمانند تا سختی آنها منظور شود. دقت نمایید که در SD تنها مقطع طراحی دیوار تعیین میشود تا موقعیت میلگردهای دیوار و ستونهای دو انتهای آن به ایتبس معرفی شود و ایتبس بر اساس چیدمان میلگردها در قسمت SD کنترل نماید که دیوار مقاومت کافی دارد یا نه. بنابراین در مدل سازهای در ایتبس باید ستونهای اطراف دیوار باقی بمانند.
در رابطه با تیر داخل دیوار اگر چه از نظر محاسباتی شاید نیازی به تیر داخل دیوار نباشد، ولی به لحاظ اجرایی، برای نمونه برای اتصال مناسب سقف به دیوار معمولا این تیرها در مدل منظور میشوند.
———
پرسش: آیا اتاق پله بهصورت خمشی مدل میشود؟ وجود اعضای شمشیری و مورب باعث مهاربندی شدن قاب آن میشود؟
پاسخ: در سازههای فولادی تیرهای شمشیری بهصورت دوسرمفصل به ستونها متصل میشوند. با توجه به اینکه تیرهای شمشری بهصورت مستقیم نمی باشند و در طول خود دارای شکستگی هستند نمیتوانند مانند بادبند سختی محوری بالایی داشته باشند. تصور کنید بهجای یک بادبند قطری مستقیم، یک بادبند غیر مستقیم داشته باشیم. در این صورت با اعمال کششی و فشار به این بادبند غیر مستقیم، در وسط بادبند هم خمش خواهیم داشت و هم نیروی محوری. با توجه به بزرگ بودن تغییرشکلهای خمشی این بادبند به راحتی در اثر فشار وارد بر دو انتهای آن خم میشوند و سختی یک بادبند مستقیم را نخواهد داشت . بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اعضای شمیشیری راه پله بهصورت بادبند عمل نمیکنند. البته مسلما قدری سختی جانبی را افزایش می دهند که با مدلسازی آن در نرمافزار میتوان اثرات سختی آنها را منظور کرد.
———
پرسش: در طراحی دیوار برشی در اسکلت بتنی با سیستم ترکیبی قاب خمشی متوسط+ دیوار برشی ۱)اینکه دیوار ترک میخورد یا نه تاثیری در وارد کردن ضریب ترکخوردگی دیوار برشی و ستون متصل به آن دارد؟ اگر دارد چطور بفهمیم که دیوار ترک میخورد و مقدار ضریب ترکخوردگی دیوار و ستون متصل به آن چطور است؟
پاسخ: بله طبق ACI دیوارهایی که ترک خورده باشند باید ضریب سختی آنها از ۰.۷ به ۰.۳۵ کاهش یابد. بنابراین ابتدا در مدلتان تمامی دیوارها را ۰.۷ قرار دهید (مطابق جزوه ایتبس بنده که در همین سایت برای دانلود قرار داده ام) و سپس تنشهای دیوارها را تحت زلزله بررسی نمایید. طبقاتی که در دیوارها تنشهای کششی بزرگتر از مقاومت کششی بتن می باشند باید انتخاب شده و سختی آنها به ۰.۳۵ کاهش یابد.
———
پرسش: در خصوص تبصره ۳ ص ۵۱ مبحث ششم (در سیستمهای مختلط چنانچه قاب خمشی نتواند ۲۵ درصد نیروهای جانبی را تحمل کند سیستم دوگانه نیست وجزء سیستم قاب ساختمانی ساده است) کدامیک از جمله های زیر در ست است۱-درسیستم قاب خمشی با دیواربتنی که جز بند بالاست باید در محاسبات زلزله R=6و در فایلی که دیوارها طراحی میشوند اتصالات تیر به ستون مفصلی انتخاب شود۲-اگر فقط ضریب Rکاهش یابد کافیست.
پاسخ: اگر در سازه با قاب خمشی بتنی همراه با دیوار برشی، قاب به تنهایی نتواند ۲۵ درصد زلزله را تحمل کند، مسلما R آن برای شکل پذیری متوسط باید برابر R=7 منظور شود ولی لازم نیست اتصالات تیر به ستون در مدل ایتبس مفصلی شوند. البته در استاندارد ۲۸۰۰ صراحتی در این رابطه وجود ندارد و این نظر شخصی بنده میباشد.
اگر تیرها مفصلی شوند، گرچه دیوار overdesign خواهد شد ولی در عوض تیرها و ستونها underdesign خواهند شد و منطقی به نظر نمی رسد.
———
پرسش: در سیستم قاب خمشی چگونه ممکن است پای ستون ها را مفصلی گرفت؟ لنگر ایجاد شده در ستون چه میشود؟
پاسخ: اگر اتصال توسط نبش باشد (نبشی در پای ستون) و یا اینکه سایز سخت کننده ها نسبت به سایز ستون کوچک باشد، درصد گیرداری کمتر از ۲۰ درصد بوده و مفصلی در نظرگرفته میشود. برای گیردار محسوب شدن اتصال باید سایز سخت کننده ها بهصورت نسبی بالا بوده و بر اساس لنگر انتهای ستون محاسبه شوند. دقت نمایید که مفصل کامل در واقعیت وجود ندارد و عملاً تمامی اتصالات درصدی از گیرداری دارند.
———
پرسش: در سقف های کامپوزیت یا متال دک ارماتورهایی که استفاده میشن آرماتور حداقل و حرارتی اند؟ یا باید براساس لنگرهای مثبت و منفی محاسبه بشوند؟این آرماتور ها در دو جهت پخش میشوند؟
پاسخ: در سقف کامپوزیت که فاصله تیرچه حدود یک متر است، و ضخامت بتن ۸ سانتیمتر میباشد، آرماتورها حرارتی می باشند و باید در هر دو جهت قرار گیرند. در عرشه فولادی نیز با فرض اینکه فولاد عرشه به عنوان عضو کششی کار کند و از طرفی با فرض دوسرمفصل فرض کردن عرشه مابین تیرچه ها (فاصله تیرچه ها در این بیشتر است و ممکن است ۲ تا ۳.۵ متر باشد)، این آرماتورها میتوانند حرارتی باشند. البته باید محاسبه شود که آیا نیاز به آرماتور خمشی داریم یا نه. برای مثال اگر عرشه بهصورت طره باشد باید آرماتور کششی برای آن منظور کرد.
——–
پرسش: خاموت ها در ستونهای تنگدار نباید کمتر از ۱۰ میلی متر باشند. این موضوع در آییننامهایران وجود دارد؟
پاسخ: طبق بند ۹-۲۳-۳-۲-۲-۴ حداقل قطر خاموت ۸ میلیمتر میباشد. ولی طبق ACI 10 میلیمتر میباشد. که طراحان معمولا ACI را معیار قرار می دهند.
———
پرسش: با توجه به تقسیم بندی دیوارهای پارتیشن در گروه بارهای زنده در مبحث ۶ جدید در کاهش سربار و بار زلزله چه برخوردی با دیوارهای مذکور مینماییم؟
پاسخ: در محاسبه بار لرزهای در قسمت mass source این بارها باید بهجای ۲۰ درصد بهصورت ۱۰۰ درصد منظور شوند. این موضوع گرچه صراحتا در آییننامه نیامده است ولی میتوان به منابع خارجی رجوع کرد. از طرفی این بارها به جهت ماندگار بودن آنها جزو بارهای قابل کاهش محسوب نمیشوند.
———
پرسش: باتوجه به اینکه رابطه ی مربوط به میزان خاموت لازم برای مقابله با برش ناشی از پیچش بهمراه برش ناشی از نیروی برشی در مبحث نهم …= Av+2At است، آیا در ETABS هم وقتیکه میخواهیم باتوجه به نتایج مربوط به همین بحث؛ نوع وسایز آرماتور رادر تیرهاتعیین کنیم باید عددی که برنامه برای پیچش میدهدرا در ۲ ضرب کنیم و با مقدارمربوط به برش جمع کنیم یا خیر؟
پاسخ: بله باید اعداد مربوط به پیچش دوبرابر شده و با اعداد مربوط به برش جمع شوند.
———
پرسش: منظور از M11,M12,M22,F11,F12,F22 در قسمت ضریب کاهش سختی سطح در برنامه SAPچیه؟ به طور کلی تعریف ریاضیشونو میخوام. اخه یه جا نوشته بود F22 سختی در طول دیوار برشیه ! این سختی چه طور تعریف می شه؟ نسبت چی به چیه؟ میخوام بدونم مث تحلیل که سختی نسبت ممان اینرسی به طول بود اینجا هم همینطوره؟چرا خبری از بردار ۳ نیست؟
پاسخ: در المانهای دیوار بر خلاف اعضای تیر و ستون، نمیتوان مستقیم سختی ممان اینرسی را وارد کرد. صفحه ۷۹ جزوه ایتبس بنده را ببینید. f22 سختی کششی در راستای قائم میباشد. برای تغییر سختی خمشی المانهای دیوار میتوان این پارامتر را تغییر داد. با کاهش این پارامتر هم سختی محوری (EA) و هم سختی خمشی (EI) کاهش می یابند.
———
پرسش: در طراحی پیهای نواری، با عنایت به اینکه نسبت “ضخامت پی ” به “عرض پی ” عدد قابل ملاحظه ای است، آیا به نظر جنابعالی باید حداقل آرماتور پی ها در نظر گرفته شود یا با توجه به اینکه عملکرد پی مشابه تیر است حداقل آییننامهای مربوط به تیر باید رعایت گردد؟
پاسخ: آرماتور حداقل پی ها بر اساس بند ۹-۲۰-۵ مبحث نهم محاسبه میشود. در این بند گفته شده است که اگر پی نواری باشد مقدار آرماتور در “ناحیه کششی” نباید کمتر از ۰.۰۰۲۵ باشد. ولی برای پیهای گسترده و نیز منفرد حداقل آرماتور حرارتی باید رعایت شود (بند ۹-۲۰-۸-۱). بنابراین برای فونداسیون لازم نیست آرماتور حداقل تیرها رعایت شود (حتی اگر ابعاد آن مشابه تیر باشد). علت این تفاوت میتواند تفاوت عملکرد و ماهیت رفتاری تیر و پی باشد.
———
پرسش: در مبحث ششم ویرایش جدید (سال ۹۲) برای بالکن مشخص شده است که باید بار زنده ۱.۵ برابر بار اتاق نزدیک به آن باشد یعنی ۱.۵ * ۲۰۰ = ۳۰۰ کیلوگرم بر سانتی متر مربع و اما سؤال اصلی من این هستش که این مقدار ۱.۵ برابر شدن برای بالکن طره هم کاربرد دارد و یا خیر ؟بار زنده بالکن طره طبق مبحث ششم جدید چقدر میباشد .
پاسخ: بالکن چه طره باشد و چه نباشد، بار زنده آن ۱.۵ برابر خواهد بود. علت ۱.۵ برابر در نظر گرفتن بار بالکن، احتمال انبار کردن وسایل در آن میباشد.
———
پرسش: صفحه ۱۸۷ مبحث ۱۰ یه رابطه برای برش در چشمه اتصال داده شده است. خواستم ببینم علامت های این فرمول همیشه به همین شکل هستند یا بسته به شکل اتصال ممکنه علامت ها عوض بشن. چون تبصره ۱ صفحه ۱۸۷ این فرمول رو با توجه به شکل ۱۰-۲-۹-۲۱ داده است و اگه جهت لنگرها یا برش ستون عوض بشه این فرمول دچار تغییر میشه ؟
پاسخ: تحت اثر زلزله نیروها مطابق همان شکل آییننامه خواهد بود بهطوریکه در رابطه ۱۰-۲-۹-۳۶ نیروی Vu مربوط به ستون تاثیر کاهنده دارد و موجب میشود، برش در چشمه اتصال کاهش یابد.
———
پرسش: در محاسبه اتصال گیردار که در سایت قرار دادید(و واقعا متشکریم) در قسمت محاسبه برش طراحی در بر ستون(مثال طراحی اتصال تیر PG1) اثر بار متمرکز ناشی از تیرچه j1 با سطح بارگیر ۵۰ مترمربع با یک نیروی متمرکز ۳۲۱kn در نظر گرفته شده ولی چرا اثر بارهای متمرکز ناشی از ۸ تیر کامپوزیت روی تیر PG1 در نظر گرفته نشده است؟
پاسخ: بار مربوط به ۸ تیرچه کامپوزیت بهصورت یکبار گسترده از نوع q در نظر گرفته شده است.
———
پرسش: آیا در طراحی سقف کامپوزیت تیرهای اصلی هم باید بهصورت تیر کامپوزیت طراحی شوند یا خیر؟ آیا در طراحی سقف کامپوزیت تیری که متصل به بادبند برون محوری EBF میباشد چگونه طراحی میشود؟بهصورت کامپوزیت و یا بهصورت معمولی؟
پاسخ: تیرهایی دوسرگیردار که جزئی از قاب خمشی هستند و نیز تیرهای متصل به بادبند بهتر است بهصورت تیر فولادی (غیر کامپوزیت) منظور شوند. علت: در نواحی بحرانی این تیرها اجازه نصب برش گیر نداریم و عملاً قسمتهایی از این تیرها همراه با بتن کار نمیکنند. همچنین شاهتیرهای که دو سرمفصل هستند و در محیط سازه قرار می گیرند بهتر است بهصورت تیر فولادی غیر کامپوزیت طراحی شوند. علت: بتن لبه ممکن است به خوبی بتن ریزی نشود.
———
پرسش: الف: در طراحی دیوار برشی باید تیر درون دیوار برشی در نظر گرفته شود و اجرا گردد یا خیر لزومی ندارد ، تفاوت این دو ( اجرا شدن تیر و اجرا نشدن تیر ) را بفرماید که چه تاثیری در سازه میتواند داشته باشد . ب: در طراحی کنسول بتنی که از سه طرف تیر دارد، با کنسول دال بتنی که هیچ تیر پیرامونی ندارد چه تاثیر در طرحی سازه دارد . کدام مورد بهتر است، مقایسه این دو را بفرمائید.
پاسخ: الف: از نظر آییننامهای هر دو حالت صحیح است. از لحاظ اجرایی، بهتر است تیر اجرا شود تا فضای کافی برای مهار سقف وجود داشته باشد و از طرفی آرماتورهای تیرهای دهانه کناری (که دیوار ندارند) بتوانند در داخل دیوار ادامه یابند و یکپارچگی افزایش یابد.
ب) مسلما با اجرای تیر مقاومت افزایش مییابد. منتهی هزینه نیز افزایش مییابد. هر دو طرح صحیح هستند و به نظر طراح بستگی دارد. معمولا اگر امکان اجرای تیر وجود داشته باشد، بهجای دال از تیرچه بلوک برای اجرای بالکن استفاده میشود (اقتصادی تر است). و در مواردی که امکان اجرای تیر وجود ندارد از دال طره استفاده میشود.
———
پرسش: آیا میتوان قسمتی از سقف تیرچه بلوک ساختمان دو طبقه در حال استفاده را برای دوبلکس کردن دو طبقه برداشت و تخریب کرد؟ آیا مشکلی از لحاظ بار گذاری پیش نمی آید.
پاسخ: حذف قسمتی از سقف میتواند موجب تفییر موقعیت مرکز جرم شده و در سازهایجاد پیجش کند. علاوه بر این موجب از بین رفتن فسمتی از دیافراگم سقف میشود. به خصوص اگر در سازه بادبند داشته باشید باید کنترل نمایید که بادبند ها ازطرفین سقف به بقیه سازه متصل بافی بماند. بنابراین پاسخ کلی منفی است. بهتر است از یک مهندس با تجربه و آشنا به این مسائل در خواست نمایید که سازه را بررسی کند و با تشخیص ایشان اقدام به حذف نمایید.
———
پرسش: با توجه به اینکه وزن تیغه ها را باید جزوه بارهای زنده در ایتبس اعمال کرد، در تعیین mass source بار تیغه ها به چه صورت باید شود؟ بهصورت ۱۰۰ درصد یا ۲۰ درصد؟
پاسخ: در تعریف بارهای زنده باید یکبار زنده از نوع بار زنده (غیر قابل کاهش) با یک نام جداگانه (مثلاً LPARTITION) تعریف نمایید و بارهای زنده تیغه ها را از این نوع وارد نمایید. سپس در قسمت mass source مقدار ضریب بار LPARTITION را برابر ۱۰۰ درصد منظور نمایید.
———
پرسش: در رابطه با بار متمرکز نوشته شده در مبحث ۶ ویرایش ۱۳۹۲ برای بام تخت ممکنه یک مقدار توضیح بدین؟ کدوم قسمت و به چه شکل وارد محاسبات بارگذاری باید بشه.
پاسخ: این بار برای طراحی موضعی تیرچه ها میباشد. یعنی هر یک از تیرچه بهصورت تکی باید بتوانند یکبار متمرکز زنده را در وسط خود تحمل کنند. در این صورت لنگر وسط تیرچه برابر PL/4 خواهد بود. درصورتیکه طراحی تیرچه ها دستی انجام شود، نیازی به وارد کردن این بار در نرمافزار نخواهد بود.
———
پرسش: آیا برای اجرای دیوار حائل زیر زمین با آجر بنایی ضوابط وبند خاصی در مقررات ملی وجود داره. اگه هست لطفا بند مذکور را اعلام کنین.
پاسخ: اگر هم باشد بنده ندیده ام. منتها ضخامت لازم برای دیوار باید توسط طراح محاسبه شود و برای طراحی نیز باید فشار خاک وارد پشت دیوار طبق ۶-۴-۲ مبحث ششم (ویرایش ۹۲) محاسبه و بر دیوار وارد شود و با فرض یک مقدار مناسب برای مقاومت دیوار بنایی محاسبه شود.
پرسش: همین طور که میدانید در حالتهای طیفی زلزله مثلاً جهت sx دو مولفه vxوvy داریم که مولفه xبزرگتر از مولفه y است، حال جهت همپایه کردن برش پایه استاتیکی وطیفی کدامیک از روشهای زیر صحیح است؟ چرا؟ در صورت امکان کتاب معرفی بفرمایید. ۱-یرش پایه مولفه x طیفی را با برش پایه جهت xاستاتیکی همپایه کنیم ۲-برایند برش پایه طیفی رادیکال جمع توان دوم vxوvy را با برش پایه استاتیکی جهت x.
پاسخ: مسلما باید از روش دوم استفاده شود. مسلما کل برش پایه حاصل از تحلیل طیفی باید با برش کل استاتیکی همپایه شود و کل برش نیز بهصورت جمع برداری محاسبه میشود که خودتان اشاره کردید. کتاب خاصی نمی شناسم.
———
پرسش: آیا در نرمافزار etabs ستون های اطراف دیوار برشی بعنوان المان مرزی باید در قاب مدل شوند یا تعریف مقطع در sd کفایت میکند چون مدل کردن یا نکردن آن جواب های بسیار متفاوتی میدهد
پاسخ: بله باید مدل شود و همراه با دیوار pier شود. نرمافزار در مرحله تحلیل سازه به انچه که مدل شده است توجه میکند و نیروها را بر اساس اعضای رسم شده استخراج میکند و پس از انجام تحلیل سازه در مرحله بعد با توجه به مقطع طراحی که رسم کرده اید دیوار را چک میکند.
———
پرسش: چرا در یک سازه فولادی، تیرها در یک طبقه در اتصال به ستون باید هم ارتفاع باشند؟
پاسخ: بایدی در کار نیست. تنها اگر قاب خمشی داشته باشید، و تیرهایی با ارتفاع متفاوت به ستون (گیردار) وصل میشوند، ممکن لازم شود از ورقهای پیوستگی بیشتری استفاده شود. پس توصیه میشود تا حد امکان تیرها هم ارتفاع باشند.
———
پرسش: در تحلیل دینامیکی همواره باید برش پایه دینامیکی را بر اساس برش پایه استاتیکی هم پایه نمود. علت این کار چیست ؟مگر برش پایه ای که با روش تحلیل طیفی بدست می اید مقدار درستی نیست.
پاسخ: تحلیل دینامیکی در نرمافزار بدون منظور کردن سختی اجزای غیر سازهای مانند دیوارها و دیگر مواردی میباشد که در مدل نرمافزاری ترسیم نمیشوند. بنابراین دوره تناوب سازه کاملا قابل اعتماد نیست. به همین جهت باید با برش استاتیکی (که با دوره تناوب آییننامه محاسبه شده) هم پایه شود. استفاده از تحلیل دینامیکی باعث میشود برش همپایه شده، بهصورت بهتری در ارتفاع سازه توزیع شود.
———
پرسش: در طرح سازههای بتنی گاهی اتفاق می افتد که مساحت میلگرد لازم جهت ستون طبقه بالا بیش از طبقه پائین است به عبارتی نیروهای طرح ستون طبقه بالا بدست آمده از آنالیز، بیش از نیروهای طرح همان ستون در طبقه پائین است، آیا در نظر گرفتن قطر بیشتر جهت آرماتور ستون در طبقه بالا منع آییننامهای دارد؟ نظر شخصی شما چیست؟
پاسخ: بله در برخی موارد چنین میشود. از نظر آییننامهای منعی نداریم. ولی معمولا طراحان ترجیح می دهند همان آرماتورهایی که برای ستون فوقانی منظور کرده اند، برای ستون های پایین تر کمتر از آن قرار ندهند.
———
پرسش: دالهای بتنی به شکل سهمی و نیم دایره امروزه در سازههای بتنی خیلی متداول شده است. طراحان محترم این دالها، چگونه با آن در برنامه ایتبز برخورد میکنند؟آیا در برنامه ایتبز میتوان این دال ها را رسم و مدلسازی کرد یا باید یک شکل مستطیل و یا مربع معادل آنها را رسم و مدل کرد؟
پاسخ: نرمافزار ایتبس دال طراحی نمیکند. این دالها معمولا بهصورت دستی و بر اساس حداکثر طول طره آنها آرماتورهایشان محاسبه میشود. البته در نرمافزار تنها برای منظور کردن وزن و دیگر اثرات آنها میتوان بهصورت چند ضلعی مدل کرد. در نرمافزار ایتبس ۲۰۱۳ امکان رسم دالها بهصورت منحنی (بهجای چندضلعی) معیا شده است.
———
پرسش: سؤالاتی راجع به فونداسیون در رقوم ارتفاعی مختلف پرسیده اند که باید توجه داشت نرمافزار مربوطه تنها نیروها را در یک تراز در نظر میگیرد و مواردی از قبیل اعمال حالت شیب دار، جنبۀ کاربردی نداشته و ورژنهای جدید آن را در نظر نمیگیرد و تنها در نرمافزار قرار داده شده و به گونه ای غیرفعال است و توان محاسبه را ندارد.
پاسخ: در نرمافزار ETABS امکان تعریف ستونها با ترازهای متفاوت تکیه گاهی وجود دارد و درصورتیکه از پی شیبدار استفاده کرده باشید، حتما لازم است که در نرمافزار نیز آنرا به درستی “در دو تراز مختلف” مدل نمایید. البته در نرمافزار SAFE نیازی به تعریف دو تراز مختلف نمیباشد و میتوان تمامی پی ها را بهصورت یک تراز مدل کرد و نتایج آن نیز با واقعیت تفاوت چندانی نخواهد داشت. منتها برای انتقال اطالاعات از ETABS به SAFE، نیز باید دو تراز مختلف در ETABS را بهصورت فایلهای جداگانه export کرده و سپس قبل از اینکه در SAFE آنرا import نمایید، توسط یک ویرایشگر متنی گرهها و نیروها را در دو تراز با هم یکی کرده و سپس در SAFE وارد نمایید.
———
پرسش: پس از طراحی یک سازه بتنی در ایتبز و در مرحله مشخص کردن شماره آرماتورهای خمشی تیر بتنی مشخص شد که در برخی از تیرها باید از دو ردیف آرماتور در ناحیه کششی بتن استفاده شود. آیا باید مقدار کاور بتن در مدلسازی آن تیرها تغییریابد و طراحی کنترل شود؟ ثانیاً مقدار کاور تعریف شده در ایتبز تنها برای قسمت کششی بتن(تک ارمه) است یا فشاری(دوبله آرمه) را نیز شامل میشود؟
پاسخ: در نرمافزار ETABS هم برای میلگردهای فوقانی و هم میلگردهای تحتانی پوشش بتن تا مرکز میلگردها تعیین میشود که در صورت استفاده از دو ردیف میلگرد باید فاصله را تا مرکز میلگردها وارد نمایید. مثلاً اگر دو ردیف میلگرد phi28 داشته باشید، باید مقدار
۴+۱+۲.۸+۲.۵/۲=۹.۰۵
را وارد نمایید.
———
پرسش: ضوابط ضخامت پلیت های زیرسری و روسری در اتصالات گیردار چیست؟ آیا درسته ضخامت این پلیت ها حداقل مساوی ضخامت پلیت بال تیرخواهد بود؟ (تا محل تشکیل مفصل پلاستیک در فاصله d از بر اتصال را به سازه تحمیل کنیم) از طرفی افزایش بیش ازحد ضخامت پلیت زیر و روسری چه اثراتی دارد؟
پاسخ: ضخامت ورق روسری معمولا بین ۱.۵ تا ۲ برابر ضخامت بال تیر بدست می آید. مراحل طراحی این نوع اتصال را میتوانید در قسمت جزوات نرمافزاری و طراحی دانلود نمایید.
———
پرسش: برای طراحی فنداسیون مناره مسجد چه نکاتی را باید در نظر بگیرم؟
پاسخ: مهمترین مسئله کشش در خاک و واژگونی میباشد.
———
پرسش: در یک سازه ناچار به استفاده از بادبند قطری هستیم. اما از آنجایی که طول دهنه مورد نظر زیاد است لاغری عضو قطری بیش از حد مجاز میشود هرچند که نسبت تنش در آن مقطع به حدود ۰.۵ میرسد. حال می خواستم بدانم آیا میتوان با استفاده از یک دستک مرکز عضو قطری را به گره وصل کرد تا طول مهارنشده عضو قطری کاهش یابد. در اینصورت طول مهارنشده را میتوان ۰.۵ و ۰.۷ در نظر گرفت؟
پاسخ: خیر مجاز به چنین کاری نمی باشید. وجود این دستک میتواند در میانه بادبند اصلی ایجاد مفصل پلاستیک کرده و عملکرد آن را مختل کند. از لحاظ تئوریک نیز با افزودن چنین دستکی، طول موثر به مقادیر ۰.۵ و ۰.۷ کاهش نمییابد.
———
پرسش: اگر در وصله ستون از وصله مستقیم با جوش نفوذی کامل استفاده شود آیا دیگر نیازی به طراحی ورق وصله نیست؟ اگر این جوش، جوش کارخانه ای نباشد و در کارگاه انجام شود چطور؟ اگر برای جوش نفوذی کارگاهی ورق وصله بایدوجود داشته باشد باید رابطه Zs.Fy.6ZcFye را برآورده کند یا باید بخشی از نیرو که توسط جوش نفوذی اتصال مستقیم تحمل میشود از .۶ZcFye کم شود؟
پاسخ: در صورت استفاده از جوش نفوذی با نفوذ کامل و انجام تست جوش (حتی اگر کارخانه ای نباشد)، نیازی به ورق وصله نخواهد بود.
———
پرسش: در یک کنسول با سیستم دال و با ابعاد مشمول دال دو طرفه، آیا حتما می بایست یک تیر در لبه دال ( لبه کنسول) پیش بینی کرد یا خیر؟ ( این موضوع مورد بحث ناظر و طراح معماری در یک ساختمان مسکونی است که محاسب از ارایه جزییات خودداری کرده و لی ناظر معتقد به تعبیه تیر در لبه دال است.)
پاسخ: خیر لازم نیست. دال بتنی بالکن را میتوان تنها از یک لبه و بهصورت طره به سازه متصل کرد که البته در این حالت با هر ابعادی که باشد، یک طرفه محسوب میشود و آرماتورهای آن بر اساس خمش یک طرفه محاسبه میشود.
———
پرسش: چرا در ایتبس همیشه لنگر تیرهای طره ناشی از بار زلزله ex و ey صفر هستند پس چرا ما باید طره ها رو برای ترکیب بار ۱۰۰-۳۰ طراحی کنیم زیرا هیچ نیرویی از زلزله در طره دیده نمیشود و فقط نیروهای مرده و زنده داریم.
پاسخ: بارهای جانبی مانند زلزله x و y بر تیرهای طره و نیز تیرهای دو سرمفصل اثر نمیکنند. در طره بار قائم زلزله بهصورت دستی و مشابه بار مرده وارد میشود و برای طراحی آنها باید ترکیب بارهایی را که زلزله قائم دارند استفاده نمایید.
———
پرسش: در مورد نحوه تعریف اتصالات در سازههای بتنی برام سؤال پیش آمده است. ۱- آبا تیر پله میتواند مفصلی باشد.(هم تیر طبقه و هم تیر نیم طبقه) (آیا اجرایی است؟)- بالکن چطور؟ ۲-اتصال تیر به تیر بهصورت مفصلی میتواند باشد؟ آیا اجرایی است؟ دیتایل آن به چه صورت است؟
پاسخ: در رابطه با اتصال تیرهای فرعی بتنی به تیرهای اصلی و یا اتصال تیر میان طبقه راه پله به ستون، برخی از طراحان دتایلهایی را پیشنهاد کرده و آنها را دو سر مفصل در نظر می گیرند (از نظر اینجانب این دتایلها مردود است). از جمله میلگردهای فوقانی و تحتانی تیر فرعی را بهصورت ضربدری در تکیه گاه خم میکنند (که تاکید میکنم از نظر بنده نادرست است). و یا اینکه انتهای میلگردهای فوقانی تیر فرعی را بدون خم انتهایی به کار می برند تا طول مهار آنها به اندازه کافی تامین نشده و در اثر لنگر منفی کمی از داخل بتن سر خورده و لنگر منفی انتهای تیر کاهش یافته و دو سر مفصل منظور شود.
در رابطه با اتصال تیرهای فرعی به تیر اصلی، درصورتیکه ضریب ترکخوردگی پیچشی تیرهای اصلی بهصورت مناسبی تعیین شود، عملاً پیچش وارد بر تیر اصلی کاهش یافته و نیاز به دو سرمفصل کردن تیر فرعی در مدل نخواهد بود (دقت شود که در صورت دوسرمفصل کردن تیر فرعی عملاً پیچش در تیر اصلی صفر میشود که نادرست است). ضریب سختی پیچشی تیرهای اصلی را میتوانید برابر ۰.۱۵ وارد نمایید و درصورتیکه باز هم پیچش زیاد باشد، میتوانید با رعایت بند ۹-۱۲-۱۱-۲ مبحث نهم مقدار ضریب ترکخوردگی پیچشی را بیشتر کاهش دهید.
———
پرسش: در مورد نحوه تعریف اتصال تیرها در دیوار برشی در کتاب دکتر باجی عنوانشده: در دیوارهای برشی که بهصورت غشایی عمل میکنند اتصال تیرهایی که عمود بر طول دیوار برشی هستند بهصورت مفصلی است زیرا دیوارهای برشی در جهت خارج از صفحه قادر به تحمل لنگر خمشی نیستند. آیا تعریف این نوع اتصال اجرایی است ؟ اگه اجرایی است چطور میتوانم دیتایل مناسب برای آن تعریف کنم که عملکرد مفصلی داشته باشد؟
پاسخ: در مواردی که عمود بر دیوار برشی تیر فرعی متصل میشود، بهتر است در تراز طبقات، در داخل دیوار، تیر اصلی نیز در نظر گرفته شود تا تیر فرعی بهجای دیوار به تیر متصل شود. در ضمن بنده به شخصه برای مدلسازی دیوارهای برشی از المان shell استفاده میکنم.
———
پرسش: برای در نظر گرفتن سختی موضعی ایجاد شده در محل پی، آیا لازم است سختی ناشی از المانهای دیوار برشی نیز بر روی پی گسترده مدلسازی کرد؟
پاسخ: باید در نظر گرفته شود. وجود دیوار سختی را پی را تغییر داده و نتایج را تغییر میدهد.
———
پرسش: در خصوص ارتفاع طبقه پیلوت که در ایتبس وارد می کنیم می خواستم بدونم که ارتفاع از روی پی تا روی سقف پیلوت حساب میشود یا تا اکس تیر سقف پیلوت (چون بعضی از کنترل کننده ها سلیقههای متفاوتی دارند)؟ و اینکه ضریب کاهش سختی پیچشی باید در چه مواقعی در تیرها اعمال گردد و مقدار آن ۰.۳۵ است؟
پاسخ: در نرمافزار ایتبس تا روی تیر (نه کف سازی) معیار است. در رابطه با سختی پیچشی به “تمامی تیرها” ضریب ۰.۱۵ اعمال نمایید.
———
پرسش: اگر در یک سازه خمشی بتنی ابعاد تیرها و ستونها به گونه ای باشد که استفاده از دیوار برشی برای محاسب ضروری باشد آیا با اضافه کردن دیواربرشی و اجرای دستور Concrete Frame Design برنامه ایتبز به وجود دیواربرشی در طراحی قاب خمشی پی برده و Ratio ستونها پایین میاید؟ عنایت دارید که طراحی قاب بتنی و دیوار برشی دستورات جداگانه در ایتبز دارند یعنی Concrete Frame Design و دستور Shear wall Design
پاسخ: با افزودن دیوار برشی، با انجام “تحلیل سازه” توسط نرمافزار عملاً عمده بار جانبی به دیوار منتقل شده و سهم قاب خمشی از تحمل بار جانبی کاهش مییابد. پس از استخراج نیروها، دیوار و قاب جداگانه “طراحی” میشوند.
———
پرسش: در کتاب آقای دکتر سید بهزاد طلایی طبا ( طراحی جامع آییننامهایی سازههای بتن آرمه) برای کنترل نامنظمی پیچششی از بخش summury report عدد ۱.۲ را ملاک قرار میدهد، درصورتیکه آقای حسین صفر مردانلو میگوید این قسمت ایتبس درست نیست و باید دستی چک شود، سوالم اینست کدام یک صحیح میباشد ؟
پاسخ: در قسمت summary report تغییرمکان کل ارائه میشود. در حالیکه برای کنترل نامنظمی طبق بند ۶-۷-۱-۸-۱-۱ تغییرمکان نسبی (اختلاف تغییر مکان دو طبقه) معیار است. بنابراین همانطور که جناب مهندس مردانلو نیز در صفحه۲۱ دفترچه راهنمای نکات حائز اهمیت عنوان کرده اند نمیتوان از اعداد ارائه شده برای کل تغییر مکان یک طبقه برای کنترل تغییرمکان نسبی استفاده کرد.
پرسش: در خصوص مقدار درز انقطاع برای ساختمانهای بیش از ۸ طبقه توضیح بیشتری ارائه بدید. برای مثال در طبقه هشت ساختمانی وقتی ۰.۵R برابر “تغییر مکان بسبی طرح طبقه” را حساب میکنم عددی حدود ۳ سانتیمتر به دست می آید. آیا این مقدار درز کل در آن طبقه است یا باید با درز طبقات پایین جمع شود. جمله آئین نامه صراحتا حالت اولی را که عرض کردم بیان کرده است!
پاسخ: چنین محاسبه ای غیر منطقی میباشد چون در این صورت این ضابطه هیچگاه حاکم نخواهد بود. باید طبقات پایین را نیز منظور نمایید.
———
پرسش: سیستم ستون بتنی و دال بتنی (بدون تیر) چه نوع سیستمی هست؟ سیستم قاب ساده در نظر گرفته میشه؟ یا چیز دیگه ای؟
پاسخ: چنین سیستمی قادر به تحمل بار جانبی نیست و لازم است در برخی از دهانه ها از دیوار برشی استفاده شود تا بار جانبی را تحمل کند.
———
پرسش: آیا اعمال گزینه fram insertion point در نرمافزار جهت آنالیز و طراحی صحیح است یا خیر لطفا توضیح بیشتری در این زمینه بفرمایید.
پاسخ: نرمافزار ETABS آکس قرار گیری تیرها را در بالای تیر و ستونها را در مرکز آن در نظر می گیرد که پیش فرض مناسبی است و نیازی به تغییر آن نیست.
———
پرسش: در Safe8 یک پی نواری مدل کردم. اینطور که شنیدم این ورژن نرمافزار آرماتور عرضی پی را طراحی نمیکند. لطفا یک روش ساده و حتی بسیار محافظه کارانه برای طراحی خاموتها بیان کنید. در ضمن پی گسترده خاموت نیاز نداره؟
پاسخ: معمولا ضخامت پی را چنان در نظر می گیرند که نیاز به خاموت نداشته باشد، آنچه که به عنوان آرماتورهای عرضی در بالا و پایین پی منظور میشود باید بر اساس حداقل آرماتور حرارتی لازم تعیین شوند. در برخی نقاط از پی خمش عرضی نیز خواهیم داشت که در این صورت بهجای استفاده از ضوابط مربوط به آرماتور حرارتی باید بر اساس خمش وارد شده، مقدار آرماتور عرضی تعیین شود که ممکن آرماتور حداقل خمشی حاکم شود. در نرمافزار SAFE میتوان با ترسیم نوارهای عرضی مقدار آرماتور عرضی لازم را بدست آورد.
———
پرسش: ۱-چطور میشه در etabs دو تراز base مدل کرد؟ (آخه در یک پروژه مسکونی که زیر زمین دارد، قسمتی از فونداسیون در تراز همکف و قسمتی در تراز زیر زمین قرار دارد.) ۲- چطور میشه به safe منتقل کرد؟
پاسخ: در ایتبس که مشکلی خاصی نداریم. به راحتی میتوانید در هر گرهی که لازم است تکیه گاه قرار دهید. در انتقال به SAFE باید ترازها را جدا گانه انتقال دهید. یعنی یکبار تراز Base را انتقال دهید و بار دیگر تراز بالای آن را. سپس بسته به نوع طرح فونداسیون میتوانید آنها را جداگانه طراحی کنید و یا اینکه با هم ترکیب کنید. اگر اختلاف تراز کم باشد معمولا پی ها را با پی شیب دار به هم متصل میکنند که در این صورت باید دو فایل را یکی کنید. در SAFE12 امکان کپی کردن نقاط از یک فایل به فایل دیگر وجود دارد. در SAFE8 نیز باید فایلهای متنی را در Notepad باز کرده و دستی نقاط را از یکی از فایلها به دیگری منتقل نمایید (کاری وقت گیر بوده و باید برای بار اول از یک فرد آشنا کمک بگیرید). درصورتیکه اختلاف تراز زیاد باشد و یا به دلیل فاصله کم دهانه ها امکان استفاده از پی شیب دار نباشد. معمولا دیوار بتنی کار میکنند که در این صورت میتوانید پی ها را جداگانه مدل نمایید.
———
پرسش: ۱- چرا حداقل درصد میلگردهای افت وحرارت برای میلگردهای با تنش جاری شدن بالاتر کمتر است؟ ۲- چرا در به دست اوردن حداقل ارتفاع تیر ویا دال یک طرفه اگر از فولاد با fy بالاتر استفاده شود ضخامت عضو افزایش مییابد؟
پاسخ: ۱: با افزایش تنش تسلیم فولادها، مقاومت آنها بیشتر شده و میتوان مساحت معادل کمتری قرار داد. ۲: حداقل ارتفاع تیر بر اساس خیز تیر تعیین میشود. خیز تیر نیز بستگی به ممان اینرسی مقطع تبدیل یافته تیر دارد که در آن هرچه مساحت میلگردهای کششی بیشتر شود ممان اینرسی نیز بیشتر خواهد بود. آییننامه می داند که با افزایش Fy، طراح از مساحت میلگرد کمتری استفاده خواهد کرد و به جهت کاهش مساحت میلگرد، ممان اینرسی نیز کاهش خواهد یافت. بنابراین برای جبران این کاهش، می گوید ارتفاع مقطع کمی افزایش یابد.
———
پرسش: درکتابهای درسی داریم که جهت محاسبه نیروی زلزله می بایستی جرم سازه درترازهرطبقه رابدست آوریم .جرم سازه هم بااحتساب نصف طبقه بالایی ودر نظرگرفتن نصف طبقه پایینی بدست می آید. چنانچه دوطبقه داشته باشیم که یکی به ارتفاعh1 ودیگری h2باشد آیابرنامه های طراحی sap/etabs قادربه تشخیص این دوارتفاع جهت بدست آوردن جرم طبقات هستند. ویابایدبهصورت دستی حساب و لحاظ شود.
پاسخ: در نرمافزار اجزایی که مدل میشوند (مثلاً ستونها و یا دیوارهای برشی و یا بادبند) در محاسبه وزن لرزهای هر طبقه بهصورت اتوماتیک نصف بار آنها برای طبقه بالا و نصف دیگر برای طبقه پایین منظور میشود و جای نگرانی نیست. ولی دیوارهای پیرامونی (غیر بتنی) در نرمافزار مدل نمیشوند و وزن آنها بهصورت بار گسترده بر تیر زیر آن (توسط کاربر) محاسبه و وارد میشود. بنابراین عملاً کل وزن دیوار را به طبقه زیرین خود وارد کرده ایم و نرمافزار نیز آنرا به عنوان وزن طبقه منظور میکند ( که نادرست است). برای اصلاح این مورد یکبار از نوع other با نام wall یا Mass تعریف کرده و برای اصلاح تفاوت بارهای دیوار از آن استفاده می کنیم. برای آشنایی با نحوه عمل، به جزوه راهنمای گام به گام انجام پروژههای فولاد و بتن مهندس جعفری در همین سایت مراجعه نمایید.
———
پرسش: در طراحی ستون در etabs برای حالت حد نهایی(LRFD) مقاطع دوبل ستون ها رو چطور به نرمافزار تعریف می کنیم؟ اگر به روش SD section باشه که می گن تو این روش نرمافزار فشردگی مقطع رو کنترل نمی کنه؟ حالا روش کار قطعی چی هستش؟
———
پاسخ: باید آنرا با یک مقطع غیر SD معادل نمایید. برای این کار میتوانید از نرمافزار proper استفاده نمایید. این نرمافزار بهصورت فایل excel نیز موجود است. و قادر است یک فایل با پسوند pro تولید نماید همانند فایل های خود ETABS که نرمافزار مقاطع را فشرده منظور نماید. این نرمافزار را میتوانید در سایت ایران سازه جستجو نمایید.
———
۹۲/۵/۲۱- مهدی: با آیا مقطع اجرایی یک دیوار برشی که بهصورت یکنواخت در ایتبس مدل شده است مثلاً ۲ متر طول و به عرض ۳۵ سانتیمتر همانند مقطع مدل شده میباشد یا با توجه به اینکه در ایتبس دیوار آکس به آکس مدل میشود طول مقطع اجرایی کمی بزرگتر در نظر گرفته میشود مثلاً دیوار مدل شده به طول ۲ متر در اجرا حدودا ۲.۴ میشود
———
پاسخ: اگر از روش general reinforcing pier section استفاده نمایید، مقطع دیوار بهصورت دقیق و با ابعاد واقعی منظور میشود و نیازی به تغییر نخواهد بود.
———
۹۲/۵/۱۸- الناز: با و تشکر از زحمات استاد گرانقدر استاد آیا در etabs در قسمت بارگذاری برای اسانسور هم بارگذاری انجام می دهیم ؟و اگر انجام میدهیم نحوه محاسبه بار اسانسور و اینکه در کدام قسمت سازه وارد میکنیم .
———
پاسخ: وزن کل آسانسور و ملحقات آن را در جهت اطمینان به تیرهای (یا اگر به ستون متصل است، به ستونهای) طبقه آخر وارد نمایید. در سازههای مسکونی کوچک، به حداقل بار میتوانید بار کل را ۱.۵ تن فرض کرده و با احتساب ضریب ضربه دو، کل بار را ۳ تن منظور نمایید. بدین ترتیب این بار را به چهار قسمت تقسیم کرده (۷۵۰ کیلوگرم) و به چهار گوشه آسانسور (به تیرهای اصلی) وارد نمایید.
———
پرسش: سؤالی راجع به بار دیوار جداگر راه پله از پذیرایی و سربار تیغه بندی داشتم. تو اکثر کلاسهای آموزش ایتبز یا اکثر دوستان من، میان به کل کف های ساختمان سربار تیغه بندی به اندازه ۱۰۰ کیلوگرم بر متر مربع میدن و دیگه هیچ دیوار یا تیغه دور راهپله را در مدل ایتبز وارد نمیکنند آیا این کار صحیح است یا یک عرف مهندسی است؟ واینکه این عدد ۱۰۰ نیز یک عرف مهندسی است؟
———
پاسخ: عدد ۱۰۰ در بند ۶-۲-۲-۳ مبحث ۶ آمده است. دیوارهایی که وزن متر مربع آنها کمتر از ۱۵۰ کیلوگرم برمترمربع میباشد، بهصورت گسترده بر کف در نظر می گیریم(بند ۶-۲-۲-۵ مبحث ششم). دیوارهای اطراف راه پله اگر ۲۰ سانتی اجرا شوند ( که معمولا اینگونه میباشد)، وزنشان بیشتر از ۱۵۰ خواهد بود و باید مانند دیوارهای پیرامونی بهصورت بار گسترده بر تیر زیر آن وارد شود و نباید آن را معادل سازی کرد. در کف طبقات نیز اگر تیغه ها (۱۰ سانتی) زیاد باشد، ممکن است وزن مترمربع وارد بر کف معادل آنها بیشتر از ۱۰۰ باشد. مثلاً اگر در یک کف به ابعاد ۵ متر در ۱۰ متر، طول کل تیغه ها برابر ۱۵ متر باشد. با فرض ارتفاع تیغ ها برابر ۳ متر و وزن مترمربع سطع دیوار برابر ۱۵۰ کیلوگرم بر متر مربع، وزن معادل وارد بر کف برابر خواهد بود با:
q= (15*3*150)/(5*10)=135.
در این صورت بهجای بار ۱۰۰ باید بار معدل تیغه ها را برابر ۱۳۵ منظور نمایید.
———
۹۲/۵/۱۵- محمد طلاپسند: با و آرزوی تی برای استاد میشه برای رفع مشکل فشردگی لرزهای مقاطع فولادی در روش LRFD توی تنظیمات آییننامه Ignore seismic code رو yes بزنیم؟ آیا در این صورت باز ضوابط لرزهای کنترل میشه تا بعداً فشردگی مقطع را دستی بررسی کنیم؟(عنایت داشته باشید که Ignore special seismic load در حالت No است.) از تمام زحمات شما
———
پاسخ: در صورت غیرفعال کردن این گزینه ضوابط لرزهای (از جمله فشرده بودن) توسط نرمافزار کنترل نخواهد شد. و شما باید دستی این ضوابط را کنترل نمایید. از جمله مهمترین این ضوابط میتوان به بند ۱۰-۳-۸-۱-۲-۴ و نیز بند ۱۰-۳-۶-۱ اشاره کرد.
———
۹۲/۵/۱۵- جواد پیشه زاد: با عرض حضور استاد عزیزم. آییننامه ۲۸۰۰ در قسمت پیکربندی سازهای بند ۱-۵-۳ میگه فاصله مرکز جرم از مرکز سختی از ۵ درصد بعد ساختمان کمتر باشه ولی در قسمت پلان منظم بند ۱-۸-۱-۱-ب این مقدار رو ۲۰ درصد بعد ساختمان معرفی میکنه. حالا تکلیف ما چیه؟ با کدوم یک کنترل کنیم که سازه منظم است یا نامنظم تا در صورت نامنظمی ۳۰ درصد نیروی زلزله جهت متعامد رو به ترکیب بارها اضافه کنیم.
———
پاسخ: اولا بند۱-۵-۳ تنها یک توصیه میباشد و ربطی به منظمی یا نامنظمی سازه ندارد. معیار منظم بودن همان بند ۱-۸-۱ میباشد. دوما در سازههای منظم نیز (طبق بند ۲-۱-۴ ب) در بیشتر سازهها عملاً ملزم به منظور کردن زلزله ۳۰ درصد هستیم (چه منظم و چه نامنظم). برای مثال اگر هر دو جهت قاب خمشی( فولادی یا بتنی) باشد، تمامی ستونها در محل تقاطع دو سیستم باربر جانبی بوده و زلزله ۳۰ درصد باید اعمال شود.
———
۹۲/۵/۱۴- سعید رسولی: . لطفا در مورد نحوه به دست آوردن فشار خاک پشت دیوار حائل زیرزمین ساختمان جهت طراحی آن توضیح دهید و اگر کتابی در این مورد موجود میباشد معرفی نمایید. (در مورد طراحی آن در کتاب بتن مهندس طاحونی گفته شده که اگر از چهار طرف به تیر، ستون، و فنداسیون اتکا داشته باشد میتوان بهصورت دال دوطرفه طراحی نمود)
———
پاسخ: فشار پشت خاک بر اساس نوع خاک منطقه متغیر است و بر اساس گزارش مکانیک خاک تعیین میشود. در صورت غیاب گزارش، بهصورت “تقریبی” میتوان ضریب K0 را برابر ۰.۵ در نظر گرفته و با فرض اینکه وزن مخصوص خاک ۲ تن بر متر مکعب باشد (که این خود نیز بستگی به خاک محل و اشباع بودن یا نبودن آن دارد)، میتوان مقدار تقریبی فشار جانبی را محاسبه کرد. با این فرضیات تقریبی برای مثال اگر ارتفاع زیرزمین ۴ متر باشد، یکبار مثلثی خواهید داشت که حداکثر فشار در پایین دیوار برابر ۴ تن بر مترمربع دیوار خواهد بود.
———
۹۲/۵/۱۲- هادی: استاد.میشه سر فصل های دروس تحلیل سازه و مقاومت مصالح که در کنکور ارشد مورد سؤال قرار میگیرن رو به ما معرفی بفرمایید.
———
پاسخ: سرفصل ها همان سرفصل های دروس تحلیل ۱ و مقاومت ۱ میباشد که سرفصل های آن را میتوانید از همین سایت از قسمت سرفصل ها دانلود نمایید.
———
۹۲/۵/۱۲- حمیدرضا جوانمرد: با . درسازههاییکه در دوجهت خمشی هستند آیا کنترل قانون ۱۰۰-۳۰ (یعنی صد درصد نیروی جانبی همراه با سی درصد در راستای دیگر) برای ستونها باید انجام شود یا نیازی نیست.چرا که اگر پاسخ مثبت باشد بدان معناست که همواره در تمامی سازهها با هر نوع سیستم مقاوم در برابر زلزله باید این کنترل صورت بگیرد باتشکر۱۲/۵/۹۲
———
پاسخ: بلی طبق بند ۲-۱-۴ استاندارد ۲۸۰۰ برای تمامی ستونهایی که در محل تقاطع دو سیستم باربر جانبی قرار دارند، باید زلزله ۳۰ درصد متعامد منظور شود. در سازههایی که هر دو جهت قاب خمشی هستند، عملاً تمامی ستونها در دو جهت جزئی از سیستم باربر جانبی هستند و باید زلزله ۳۰ درصد را اعمال نمود. البته در ادامه این بند یک تبصره وجود دارد (تبصره ۱) که برای ستونهای با نیروی محوری کم استثنا قائل میشود.
———
۹۲/۵/۱۲- یوسفی: با خدمت استاد گرامی. از شما بابت زحماتتان متشکرم استاد در طرح سازههای فولادی به روش تنش مجاز فرق بین ترکیب بار وِیژه و ترکیب بار زلزله تشدید یافته چیست؟ آیا این دو اصلا با هم فرق دارند و چه اعضایی باید با آنها طراحی شود؟ لطفا مثل همیشه کاملا راهنمایی بفرمائید.
———
پاسخ: ترکیب بار عادی، همان ترکیب بارهایی میباشد که در مبحث ۶ و نیز ص ۱۵ مبحث دهم آمده است. این ترکیب بارها در طراحی “تمامی” اعضا و بخشهای سازه باید کنترل شوند. در اعضای خاصی و موارد خاصی علاوه بر ترکیب بارهای عادی، ترکیب بارهای ویژه لرزهای نیز باید کنترل شوند. برای مثال ستونهایی که نیروی محوری آنها از یک حدی زیادتر باشد، طبق بند ۱۰-۳-۶-۱ مبحث دهم باید برای ترکیب بارهای لرزهای نیز کنترل شوند. علت این کنترل مضاعف این است که ستونهای فلزی تحت اثر فشار خالص شکل پذیری کمتری داشته و ضربه زلزله وارد بر آنها بیشتر خواهد بود.
———
۹۲/۵/۱۱- سینا: با .در ساختمانهای اسکلت فلزی مهاربندی شده معمولا یکی از ستون های متصل به بادبند نیروی بلندشدگی یا آپلیفت داریم.مقدارمجاز نیروی بلندشدگی برای کنترل آن چقدراست ؟
———
پاسخ: حداکثر کشش ستون بر اساس بند ۹-۱۷-۴-۲-۳ مبحث نهم تعیین میشود. البته موارد دیگر نیز باید کنترل شوند. برای مثال بولتهای ورق پای ستون باید قادر به تحمل این کشش باشند و طول مهار کافی در پی داشته باشند.
———
۹۲/۵/۱۱-امید گلرخ: با خدمت استاد گرامی، در خصوص طراحی صفحات گوشه در بادبندهای ضربدری، اگر ضابطه ۲t را بخواهیم رعایت کنیم صفحات با ابعاد بزرگی طرح میشوند.پس ما مجبوریم از سخت کننده استفاده کنیم، حال سؤال اینجاست برای طراحی این سخت کننده ها ازچه مرجعی می بایست استفاده کنیم.
———
پاسخ: مطابق شکل ص ۳۹۳ مبحث دهم، خط تسلیم رسم شده ورق اتصال را به دو ناحیه تقسیم میکند: ۱-نیمه متصل به بادبند ۲- نیمه متصل به تیرو ستون. در نیمه متصل به بادبند نیازی به سخت کننده نمیباشد. در نیمه متصل متصل به تیرو ستون نیز در بیشتر موارد نیازی به سخت کنند نخواهد بود و اگر زاویه به گونه ای باشد که نیاز به سخت کنند باشد (طبق تحقیقات پروفسور آستانه نسبت طول آزاد به ضخامت ورق باید کمتر از ۲۲ باشد)، ضوابط آییننامه برای ابعاد این سخت کننده نداریم (من ندیده ام). وظیفه این سخت کننده تنها جلوگیری از کمانش ورق اتصال است و نیروی خاصی بر آن وارد نمیشود. به عنوان یک توصیه میتوانید ضخامت سخت کننده را برابر نصف ضخامت ورق اتصال و عرض آنرا ۱۰ تا ۱۵ برابر ضخامت سخت کننده در نظر گیرید.
———
۹۲/۵/۱۰- خالدی: با عرض و احترام در پروژه فولاد من کنسول وجود دارد که شامل بار قائم میشود. در ترکیبات بارگذاری اثر نیروی قائم را اعمال کرده ام. حال چگونه این نیروی قائم را به کنسول ها اعمال کنم؟ منبع مناسبی برای این جوابم پیدا نکردم. اگه ممکنه بهصورت گام به گام نحوه اعمال بار قائم در ایتبس را بیان نمایید.
———
پاسخ: پس از تعریف بار EV در قسمت static load case و نیز منظور کردن آن در ترکیب بارها، باید بر اساس بارهای مرده و زنده بالکنها، بار قائم را طبق بند ۲-۳-۱۲-۲ استاندارد ۲۸۰۰ وارد نمایید. برای مثال اگر A=0.35 و ضریب اهمیت برابر یک باشد و مجموع بار گسترده زنده و مرده بالکن (بدون ضریب) برابر ۱۰۰۰ کیلوگرم بر متر مربع باشد. در این صورت باید یکبار گسترده برابر با ۴۹۰ کیلوگرم بر مترمربع و از نوع بار EV به کف بالکن اعمال نمایید (دقیقا همانطور که بار مرده و زنده را به کف اعمال کردید). همچنین اگر در کناره های بالکن بار مرده دیوار قرار داده اید (بار گسترده بر روی تیر کنار بالکن)، باید یکبار گسترده از نوع EV به تیر کناری نیز اعمال نمایید. خلاصه اینکه هر جا که بارهای مرده و زنده را اعمال کرده اید،EV نیز باید اعمال نمایید.
———
پرسش: درصورتیکه در یک جهت نیروی شلاقی داشتیم و در جهت دیگر نداشتیم آیا میتوانیم در ایتبس برای جهتی که نیروی شلاقی دارد از UBC94 و برای جهتی که نیروی شلاقی نداریم از User Coefficent استفاده کنیم؟
پاسخ: بلی مشکلی نیست. زلزله های استاتیکی دو جهت متعامد مستقل از هم بوده و میتوانید جداگانه به هر روش دلخواهی هر کدام را تعریف نمایید.
———
پرسش: در etabs هنگام گرفتن آرماتور برشی در قسمت shear reinforcing در اکثر ستونها به جز چند تا بقیه صفر اند.
پاسخ: درصورتیکه نیروی برشی موجود کمتر از نصف مقاومت برشی بتن ستون باشد، مقدار آرماتور برشی صفر اعلام میشود. این به این معنی است که از لحاظ نیروی برشی موجود نیاز به تنگ نیست. ولی باید توجه داشته باشید که وظیفه تنگ ها در ستون تنها تحمل برش نمیباشد. تنگها باید مانع از کمانش آرماتورهای طولی ستون شوند و برای این منظور آرماتورهای طولی یک درمیان باید توسط تنگها مهار شوند. علاوه بر این تنگها بتن ستون را محصور کرده (در آغوش گرفته) و شکل پذیری آن را افزایش می دهند. بنابراین حضور آنها (چه برش داشته باشیم و چه نداشته باشیم) الزامی است. درصورتیکه برش کم باشد و اعداد در نرمافزار صفر اعلام شوند، باید حداقل مقادیر آییننامهای را قرار داد.
———
۹۲/۵/۹- امیر: با عرض در مورد طراحی کف ستون زیر ستون فولادی مدفون در دیوار برشی با توجه به زیاد بودن نیروی محوری توضیح بدین تشکر.
———
پاسخ: ضابطه خاصی ندارد. با افزایش نیروی فشاری، نیروی وارد بر بتن زیر ورق افزایش مییابد که برای کاهش آن باید ابعاد ورق پای ستون را افزایش دهید. اگر هم کشش بالاست، باید تعداد (یا مساحت) بولت های ورق را افزایش دهید و همچنین به مهار این بولت ها در بتن پی توجه نمایید.
———
۹۲/۵/۹- علی: در سایت ایران سازه ازاقای مهندس جعفری نقل شده است که :در طراحی بادبندیای ضربدری ضریب کمانش برای جهت اصلی عدد ۰.۵ است که این ضریب توسط خود برنامه در نظر گرفته میشود و نیازی به اعمال دوباره آن توسط کاربردر نرمافزار ایتبس نیست که در برخی موارد به اشتباه دوباره توسط مهندسین لحاظ میشود که این مساله باعث میشود که ضریب کمانش بهجای عدد ۰.۵ عدد ۰.۲۵ در نظر گرفته شود. آیا این جمله درسته؟
———
پاسخ: بلی همینطور است. در قسمت overwrite اعضای بادبند، ضریب مربوط به Unbraced length ratio(Major) بهصورت پیش فرض ضریب ۰.۵ در نظر گرفته میشود. طول موثر بادبند بهصورت زیر محاسبه میشود:
Le=Unbraced length ratio(Major)*Effective length factor(K Major)
محاسبه میشود که اگر هر دو را برابر ۰.۵ وارد کنید، نتیجه برابر ۰.۲۵ خواهد بود.
———
۹۲/۵/۹- سید محمود مظلومی: با و عرض ادب حضور استاد ارجمند؛ آیا به علت محدودیت ایجاد شده ناشی از قطع و بریدن میلگرد های انتظار ستون،اجرای الحاقی طبقه آخر یک سازه بتنی بهصورت فولادی میسر میباشد؟در صورت جواب مثبت،چگونه میتوان اتصال ستون بتن آرمه را به ستون فلزی تامین کرد؟ضمناً در صورت جواب منفی، آیا میتوان جهت اتصال میلگردهای کوتاه شده ستون زیرین به میلگردهای ستون طبقه الحاقی،در پای %D
———
پاسخ: بلی امکان پذیر است. میتوانید از کاشت آرماتور استفاده نمایید (با شرکت هایی که در زمینه مقاوم سازی فعال هستند از نزدیک مشاوره نمایید). پس از کاشت آرماتور بر روی ستون موجود، هم میتوانید بهصورت بتنی ستون اجرا نمایید و یا یا اینکه یک ورق نصبی فولادی (همانند baseplate) با استفاده از آرماتورهای کاشته شده اجرا کرده و ستون فولادی جدید را به آن جوش دهید.
———
۹۲/۵/۹- حمید: با خدمت استاد محترم اگر در طبقه بام میلگرد ستون بهصورت مستقیم بوده وطول مهاری هم درتیر رعایت شده باشد نیاز به خم است بطور کلی ضابطه اتصال تیر به ستون در تراز بام در سازههای با شکل پذیری متوسط به چه شکل است وایا خم ۹۰ درجه که مشکلات اجرایی دارد الزامی است؟
———
پاسخ: امکان مهار آرماتورهای انتهایی بدون استفاده از قلاب عملاً غیر ممکن است و برای مهار مناسب آنها باید خم شوند.
———
پرسش: از چه مراجعی برای محاسبه نسبت پهنا به ضخامت حالات مختلف جدول B4.1 آییننامه فولاد آمریکا و مبحث دهم و یا در واقع محاسبه ضریب کمانش ورق استفاده شده است چون مراجعی که من دارم مانند کتاب سالمون K ورق منطبق با حالت غیر فشرده میباشد.همچنین برخی از ردیفهای مبحث دهم با AISC مطابقت ندارد و یا در آن ذکر نشده مانند حالت ۱۰(جان قطعات تحت اثر مشترک فشار حاصل از .)
———
پاسخ: قسمت ASD برگرفته از AISC-ASD1989 میباشد و با مقادیر این آییننامه تطابق دارد. قسمت حد نهایی مبحث دهم نیز برگرفته از AISC-LRFD2005 میباشد و با آن تطابق دارد. تنها اشتباه رخ داده در مبحث دهم در حالت ۱ و ۲ مربوط به صفحه ۱۵۵ مبحث دهم ایران میباشد که با AISC2005 تطابق ندارد. در پیشنویس ویرایش جدید مبحث دهم این مورد بر اساس AISC اصلاح شده است.
———
پرسش: برش پانچ فونداسیون سازه فلزی ۸طبقه در بعضی نقاط به ۴.۵ رسیده. افزایش مقطعی عمق فونداسیون و یا تعبیه شمع هم پاسخگو نبود. خواستم ببینم راه حل شما در این مورد چیست؟
پاسخ: نرمافزار SAFE8 در محاسبه برش پانچ مشکل دارد و اشتباه محاسبه میکند. برش پانچ را دستی چک کنید و یا از SAFE12 استفاده نمایید.
———
پرسش: آیا میتوانیم میلگردهایی که از ستون طبقه پایین در ستون طبقه بالا امتداد پیدا نمیکنند و وصله نمیشوند را در سقف با قلاب خم کنیم وبتن سقف را بریزیم؟ اینطوری میلگردهای اضافی از ستون پایین آیا مهار میشوند؟
پاسخ: در صورت استفاده از قلاب، طول لازم برای گیرداری کاهش مییابد. در این حالت طبق بند ۹-۱۸-۲–۷-۱ میلگردی که قطع میشود باید حداقل به اندازه ۲۰ برابر قطر میلگرد از انتهای ستون ادامه یابد و سپس خم شود. بنابراین عملاً خم کردن میلگرد غیر منطقی میباشد و بهتر است ادامه یابد.
———
پرسش: می خواستم بدونم اگه ساختمانی با طول ۴۵ متر داشته باشیم آیا باید در بین آن درز انقطاع بگذاریم؟ کلا وقتی طول ساختمان زیاد است هر چند متر درز لازم است؟
پاسخ: بله در سازههای بتنی طبق بند ۹-۹-۷-۲، در سازه با طول زیاد دو راه بیشتر ندارید: یا باید از درز انقطاع استغاده نمایید و یا اینکه بارگذاری حرارتی را در بارهای وارد بر سازه منظور نمایید که در این حالت نیازی به درز انقطاع نخواهد بود.
———
پرسش: در ایتبز یه سازه فولادی مهاربندی شده رو مدل کردم. تمامی کفها ۴۰۰kg/m^2 بار مرده و ۲۰۰kg/m^2 بار زنده دارند(بار دیوار ۶۰۰). وقتی باASD89 طراحی انجام میدم (با ترکیب بارهای پیش فرض برنامه) اکثر تیرها مشکل خیز دارن طوری که ترکیب بار تعیین کننده خیز است.طول دهانه تیرها هم ۴ یا ۵ یا ۵.۵ متر است. بنظر جنابعالی این مشکل طبیعی است؟ آیا بار مرده من زیاد است؟
———
پاسخ: در چنین تیرهایی معمولا مقاومت تعیین کننده است و خیز تعیین کننده نیست. احتمالاً در وارد کردن اعداد اشتباه کرده اید. مثلاً ممکن است مدول الاستیسیته را کمتر وارد کرده باشید و یا اینکه تنش تسلیم فولاد را بالاتر از ۲۴۰۰ وارد کرده باشید.
———
پرسش: باتوجه به بند۹-۱۰-۸-۴در تحلیل سازه باید سختی خمشی وپیچشی اعضای ترک خورده به نحو مناسب محاسبه ومنظور گردد.مثلاً در قابهای مهار نشده سختی تیرهامعادل ۳۵/. باید در نظر گرفت شود.اما در این بند مشخص نشده که سختی خمشی را میتوان کاهش داد یا سختی پیچشی وآیا میتوان برای هر دو مورد این کاهش را در نظر گرفت.با توجه به راهنمای ابا ضریب کاهش سختی پیچشی تیرهاحتی۱۵/.نیز پیشنهادشده.
———
پاسخ: بلی به دلیل ترک خوردن تیر، هم سختی پیچشی و هم سختی خمشی تیر کاهش مییابد و همانگونه که خودتان اشاره کردید، برای پیچش ضریب ۰.۱۵ و برای خمش ضریب ۰.۳۵ مناسب میباشد. البته در قابهای مهار شده این مقادیر ۱.۵ برابر در نظر گرفته میشود. همچنین طبق بند ۹-۱۲-۱۱-۲ درصورتیکه مقدار پیچش فراتر از مقدار عنوانشده در این بند باشد میتوان برای کاهش مقدار آن ضریب پیچش را حت?? از ۰.۱۵ نیز کمتر در نظر گرفت.
———
۹۲/۴/۲۶- علی: ۱-آیا ساختمانها با سقفهای پیش تنیده ویا سقفهای کوباکس که درانها تیرها حذف میشود، شامل بند ت صفحه ۷۵ مبحث ششم میشوند؟ ۲-درسقهای کامپوزیت جهت صحیح نصب برشگیر ناودانی به چه صورتی است واصلا مهم است یا نه؟ ۳- درست است که حتما باید در دو طرف تیر دال وجود داشته باشد تا ایتبس آن تیر را مرکب طراحی نماید؟ ۴-چرا در سازههای مهاربندی شده با سقف کامپوزیت شاهتیرها وکشها را مرکب طراحی نمیکنند؟
———
پاسخ: ۱- با سقف کوباکس آشنا نیستم ولی در مورد سقف پیشتنیده باید رعایت شود. ۲- جهت نصب در کتب فولاد آمده است ( در جزوه فولاد ارشد بنده نیز آمده است). در صورت رعایت جهت ناودانی ها (برشگیرها) هنگامی که تیر تغییرشکل میدهد، بتن در داخل ناودانی محصور شده و مقاومت و سختی آن افزایش مییابد و در نتیجه درگیری بیشتری بین تیر فولادی و دال بتنی ایجاد میشود. بهتر است رعایت شود. ۳- خیر. ایتبس تیرهای لبه را نیز میتواند بهصورت کامپوزیت طرح دهد (و تنها نصف دال را منظور کند). ولی توصیه بنده این است که خود کاربر این تیرها را به جهت عدم اطمینان از بتن ریزی کامل در لبه، بهصورت تیر غیر کامپوزیت طراحی کند. ۴- در رابطه با شاهتیرها، اگر تیر اتصال گیردار به ستون داشته باشد، در قسمتی از تیر لنگر منفی بوده و عملاً بتن دال غیر موثر است. علاوه بر این در ناحیه بحرانی دو انتهای تیرهای گیردار اجازه استفاده از برش گیر را نداریم ( بند ۱۰-۳-۴-۳). در رابطه با شاهتیرهایی که بهصورت دوسرمفصل به سازه متصل هستند میتوان آنها را مختلط در نظر گرفت. البته بنده به شخصه ترجیح میدهم که تیرهای اصلی را (چه مفصلی و چه گیردار) به جهت اهمیت آنها مختلط در نظر نگیرم.
———
پرسش: در پرورِه بتن در انتخاب تیر و ستون ما باید حتما عرض تیر را با ستون یکی قرار دهیم یاخیر لزومی ندارد فقط صرفا برای زیبایی بعد کار است؟چون در سازه فولادی عرض تیر حداقل باید ۵سانت برای اینکه جوشکاری بهتر و راحتر انجام شود کوچکتر فرض میکنیم میخواستم بدونم چنین فرضی هم در ساختمان بتنی وجود دارد یا خیر؟
———
پاسخ: در سازههای بتنی به جهت راحتی در قالب بندی میتوان تیر را هم عرض ستون طرح داد (البته در صورت امکان و اجباری نیست). در سازههای فولادی ولی چنین بحثی وجود ندارد. اگر تیر فولادی به “بال ستون” بهصورت “مفصلی” متصل است که هیچ محدودیتی در عرض بال تیر نداریم. اگر بهصورت “مفصلی” به “جان ستون H شکل” متصل میشود، بهتر است کمی کوچکتر از جان ستون باشد تا بتواند داخل آن قرار گیرد. اگر اتصال “گیردار” به “بال ستون” دارید، با توجه به فرم شکل کله گاوی (ورق روسری اتصال گیردار) باید عرض بال تیر کوچکتر مساوی عرض بال ستون باشد.
———
پرسش: در سازههای فولادی برای ما شکل پذیری مهم است یا داشتن مقاومت بالا؟ منظورم این است که سازه سیستم خمشی داشته باشد تا در مقابل زلزله تغییرشکل های زیاد داده و با این تغییرشکل انرژی زلزله را جذب کن ویا اینکه سازه به قدری قوی و سفت وسخت باشد(مثل قاب حمشی با تعداد زیادی مهاربند) که اصلا تکان نحورد. کدامیک بهتر است؟
———
پاسخ: ایده ال این است که سازه دارای مقاومت بالا و شکل پذیری بالا باشد. ولی در عمل هرگاه بخواهیم مقاومت سازه را افزایش دهیم، شکل پذیری آن کاهش مییابد و برعکس. علاوه بر شکل پذیری سختی جانبی سازه نیز اهیمت زیادی دارد. با افزایش مقاومت معمولا سختی سازه افزایش یافته و در نتیجه ضربه ناشی از زلزله بر آن افزایش مییابد. از طرفی اگر سختی سازه از یک حدی کمتر باشد، مشکل دریفت خواهید داشت. این مباحث بسیار گسترده و تا حدی پیچیده میباشد. در کتاب پروفسور مقدم مطالب مفیدی در این زمینه وجود دارد.
با توجه به اینکه سؤالات آزمون نظام مهندسی (محاسبات)، در درس فولاد به سمت طراحی به روش LRFD میل کرده است؛ مطالعه چه کتابی را برای آزمون مناسب میدانید؟ (با توجه به اینکه بیشتر کتابهای موجود به روشASD می باشند.)
———
پاسخ: بلی متأسفانه مرجع فارسی مناسبی در این زمینه نداریم.کتاب فولاد سالمون که در همین سایت برای دانلود موجود است، به روش LRFD میباشد ولی به زبان لاتین بوده و ممکن است سنگین باشد. شما بهتر است به مطالعه متن آییننامه بپردازید. میتوانید در کلاسهای آمادگی آزمون نیز شرکت نمایید.
———
پرسش: من مشغول طراحی یک سوله هستم. طبق آییننامه بار باد وارد به سقف آن کششی و در جهت بالا میباشد. میخواستم بدونم در ترکیب بارهای باد، ترکیبات شامل علامت منفی باد را هم بذارم؟ آیا قرار دادن علامت منفی به معنای بی معنا بودن کششی بودن سقف و اعمال فشار اضافه بر تیرهای rafter نمیباشد؟
———
پاسخ: در سوله ها با توجه به اینکه بارها بهصورت دستی بهصورت رفت و برگشت توسط کاربر بر سازه اعمال میشود، در ترکیب بارها باید ضریب بار باد تنها بهصورت مثبت وارد شود (بر خلاف زلزله که ضریب بار آنهم بهصورت مثبت و هم بهصورت منفی منظور میشود).
———
۹۲/۴/۲۱- حمید: حدمت شما استاد عزیز در مورد نامنظمی بند ۱-۸-۱-۱-ث و Aj ارائه شده در بند۲-۳-۱۰-۳ آییننامه ۲۸۰۰ میخواستم بدونم آیا این دلتاها ، دلتای نسبی هستند با مطلق؟چون آییننامه دراین مورد مبهمه یعنی اینکه میشه از خروجی ایتبس استفاده کرد؟ بسیار ممنون
———
پاسخ: در بند های فوق نوع تغییر مکان مشخص شده است. در بررسی نامنظمی (بند ۱-۸-۱-۱) دلتاها نسبی هستند ولی در محاسبه ضریب Aj دلتاها مطلق هستند.
———
۹۲/۴/۲۱- امیر: با .میخواستم بدون وجود سخت کننده در تیر ورق باعث چی میشه و چه کاربردی داره؟
———
پاسخ: در تیرهایی که جان آنها نازک است (نسبت ارتفاع مقطع به ضخامت جان مهم است)، در اثر برش وارده شده جان مقطع کمانش میکند (صفحه ۱۰۳ جزوه فولاد ویژه ارشد بنده را ببینید). علت عمده استفاده از سخت کننده عرضی جلوگیری از این نوع کمانش در جانهای نازک میباشد. علل دیگری نیز داریم مثلاً زیر بار متمرکز از سخت کننده استفاده میشود.
———
۹۲/۴/۱۹- کامیار: با آیا میتوان با افزایش تعدا د میلگردها ویا بالا بردن فی انهاوهمچنین کم کردن فاصله خاموتها به نصف سطح مقطع تیر یا ستون بتنی را کاهش داد
———
پاسخ: معمولا این کار امکان پذیر نیست. چون آییننامه یک سری محدودیت هایی را قائل شده است که از حدی به بالا نمیتوان میلگرد (چه طولی و چه عرضی) قرار داد. علت این محدودیت ها: اگر تراکم آرماتور بالا رود بتن به راحتی از بین آنها رد نشده و اجرای سازه با مشکل مواجه میشود. علاوه بر این شکل پذیری سازه در برخی موارد زیر سؤال می رود. دلایل دیگری هم مانند بحث حریق نیز دخیل هستند.
———
۹۲/۴/۱۹- علی عبدالمالکی: آقای دکتر سؤال اول اینکه چرا در سازههای بتنی آرماتورهای طولی تیرهای طبقه اول کمتر از طبقه دوم در می آد اما در مورد ستون ها اینگونه نیست؟ و یه سؤال دیگه اینکه وقتی سازه فولادی را در ایتبس مدل کردم نیروی محوری بادبند طبقه اول حدود ۳ تن از نیروی محوری بادبند طبقه دوم کمتر شده است اما طبقات بالاتر روند عادی کاهشی در نیروی محوری بادبند دارند. به نظرتان مشکل از کجاست؟
———
پاسخ: البته همیشه اینگونه نیست. بستگی به هندسه سازه دارد. یکی از دلایل این است که در طبقه پایین یکی از دو انتهای ستون اتصال گیردار به پی داشته و دوران آن صفر است. این باعث میشود که سختی ستون طبقه پایین در مقایسه با سختی ستونهای طبقه های بالاتر (که در هر دو انتهایشان مقداری دوران دارند) بیشتر شده و در نتیجه در طبقه پایین ستون نسبت به تیر سختی بیشتری داشته و نیروی بیشتری را جذب کند. در مورد بادبند نیز احتمالاً پای ستونها را گیردار کرده اید و ستونهای طبقه پایین به کمک بادبندهای طبقه پایین آمده اند.
———
۹۲/۴/۱۸- کمیل قاسمی: آقای دکتر میخواستم بدونم برای طراحی دستی بادبند، نیروی طراحی را از کدوم قسمت etabs باید بگیرم؟ من وقتی از design output گزینه P-M Colors / Brace Axial Force را می زنم برای بادبند طبقه اول یه نیرویی در حدود ۷۰ تن میده ولی وقتی نیروهای حاصل از ترکیب بارها رو نگاه می کنم حداکثر نیروی محوری حدود ۲۰ تن به اون وارد می شه؟!! برای طراحی دستی بادبند از کدومشون باید استفاده کنم؟
———
پاسخ: صفحه ۹۳ جزوه ایتبس بنده را ببینید (در همین سایت در قسمت جزوات نرمافزاری). برای طراحی اتصال بادبند طبق بند ۱۰-۳-۹-۳-۳ باید از نیروی ظرفیتی استفاده نمایید که معمولا بیشتر از نیروی حاصل از ترکیب بار میباشد (همان ۷۰ تن) ولی برای طراحی خود بادبند باید از نیروی حاصل از ترکیب بار استفاده نمایید (همان ۲۰ تن).
———
۹۲/۴/۱۷- محمدی: با خدمت شما استاد در طبقه-۱و-۲ دیوار حایل دارم ودر کل سازه ۷طبقه است(وسازه مورد نظر بتنی است)۲سئوال از حضورتون داشتم ۱)بعد از اختصاص دیوار حائل باید مش بندی انجام بدم واینکه وقتی می خواهم دیافراگم صلب به طبقه اختصاص بدم باید به دیوار حائل وصل شه(آخه موقعی که مش بندی میکنم نقاط مش بندی رو هم به مرکز جرم وصل می کنه) ۲)استاد چون دیوار حائل دارم ترکیب باری اضافه میشه ؟
———
پاسخ: برای دیافراگم کردن تنها باید گره های تراز طبقه انتخاب شود. درصورتیکه آییننامه طراحی دیوار برشی با آییننامه طراحی سازه بتنی یکی باشد، میتوانید از ترکیب بارهای تعریف شده برای قاب بتنی، برای طراحی دیوار برشی نیز استفاده نمایید.
———
۹۲/۴/۱۶- رحیم: با در اتصال ستون به ستون زمانی که از پروفیل IPB استفاده میشود برای اتصال میتوان جان و بال ستون ها را به هم جوش داد یا اینکه به وسیله ورق باید اتصال داشته باشند؟ اگر ستون بهصورت باکس بود چطور؟
———
پاسخ: اگر منظورتان وصله ستونها میباشد، هم میتواند بهصورت جوش نفوذی (بدون استفاده از ورق وصله) باشد و هم اینکه از ورق وصله استفاده کرد (هم در ستون باکس و هم ستون H شکل)
———
۹۲/۴/۱۴- علی: چنانچه بخواهیم یک سازه فلزی (منظم یا نامنظ??) با سیستم مهاربندی که با روشASDطراحی شده را مجددا با روش LRFD طراحی کنیم بهصورت کلی (دید فنی جنابعالی) شاهد چه تغییراتی در سایز مقاطع تیرها ،ستونها،مهاربندها و اتصالات خواهیم بود؟ در قابهای خمشی چطور؟
———
پاسخ: درصورتیکه از ترکیب بارهای آییننامهایران استفاده نمایید (مطابق جزوه ایتبس بنده که در همین سایت موجود است)، تغییر چندانی نخواهید داشت. در تیرها ممکن است قدری (در حد چند درصد) نسبت تنشها کاهش یابد و در بادبند ها ممکن است چند درصدی افزایش یابد. به طور خلاصه تفاوت چندانی نمیکند. ولی حسن آن این است که تمامی ضوابط لرزهای توسط نرمافزار کنترل میشود و نیازی به کنترل دستی آنها نیست.
———
پرسش: من یک قاب دو بعدی ۲۵ طبقه با سیستم دوگانه (قاب خمشی + بادبند ضربدری) با sap طراحی کرده ام و برای خیلی از تیرها تیرآهن نمره ۵۰ (IPE50) جوابگو است. آیا به نظر شما این جواب معقول است یا غیرعادی است؟ بهجای IPE به نظر شما از چه مقاطعی برای تیرها استفاده کنم تا سایز آنها خیلی بالا نرود؟ ویژه
———
پاسخ: با ، بله معقول است. برای سازههای بلند بهتر است بهجای استفاده از مقاطع آماده، از تیرورق استفاده نمایید.
———
۹۲/۴/۱۰ فرخ بدلخانی: استاد. ما نمیدونیم با چه زبونی از زحمات شما تشکر کنیم. شما خیلی به گردن ماها حق دارید. ببخشید آیا در ایتبز باید برای هرکدوم از طبقات دیافراگم جداگانه با اسم متفاوت اختصاص داد یا به همه ی طبقات یک دیافراگم با یه اسم؟ دوستانم نیز به شما میرسانند و تشکر میکنند.
———
پاسخ: میتوانید برای تمامی طبقات از یک نام استفاده نمایید. ایتبس خود تشخیص میدهد که طبقات را جداگانه دیافراگم کند. اگر در طبقه ای دو سقف متفاوت داشته باشید (مثلاً دو برج دو قلو که در طبقات پایین به هم متصل بوده و در طبقات بالا از هم جدا میشوند) در این صورت باید در آن طبقه خاص از دو نام مختلف برای دیافراگم کردن آن دو قسمت استفاده شود.
———
۹۲/۴/۱۰- هما رفیعی: با و خسته نباشید. استاد من میخوام در یک ساختمان فولادی کف صلب در ایتبز ایجاد کنم. یکی از بادبندها در کل طبقات به هیچ کفی متصل نیست(گوشه ساختمان و در محل راهپله). بهمین دلیل وقتی من کفها رو انتخاب میکنم تا کف صلب بسازم این بادبند به دیافراگم وصل نمیشه. دوستم میگه با انتخاب Pointها دیافراگم بساز. منم میگم دیافراگم از طریق کفها باید ایجاد بشه. لطفا ما رو راهنمایی کنید%.
———
پاسخ: باید توجه داشته باشید که اصولا استفاده از بادبند در چنین دهانه هایی که اتصال به دیافراگم ندارند، نادرست میباشد. درصورتیکه ناچار به استفاده از بادبند در دهانه ای شوید که به کف طبقه متصل نمیباشد، باید به نحوه ای با دتایل خاصی اتصال بادبند به کف طبقات برقرار شود که در این صورت میتوانید برای دیافراگم کردن طبقه از گرهها استفاده نمایید.
———
پرسش: اگر در کارگاه در اجرای یک ستون، از یک طبقه به بعد به علت نبود میلگرد از سایز بزرگتری بخواهند استفاده کنند،مثلاً بهجای۱۲d25،از ۱۰d28 استفاده کرد؟با توجه به عدم تقارن و احتمالاً سخت تر شدن ستون بالاتر،آیا ایرادی نیست؟
———
پاسخ: میلگردها تاثیری بر سختی ستون ندارند و مشکلی نیست. تنها باید توجه شود که طول مهار میلگرد ۲۸ بیشتر از ۲۵ میباشد و بنابراین طول وصله میلگردها باید افزایش یابد.
———
۹۲/۴/۹- ساناز: با .اگر در کارگاه بهجای میلگرد AIII از AII در تیر بخواهند استفاده کنند،آیا بدون آنالیز میتوان تصمیم گرفت؟
———
پاسخ: امکان پذیر است ولی باید تعداد میلگردها افزایش یابد (۱.۳۳ برابر شود). از طرافی با توجه به افزایش تعداد میلگردها بحث فواصل و تراکم آرماتورها نیز مجددا باید چک شود.
———
پرسش: دو ساختمان را با مشخصات یکسان در sap و etabs مدل نموده ام ( بارگداری و مقاطع یکسان ) ولی زمان تناوب دو مدل در دو نرمافزار متفاوت بدست می آید که در ساختمان کوتاهتر ( ۵ طبقه )اختلاف خیلی کم ولی در دو ساختمان ۸ طبقه اختلاف در حد ۰.۲۱ ثانیه میباشد ( ایبس ۱.۶۷ و سپ ۱.۸۸ ). علت این تفاوت در چه میتواند باشد ؟
———
پاسخ: در نرمافزار SAP تمامی اعضا را انتخاب کرده و از منوی
Assign – Frame – End(Length)Offsets
گزینه Automatic from Connectivity را انتخاب کرده و مقدار Rigid-zone factor را برابر ۰.۵ وارد کنید. همین کار را در ایتبس نیز انجام دهید.
———
۹۲/۴/۹- علی: با … اعمال بارهای حرارتی در کدام یک از سازهها ضروری میباشد و ضابطه مربوط در کدامیک از بند های آییننامه گفته شده ؟
———
پاسخ: در سازههایی که طول آنها از یک حدی بزرگتر باشد باید آنالیز حرارتی انجام داد و یا بهجای آنالیز حرارتی میتوان درز انبساط قرار داد. در رابطه با سازههای بتنی به بند ۹-۹-۷-۲ مراجعه نمایید.
———
۹۲/۴/۸- سید رضا سیدی: با واحترام خدمت شما وتشکر از جنابعالی بخاطر خدمات علمی با ارزشتون…خواستم بدونم که در برنامه ETABS چگونه میتوان در دو انتهای عضو اتصال نیمه صلب معرفی کرد . استاد گرامی خواهشمندم در صورت امکان مقداری جزیی تر پاسخ دهید… …دانشجوی سال آخر سازه…
———
پاسخ: میتوانید به همان طریقی که مفصل خمشی تعریف می کنید، عضو را انتخاب کرده و از طریق منوی
Assign- Frame/Line – Frame Releases/Partial Fixity
پس از فعال کردن M33، در قسمت Start و End بهجای عدد صفر، سختی دورانی اتصال نیمه صلب را وارد نمایید.
———
۹۲/۴/۷/- دهاقین: با عرض .در SAP14 ،قابلیت انتقال عکس العملهای تکیه گاهی به SAFE12، ایجاد گردیده است با این تفاوت نسبت به ETABS که، علاوه بر نیروی عمودی و لنگرها،نیروهای افقی را نیز انتقال میدهد و گره ها را بهصورت RESTRAINT در SAFE نمایش میدهد. ۱-آیا باید در پیRESTRAINTحذف شود؟۲-آیا عکس العملهای افقی(با توجه به ایجاد حرکت افقی پی) حذف شود یا به طریقی اثر سختی افقی فنر معادل خاک لحاظ شود ؟
———
پاسخ: ۱: بله پس از import کردن فایل تکیه گاهها را باید حذف نمایید.۲: در طراحی پی ها از طریق منوی
Run/Advanced modeling options
گزینه
۲D Plate-…
را فعال نمایید تا حرکت افقی نادیده گرفته شود.
———
۹۲/۴/۶- امیر کلانتری: با خدمت استاد محترم:در خصوص کنترل ماکزیمم جابجایی طبقات در ایتبس بتنی پس از اصلاح سختی ستونها به ۱ و تیرها به ۰.۵ زمان تناوب سازه در تمامی EX,EY,EXP,EXN,EYP,EYN باید تغییر یابد یا فقط EX,EY باید اصلاح گردد و سپس کنترل جابجایی صورت گیرد؟و اینکه آیا باید زمان تناوب سازه قبل از اصلاح سختیها با اعمال۱.۲۵ برابر دوره تناوب تجربی در UBC 94 باشد؟
———
پاسخ: برای کنترل دریفت در فاب خمشی بتنی:
۱- یک فایل ایجاد کرده و سختی تیرها و ستونها را ۱.۵ برابر کنید
۲- دوره تناوب سازه را در فایل جدید بخوانید
۳- بدون توجه به محدودیت ۱.۲۵ برابر دوره تناوب تجربی، نیروهای زلزله (EX, EY, EXP,EXN, EYP, EYN) مجددا با دوره تناوب جدید محاسبه نمایید.
۳- مجددا سختی تیرها و ستونها را کاهش داده (۰.۷ و ۰.۳۵) و نیروی های زلزله محاسبه شده در گام قبلی را به سازه وارد کرده و جابجایی را کنترل نمایید.
———
۹۲/۴/۶- حمید: با و خسته نباشید من میخواستم بدونم با توجه به اینکه در ASCE7-10 و احتمالاً ورژن های قبلی آن اثر ترکیب بارهای زلزله ویژه آورده شده است آیا این ترکیب بارها شامل ACI318-11 که هر دو بخشی از IBC2012 میباشند نیز میشود یا خیر به عبارتی آیا وقتی از مثلاً ACI318-11 و یا ACI318-08 استفاده میشود آیا میبایست Special Seismic Load Effect را در Etabs فعال نمود یا خیر.
———
پاسخ: این گزینه جهت اصلاح ترکیبات بار لرزهای میباشد و تاثیر دیگری ندارد. با توجه به اینکه ترکیبات بار را باید بهصورت دستی تعریف نمایید (به جهت اینکه ضریب نیروی زلزله ۱.۴ میباشد)، فعال کردن این گزینه در سازههای بتنی ضرورتی ندارد. غیرفعال کردن این گزینه تاثیری بر کنترل ضوابط لرزهای توسط نرمافزار ایتبس ندارد و جای نگرانی نیست.
———
پرسش: آیا برای ترکیبات بار حذف کشش و طراحی فنداسیون در برنامه SAFE بایستی از ۳۰-۱۰۰ نیروهای زلزله استفاده کنیم یا باتوجه به اینکه در Etabs انجام شده نیازی به این ترکیبات بار نیست؟
پاسخ: بله باید در نظر گرفته شود. دقت نمایید که گرچه ترکیب بارها در ETABS معرفی شده اند ولی این ترکیب بارها به SAFE منتقل نمیشوند و تنها بارها (D, L, EX, Ey,…) به SAFE منتقل میشوند و شما باید مجددا ترکیب بارها را بسازید.
———
پرسش: میشه دیوار حایل رو به تنهایی مدلسازی رد؟ یعنی سازه رو با ایتبس مدل کنیم و دیوار حایل رو با سپ
پاسخ: دیوار حائل اگر یکپارچه با تیر و ستونها ساخته شود (در برخی پروژهها دیوار حائل با فاصله و جدا از سازه ساخته میشود)، باید با ابعاد واقعی در مدل سازه در ایتبس مدلسازی شده و مش بندی شود و فشار خاک وارد بر آن در ایتبس اعمال شود. وجود دیوار حائل موجب میشود که تغییر شکل جانبی سازه در تراز زیرزمین عوض شود. علاوه بر این در تیرهای طبقه ای که دیوار دارید، ممکن است نیروی محوری قابل توجهی (به جهت فشار خاک) ایجاد شود که گاه تعیین کننده است (همچنین در ستونها نیز خمش ناشی از فشار خاک باید چک شود). اگر دیوار را از مدل ایتبس حذف کنید، این موارد منظور نخواهند شود. برای طراحی آرماتورهای دیوار حایل، یا باید آنرا دستی طراحی نمایید. و یا اینکه از نرمافزارهای دیگری مانند SAP استفاده نمایید.
———
۹۲/۴/۳- آریایی: با برای طراحی سازهها (ساختمانها) از کدوم یک از آییننامه های معتبر و به روز که مورد قبول نظام مهندسی میباشد، میتوان استفاده کرد؟ همچنین آییننامه هایی مثل UBC97 ویرایش های دیگه ای از اون در حال حاضر وجود دارد؟
———
پاسخ: فکر نمیکنم در نظام مشکلی از لحاظ انتخاب نوع آییننامه باشد به شرطی که تمامی ضرایب مربوطه را صحیح وارد کرده باشید. هر طراحی بنا به سلیقه و تشخیص خود آییننامه مربوطه را انتخاب میکند. توصیه من استفاده از ACI-05 و یا نسخه های بالاتر آن برای بتن و استفاده از AISC-05 برای فولاد است. در رابطه با سازههای فولادی این توضیح لازم است که با توجه به حذف روش ASD در آینده نزدیک از مبحث دهم، بهتر است مهندسین روش کار با روش LRFD و آییننامه های مربوطه را به مرور فرا گیرند. AISC-05 مطابقت خوبی با روش LRFD در مبحث دهم دارد.
———
۹۲/۴/۲- پریوش: با . استاد عزیز من پروژه فولاد دوره کارشناسی را کار میکنم. سازه من یک ساختمان فولادی ۶ طبقه است. در یک گوشه ساختمان مقدار نیروی طراحی ستون طبقه اول ۴۸ تن است و با تعجب نیروی طراحی ستون یک طبقه بالاتر زیاد شده و ۵۵ تن شده است. آیا چنین حالاتی امکان دارد؟ آیا میتواند از اختلاف ارتفاع طبقات باشد؟(ارتفاع طبقه اول ۲.۸ متر وطبقات بالاتر ۳.۲ متراست). خیلی خیلی تشکر
———
پاسخ: بلی ممکن است. به خصوص مقدار لنگر در ستون به طول آن حساس است و با کاهش طول ستون (با ??رض ثابت بودن برش در ستون) لنگر آن افزایش مییابد.
———
پرسش: در مورد “بتن کرمو” توضیح بدین. مثلاً شنیدم میگن ستون بتنی ۳۵ در ۳۵ ناخودآگاه کرمو درمیاد. این درسته؟
———
پاسخ: کرمو شدن بتن به عوامل مختلفی بستگی دارد از جمله نحوه متراکم کردن آن، تراکم آرماتورها و فاصله آنها از هم (که بتن بتواند رد شود)، میزان روانی بتن،… اگر ابعاد ستون کوچک و تراکم آرماتور در آن بالا باشد، در متراکم کردن آن و جا دادن مناسب بتن باید دقت بیشتری به عمل آید. ولی این به این معنی نیست که طراحان ستونهای کوچک طرح ندهند. بلکه به این معنی است که در موقع اجرا باید دقت بیشتری به عمل آید.
———
پرسش: در برنامه ایتبز وقتی که میخواهیم ضوابط لرزهای را وارد کنیم در قسمت آخر که۰.۴R راباید وارد کنیم وقتی که ما به دلیل تفاوت سیستم سازهای در هر دو جهت ضریب رفتار متفاوتی داریم باید کدام یکی را لحاظ کنیم؟ در کتاب آقای باجی گفتند باید برای هر جهت جداگانه طراحی شود ولی چگونه؟ما فقط حق وارد کردن یک عدد داریم
———
پاسخ: ۰.۴R همان ضریب امگا میباشد که برای مثال برای قاب خمشی متوسط برابر ۲.۸ میباشد. شما میتوانید دو فایل مجزا بسازید و یکبار ضریب مربوط به قاب بادبندی شده را وارد کرده و در آن فایل بادبند ها را کنترل کنید و یکبار هم در فایل دیگر ضریب مربوط به قاب خمشی را وارد کرده و تیرها و ستونهای قاب خمشی را چک کنید. و یا اینکه بهصورت محافظه کارانه، بزرگترین ضریب را وارد کرده و هردو را با آن چک نمایید.
———
پرسش: در مورد تفاوت جوش گوشه با جوش نفوذی در اتصال ورقهای ستونهای باکس توضیح فرمایید و علی الاصول پخ زدن ورقهای با ضخامت کم ۱۵ و۲۰میل که هنکام برشکاری ورق مربوطه اعوجاج پیدا میکند چگونه صورت میگیرد وهمچنین در صورتیکه دو طرف ستون باکس تیر گیردار و دو طرف تیر مفصل باشد آیا نیازی به جوشکاری ۴ طرف ورق پیوستگی میباشد؟
———
پاسخ: وصله ستونها اگر از طریق ورق وصله انجام شود، اتصال ورق وصله به ورقهای اصلی، با جوش گوشه خواهد بود ولی اگر وصله بهصورت جوش لب به لب (بدون ورق وصله) انجام شود، بهصورت جوش شیاری با نفوذ کامل انجام میشود.در رابطه با تفاوتها به کتب فولاد مراجعه نمایید. در رابطه با ورق پیوستگی در جهت هایی که تیر اتصال مفصلی دارد نیازی به جوش دادن نیست. دقت نمایید که وظیفه ورق پیوستگی، پیوسته کردن بالهای تیر دو طرف ستون میباشد. یعنی در واقع ورق پیوستگی همان ادامه بال تیر در داخل ستون میباشد. در اتصال مفصلی بال تیر به ستون متصل نیست و بنابراین اتصال ورق پیوستگی در آن راستا معنی ندارد.
———
پرسش: اگر سازه ی ۷طبقه فولادی محاسبه و ساخته شود در هنگام سفت کاری یه طبقه به آن اضافه شود چه مسیری را باید چک کرد؟چه مشکلاتی پیش روست؟
پاسخ: مسلما مدل نرمافزاری باید توسط شرکت طرح دهنده مجددا اصلاح شده و در صورت نیاز تیرها و یا ستونهایی که مشکل دارند مقاوم سازی شوند.
———
پرسش: برای مدلسازی میانقاب به روش دستک معادل فشاری در sap به مدول الاستیسیته آجر نیاز دارم لطفا راهنمایی فرمایید و در صورت وجود حل مثالی در این رابطه
———
پاسخ: البته احتمالاً منظورتان مدول الاستیسته “آجرکاری میباشد” نه خود آجر. به هر حال باید تست انجام شود و بر اساس نتایج تست مشخص شود (به دستورالعمل FEMA356 مراجعه نمایید). در حالت کلی بسته به کیفیت مصالح، مقاومت فشاری آجرکاری بین ۲۰ تا ۶۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع متغیر است. مدول الاستیسیته را نیز تقریبا ۵۵۰ برابر مقاومت فشاری در نظر بگیرید.
———
پرسش: توی طراحی حالت حدی برای سازه فولادی مقاطع مرکب مثلاً دوبل IPE رو چطور معرفی می کنید؟ برنامه مقاطع تعریف شده در SD , General رو غیر فشرده میشناسه در حالی که دوبل IPE مقطعی فشردس
———
پاسخ: بله نرمافزار مقاطعی را که در SD تعریف شده اند را بهصورت مقطع غیرفشرده شناخته و پس از طراحی اخطار غیرفشرده بودن میدهد. تنها راه حل این است که مقطع را بهصورت یکی از مقاطع استاندارد معادل سازی کرده و بهصورت عادی معرفی نمایید. مثلاً میتوانید از یک مقطع باکس معادل استفاده نمایید (بهطوریکه مساحت بال مقطع باکس برابر مجموع مساحت بالهای دو تیر بوده و همینطور جان و ارتفاع آن نیز معادل باشد).
———
پرسش: در مورد طراحی فونداسیون سوله در SAFE ، شناژها را بهتر است مدل کنیم یا خیر؟ ( آیاطراحی شناژ بر اساس بند ۹-۱۷-۷-۲ مبحث۹ (نیروی کششی معادل ۱۰%نیروی محوری نهایی ستون طرفین)، کفایت میکند؟) در صورت مدل نمودن شناژ ،از مشخصاتSLABاستفاده کنیم یا BEAM .
———
پاسخ: خیر شناژها نباید مدل شوند و تنها باید حداقل ابعاد بتن شناژ را رعایت کرده و مساحت آرماتورهای شناژ را بر اساس کشش ده درصد محاسبه نمایید. درصورتیکه شناژ را بهصورت SLAB مدل نمایید، نرمافزار بر سختی خمشی آنها حساب کرده و در این صورت باید همانند پی نواری عادی برای آن نوار طراحی رسم کرده و آرماتور خمشی طراحی نمایید. نیازی به در نظر گرفتن تیر نیز نمیباشد. در SAFE بین نوارهای پی حرکتی منظور نمیشود تا بخواهیم شناژ را در آن مدل نماییم و نیازی به این کار نمیباشد.
———
پرسش: اگر تعداد میلگرد در ۲ ستون برابر باشد و ستون ها هم اندازه و مربع اما ارایش میلگرد در وجه های ۲ ستون با هم اختلاف یک عددی دشته باشد مثلاً در یک ستون در هر وجه ۵ آرماتور در دیگری در ۲وجه ۴ در ۲وجه دیگر ۶ که جمع آن در هر ۲ ستون ۱۶ عدد میشود تفاوت در نحوه عملکرد این دو ستون در مقایسه با هم همچنین نوع ایراد در اجرا هنگام ارایش اشتباه نوع اول با نوع دوم چیست؟
———
پاسخ: در ستون اول (ستون متقارن) مقاومت خمشی حول هر دو محور برابر میباشد. در ستون دوم مقاومت خمشی حول یک محور افزایش یافته و حول محور دیگر کاهش مییابد و بنابراین این دو ستون با هم تفاوت دارند.
———
پرسش: اگر بادبند قایم یک سوله که از میلگرد است ، پس از نصب به دلایلی برش داده شود و مجدد جوش بخورد، مشکلی در مقاومت سازه سوله بوجود می آید؟
پاسخ: میلگردها اگر بدون پیش تنیدگی اولیه (با استفاده از بست قورباغه ای) نصب شوند، معمولا لاغر محسوب شده و قاقد کارایی لازم خواهند بود (شل بوده و عمل نمیکنند). پس از قطع میلگرد و جوش دادن آن باید مجددا پس کشیده شوند. برای اطلاع از محدودیت لاغری به بند۱۰-۱-۳-۱ مبحث ۱۰ مراجعه نمایید.
———
۹۲/۳/۲۰- پیمان: درود بر شما ، در یک سازه ۶ طبقه ،طبقه ششم در پلان عقب نشینی دارد ، بنابراین ستونهای آن بر روی تیر قرار میگیرد، در این حالت : ۱- برای محاسبه نیروی زلزله قائم باید نیروی وارده از ستون وبارگیر تیر جمع شود ؟نیروی زلزله باید به ستونهای طبقه پایین هم اعمال شود؟ ۲- برش موضعی در محل تلاقی ستون و تیر اگر کمتر از نیروی برش نزدیک تکیه گاه باشد باز هم نیاز به کنترل دارد؟آیا نرمافزار کنترل میکند؟
———
پاسخ: ۱: بله طبق بند ۲-۳-۱۲-۲ استاندارد ۲۸۰۰، برای محاسبه نیروی قائم زلزله باید کل بار وارد بر تیر (شامل بار ستون و وزن سقف که بر تیر وارد میشود) در نظر گرفته شود. برای محاسبه این وزن میتوانید برش حداکثر در انتهای تیر (تحت مرده + زنده) از نرمافزار خوانده و ضرب در دو نمایید. شما نیروی قائم را تنها به تیر وارد می کنید که این بار بر اساس تحلیل سازه به ستونهای پایین نیز منتقل میشود.۲: در محل اتصال ستون به تیر حتما باید از سخت کننده در جان تیر استفاده نمایید (باید محاسبه شود) همچنین برای بال پایینی تیر (در جایی که ستون بر روی آن نشسته) باید مهار جانبی تامین نمایید (بال فوفانی تیر مدفون در سقف بوده و نیاز به مهار ندارد). برای تامین مهار برای بال پایینی باید از زانویی (سینه بند) استفاده نمایید و آنرا به تیرچه های سقف وصل نمایید.
———
۹۲/۳/۱۹- محمد: با خدمت استاد گرامی یه سؤالی داشتم در مورد ساختمانهای با مصالح بنایی همراه با کلاف بندی قایم و افقی اونم اینکه در اینگونه ساختمونا شاهتیرهای فولادی میتونه روی کلاف قایم بیفته (کلاف به عنوان تکیه گاه شاهتیرعمل کنه) یا نه و آیا اصلا مجاز به بارگذاری این کلاف ها هستیم و یا خیر (در صورت استفتده از بالشتک چی ) به علاوه بهترین محل قرارگیری شاهتیرها چه موقعیتی از دیوار میتونه باشه
———
پاسخ: در سازههای با مصالح بنایی، فرض بر این است که دیوارهای بنایی وظیفه تحمل بار سقف را بر عهده دارند. درصورتیکه شاهتیر (شاهتیری که بار سقف را تحمل میکند و تیرچه ها بر روی آن نشسته اند) بر روی کلاف قائم قرار گیرد، آن کلاف دیگر کلاف نبوده و ستون محسوب میشود و باید بر اساس ضوابط ستونها و بر اساس بار وارد بر آن طراحی شود. به طور کلی بهتر است جهت تیرچه های سقف را طوری انتخاب نمایید که همگی بر روی دیوار حمال قرار گیرند. اگر به ناچار تیرچه ها بهجای دیوار بر روی شاهتیر قرار گیرند، دو انتهای شاهتیر به ناچار باید روی یک کلاف قائم قرار گیرد که البته همانطور که گفتم ابعاد این کلاف قائم (که حالا دیگر به آن ستون اطلاق میشود) باید کمی بزرگتر طراحی گردد تا پاسخگوی بار متمرکز وارد بر آن باشد.
———
۹۲/۳/۱۹- ایدین طاووسی: با عرض و خسته نباشید میخواستم بدونم تو طراحی سازه فولادی به روش lrfd اگه بخواهیم از تیر ورق که به وسیله روش sd section ساخته شده،است استفاده کنیم چطوری میشه تو etabs ایراد مقطع غیر فشرده بودنشو برطرف کرد؟
———
پاسخ: متأسفانه در ورژن فعلی نرمافزار این مشکل وجود دارد و در صورت استفاده از آییننامه های جدید نباید از section designer استفاده نمایید. البته به راحتی میتوانید مقاطع خود را معادل سازی کرده و در قسمت عادی تعریف نمایید.
———
۹۲/۳/۱۹- علی: ۱-در سقفهای کامپوزیت آیا لازم است برای شاهتیرها وکشها برشگیر(گلمیخ) در نظر گرفت ؟توصیه جنابعالی چیست؟ ۲- در سازههای فلزی اپلیفت ها را باید برای تمام ترکیب بارها کنترل نمود یا فقط بعضی از ترکیب بارها؟ متشکرم
———
پاسخ: ۱:برشگیرها جز در مورد زیر در تمامی تیرها و شاهتیرها اجرا میشود:
در نواحی که احتمال تشکیل مفصل پلاستیک در تیر وجود دارد مانند دو انتهای شاهتیرهای قاب خمشی (در نواحی نزدیک ستون). بند ۱۰-۳-۴-۳ را ببینید.
البته شاهتیرهایی که جزئی از سیستم باربر جانبی (قاب خمشی) هستند نباید بهصورت تیر مختلط در نظر گرفته شوند و در طراحی آنها (با وجود اینکه برش گیر دارند) از وجود بتن کمکی روی تیر و برش گیر صرف نظر میشود.
۲: اگر منظورتان کنترل تنش خاک زیر پی (تنش های کششی) میباشد که باید برای
(D+L) و (۰.۷۵D+0.75L+0.75E)کنترل شود. که البته نیروی زلزله را باید در حالت مختلف (مثبت و منفی و جهت های x و y و همچنین زلزله ۳۰ درصد کنترل نمایید).
———
پرسش: چرا در یک ساختمان تیرها به نیروی محوری طراحی نمیشوند(در ترکیبات بارگذاری خبری از نیروی محوری نیست) مگر نیروی زلزله در تیرها نیروی محوری ایجاد نمیکند( نیروی زلزله در راستای محور تیرها وارد میشود)
———
پاسخ: در اکثر سازهها در تراز تیرها دیافراگم سقف را داریم. سقف های رایج سختی محوری و برشی بالایی دارند که مانع از این میشوند که در تیرها نیروی محوری بالایی ایجاد شود. درصورتیکه سازه شما فاقد سقف باشد (مثلاً در قسمتی از سازه تنها تیر و ستون باشند) در این صورت در نرمافزار مجاز به تعریف دیافراگم نمی باشید و پس از تحلیل سازه خواهید که بسته به هندسه سازه (مثلاً محل بادبندها) در تیرها نیز نیروی محوری ایجاد میشود که البته در طراحی باید منظور شود.
———
۹۲/۳/۱۹- سیمین فهمی: با و خسته نباشید لطفاً در مورد نقش دیافراگم صلب در رفتار لرزهای و ثقلی ساختمانها و شرایط تحقق یک دیافراگم صلب راهنمایی بفرمائید. از اینکه به سوالات دانشجویان با حوصله پاسخ میدهید تشکر مینمایم.
———
پاسخ: در مورد نقش دیافراگم صلب و یا نیمه صلب به دلیل گستردگی مباحث، بحث در مورد آن در این فضا میسر نیست. در رابطه با شرایط صلب بودن یا نبودن سقف باید به پیوست ۶ استاندارد ۲۸۰۰ مراجعه نمایید. در سازههای معمولی (مسکونی و اداری) با دهانه و سقف رایج (تیرچه بلوک، کامپوزیت، دال بتنی و هر سقفی که حداقل ۵ سانتیمتر بتن داشته باشد) معمولا سقف بر اساس ضوابط استاندارد ۲۸۰۰ صلب محسوب میشوند.
———
پرسش: بنده مهندس ناظر پایه ۳ هستم -به نظر شما اجرای بالکن بهصورت تیرچه بلوک اصولی میباشد؟یا این یک سنت غلطی است که هم اکنون در ۹۰ درصد ساختمانهای مسکونی در حال اجراست. در نهایت چه فرقی بین دال و تیرچه بلوک در اجرای بالکن میباشد.
پاسخ: در صورت استفاده از تیرچه بلوک، تیرچه ها در دو انتهای خود به تیرهای اصلی (که بهصورت طره به ستون متصل هستند)، متصل میشوند. بنابراین تیرچه ها بار خود را به تیرهای طره منتقل کرده و تیرهای طره نیز بار را به ستون منتقل میکنند. این طرح کاملا منطقی و صحیح است.
———
پرسش: آیا نرمافزار safe8 شمع در پی را مدل کند؟ ممکن است در مدلسازی این حقیر را یاری کنید. آیا برای داشتن مقاومت اصطکاکی شمع نیاز به اطلاعات ژئوتکنیکی است؟ آیا برنامه آرماتورهای شمع را محاسبه میکند ویا تنها اثر شمع را وارد مدل میکند.
پاسخ: نرمافزار خود شمع (آرماتورهاو قطر لازم) را محاسبه نمیکند. شما بر اساس مشخصات خاک محل و بارهای وارده شده، بهصورت دستی باید شمع را طراحی کرده و سپس سختی آن را (بر اساس محاسبات دستی) بهصورت فنر در نرمافزار SAFE وارد نمایید. این اطلاعات در طراحی پی در نرمافزار مورد استفاده قرار می گیرد.
———
پرسش: در هنگام اجرای بالکن بهصورت دال آیا نیازی هست که تیرهابه اندازه طول بالکن ادامه داشته باشد؟ به نظرم، حضور دال ضرورت طراحی پیچش را میگیرد.
پاسخ: اگر دال بالکن بهصورت طره و بدون حضور تیرهای کمکی کناری (بهطوریکه از چهار وجه آن تنها یک وجه آن به تیر متصل شده باشد) اجرا شود، در انتهای دال طره پیچش خواهیم داشت. حال اگر سقف سازه از نوع تیرچه بلوک باشد (در نواحی داخلی که بالکن نیستند)، کل این پیچش را تیر اصلی نگه دارنده دال تحمل خواهد کرد ولی اگر پانلهای داخلی نیز دال باشند، قسمتی از این پیچش توسط ادامه دال در پانل داخلی (بهصورت لنگر منفی) تحمل خواهد شد و قسمتی از آن نیز توسط تیر تحمل خواهد شد.
———
پرسش: نحوه اعمال ضابطه بند ۱۰-۳-۹-۲-۳-۴ چگونه است؟
پاسخ: این بند مربوط به طراحی ورق اتصال بادبندها برای قاب خمشی ویژه میباشد. ضخامت ورق اتصال و هندسه آن باید به گونه ای باشد که بتواند نیروهای قید شده را تحمل کند. به جلد چهارم کتاب دکتر میرقاردی و دکتر ازهری مراجعه نمایید.
———
پرسش: ضابطه تیرضعیف ستون قوی قاب فولادی خمشی ویژه طبق AISC درSAP چطوراعمال وکنترل میشه؟
پاسخ: پس از انجام آنالیز و طراحی، از منوی
Design//Steel frame design//Display design info…//
گزینه
Beam/Column Capacity ratios
را انتخاب نمایید تا نسبت مقاومت تیر به ستون نمایش داده شود (خودتان بهصورت چشمی باید کنترل نمایید).
———
۹۲/۳/۱۴- علوی: فلسفه ترکیب ۱۰۰ درصد نیروی زلزله در یک راستا با راستای متعامد با ۳۰ درصد، به دلیل لحاظ احتمال وقوع زلزله تحت زاویه ای غیر از دو راستای اصلی هست. نمی دونم این برداشت چقد صحیح هست. حالا سؤال اینجاست. همونطور که می دونید در تحلیل دینامیکی میشه تحت زوایه دلخواه سازه رو تحریک کرد. بنابراین سازه تحت تمام حالات بارگذاری شده و هر عضو برای زلزله در بحرانیترین راستا طرح خواهد شد؟
———
پاسخ: همانطور که خودتان اشاره کردید، در آنالیز دینامیکی بهجای منظور کردن زلزله ۳۰ درصد متعامد، میتوان نیروی زلزله را با زوایای مختلف (مثلاً ۰ درجه، ۱۵ درجه، ۳۰ درجه،…) اعمال نمود.
———
پرسش: در کتاب طراحی سازههای فولادی دکتر ازهری برای طراحی اتصالات نشسته تقویت شده ، صفحه نشیمن با جوش نفوذی کامل به بال ستون جوش شده است، ولی در آییننامه اتصالات چنین قیدی وجود ندارد ، کدام را مبنای طراحی قرار دهم ؟
پاسخ: در آییننامه اجباری برای جوش نفوذی در اتصال مفصلی نداریم. تنها در اتصال گیردار (به جهت لرزه گیر بودن آن) باید ورق های روسری و زیرسری با جوش نفوذی متصل شوند. البته مسلما چنین عملی در جهت اطمینان میباشد و طراح میتواند بنابر قضاوت مهندسی (بسته به اهمیت موضوع) در نقاطی که تشخیص میدهد جوش نفوذی تجویز کند. در سوالهایتان وقتی به کتابی اشاره می کنید، آدرس دقیق ارائه دهید (شماره صفحه و شماره مثال …).
———
پرسش: طی چه ضوابط و مقرراتی مجاز به تغییر محل دیوار برشی در ارتفاع و به قاب دیگر هستیم؟ اصلا آییننامه اجازه میدهد؟
پاسخ: دو بحث داریم : ۱- حذف دیوار برشی از یک ارتفاعی به بعد ۲- جابجا کردن دیوار برشی از یک دهانه به دهانه ای دیگر
اولی را در برخی از سازههای بلند انجام می دهند(البته با رعایت ضوابط). حالت دوم غیر معقول است. چون انتفال نیرو از یک دیوار به دیوار دیگر باید از طریق تیر رابط بین آنها صورت پذیرد که چنین تیری تحت اثر نیروهای سنگین قرار گرفته و انتخاب مقطع برای آن گاه ناممکن میباشد. در حقیقت مقاومت تیر باید در حد مقاومت دیوار باشد. در اینگونه موارد خاص آییننامه ها مسکوت هستند و شما به عنوان مهندس باید کنترلهای لازم را انجام دهید (کنترل نیروی محوری، برش و خمش در تیر رابط).
می خواستم بدونم که آیا اتصال مهاربندها (انواع مهاربندها واگرا، همگرا با شکل پذیری های مختلف) به تیر و یا به تیروستون بهصورت گیردار قابل اجرا هستش ؟و آیا این کار اصلا میتواند در رفتار سازه تاثیر گذار باشد؟
———
پاسخ: اجرا که مشکلی ندارد. مهم این است که چنین کاری اصولا “اقتصادی” و مقرون به صرفه هست یا نه؟ مسلما در رفتار سازه هم تاثیر گذار است. البته باید توجه داشته باشید که اتصالات رایج بادبند که مفصلی در نظر گرفته میشوند، درصدی قابل توجهی گیرداری دارند (بستگی به هندسه اتصال دارد) و حتی در برخی موراد اتصالات رایج نیمه صلب محسوب میشوند (البته در عمل همه را مفصلی فرض میکنند). برای ایجاد اتصال صلب باید بالهای عضو بادبند بهصورت مستقیم به گره اتصال وصل شود.
———
میخواستم بپرسم دال های دو طرفه ای که از هر ۴ طرف متکی به لبه نیستند چگونه طراحی میشوند؟ مانند دال های دو طرفه در بالکن ها. در صورت امکان منبعی ذکر نمایید.
———
پاسخ: بالکنها معمولا بهصورت طره عمل میکنند (بستگی به هندسه آن دارد) و لنگر در انتهای آن برابر qL^2/2 خواهد بودو بر همین اساس آرماتورها آن تعیین میشود. در رابطه با طراحی دالهای (یک طرفه و دوطرفه) میتوانید به جلد دوم کتاب دکتر مستوفی نژاد مراجعه نمایید.
———
اگر لطف بفرمایید وروش ایجاد سوراخ دایره ای در جان تیر را در نرمافزار etabs (برای اتصالات rbs ) برام توضیح بدید ممنون میشم
———
پاسخ: در ETABS چنین امکانی وجود ندارد. تنها میتوانید معادل سازی نمایید (همانطور که در مدلسازی تیرهای لانه زنبوری انجام میشود). اگر هدفتان انجام کار مطالعاتی میباشد، بهتر است از نرمافزارهای اجزا محدود مانند ANSYSاستفاده نمایید. همچنین میتوانید در SAP بااستفاده از المانهای سطحی آن کل تیر را بهصورت اجزا محدود مدل نمایید (جان و بال را با شل مدل کرده و مشبندی نمایید) که البته در صورت استفاده از المانهای شل SAP، امکان منظور کردن غیرخطی مصالح میسر نخواهد بود
———
پرسش: در نرمافزار ایتبز چگونه میتوانیم سختی قابهای یک ساختمان را در جهت X به دست آوریم؟ چون این قابها تحت تأثیر قابهای جهت y هستند آیامیتوانیم این تأثیر را نادیده گرفته و مانند روش های تحلیل یه نیروی جانبی مشخصی مثلاً یک تن را به قاب دو بعدی اعمال کنیم و تغییر مکان طبقات رو از ایتبز برداشته و با استفاده از f=kx سختی قاب رو بدست بیاریم یا بایستی درحالت سه بعدی انجامش بدیم؟
———
پاسخ: بستگی دارد این سختی را برای چه منظوری محاسبه می کنید. در فضای سه بعدی اگر صرفا سختی “تنها یک قاب” دوبعدی را می خواهید باید از مدل دوبعدی استفاده نمایید. اگر سختی جانبی کل سازه را در یک جهت می خواهید، باید از مدل سه بعدی استفاده کرده و به همان روشی که گفتید، نیروی واحدی را به “مرکز سختی” سازه در راستای مورد نظر وارد نمایید. در این حالت باید به مسائلی همچون وجود یا عدم وجود دیافراگم سقف توجه نمایید. اعمال نیرو در همه طبقات و یا تنها در یک طبقه نیز جای سؤال دارد که باز برمی گردد به هدف شما از محاسبه سختی. درصورتیکه سقف صلب داشته باشید (دیافراگم باشد) و بار در مرکز سختی وارد شود، قابهای متعامد تاثیری در سختی جانبی نخواهند داشت.
———
۹۲/۳/۹- مهدی: در صورت استفاده از آییننامه aci 318.99 مدول الاستیسیته بتن از فرمول این آییننامه در نرمافزار etabs استفاده میشود یا از آییننامه آبا
———
پاسخ: روابط مربوطه به هم نزدیک می باشند و تغییر چند درصدی در مقدار مدول الاستیسیته تاثیر ناچیزی بر نتایج طراحی دارد (تاثیر جزئی بر دوره تناوب سازه و نیز دریفت طبقات دارد). بنابراین تقاوتی نمیکند که از کدام استفاده نمایید. و هر دو قابل قبول هستند.
———
پرسش: در هنگام اجرای بالکن بهصورت دال آیا نیازی هست که تیرهابه اندازه طول بالکن ادامه داشته باشد؟
———
پاسخ: اختیار با طراح میباشد. هر دو طرح صحیح هستند. درصورتیکه تیرها ادامه نیابند، دال بالکن بهصورت طره عمل کرده و آرماتورهای فوقانی آن بر اساس لنگر منفی انتهای دال محاسبه میشوند. همچنین تیری که دال بدان تکیه میکند باید برای پیچش طراحی شود. توصیه بنده این است که در جهت اطمینان تیرهای طره را نیز اجرا کنید. چرا که ممکن است اجرای دال به خصوص چیدمان صحیح آرماتورهای منفی دال و مهار آنها به خوبی انجام نشود. علاوه براین تیری که دال بدان تکیه میکند شاید از لحاظ تحمل پیچش کفایت نداشته باشد.
———
پرسش: در طراحی سازه بتنی در برنامه etabs هنگامی که نیروی شلاقی داشته باشیم در منوی static load case–auto lateral load مقادیر EX و EY ها را باید چه آیین نامه ای قرار دهیم؟ در بعضی از نمونه پروزه ها دیدم که ubc97 قرار دادند و نمونه های دیگر user coefficient.کدام درست است؟
پرسش: من نیروی شلاقی یه ساختمان بتی را حساب کردم طریقه اعمال این نیرو در etabs به چه صورت میباشد؟
———
پاسخ: روشهای مختلفی برای این منظور داریم (هر دو روش فوق صحیح هستند به شرطی که جزئیات رعایت شوند). به راهنمای گام به گام انجام پروژههای فولاد و بتن در سایت اینجانب مراجعه نمایید. همچنین در صورت استفاده از آییننامه UBC 97 برای اعمال نیروی زلزله، نیروی شلاقی بهصورت خودکار توسط برنامه اعمال میشود. در آموزش تصویری نرمافزار ایتبس (در سایت موجود است) نیز نحوه اعمال ضرایب با استفاده از UBC97 را توضیح داده ام.
———
پرسش: اطلاعاتی راجع به سختی پای ستون بدهید. اینکه سختی پای ستون چیه و چگونه محاسبه میشود
———
پاسخ: سختی یک مفهوم کلی میباشد. احتمالاً منظور شما از سختی پای ستون میزان گیرداری اتصال پای ستون میباشد (سختی دورانی اتصال پای ستون). اتصالات به سه دسته مفصلی، نیمه صلب، و صلب تقسیم میشود. برای تعیین میزان سختی (و میزان گیرداری) باید اتصال مورد نظر بهصورت دقیق مدلسازی شود (مثلاً با روش اجزا محدود) و یکبار جانبی به انتهای ستون وارد شده و تغییر شکل جانبی و نیز دوران پای ستون محاسبه شده و بر اساس نتایج میزان سختی و گیرداری اتصال پای ستون تعیین شود.
———
۹۲/۳/۳- مجید: عرض و خسته نباشید.بیشترین نکاتی که باید در تیربتنی باطول زیاد (بیشتر از ۸ متر)در نظر گرفت چی هستش.چه آییننامهای چه طراحی.
———
پاسخ: نکات خاص ویژه ای نداریم. طراحی تیر با طول زیاد همانند تیر با طول کمتر است. با افزایش طول دهانه ابعاد تیر افزایش مییابد و گاهی اوقات وزن تیر بتنی مشکل ساز میشود و به همین جهت گاهی برای طولهای بسیار سعی میشود از سازه فولادی بهجای بتنی استفاده کنند. مورد دیگر این است که با افزایش طول دهانه ها، طول تیرچه ها نیز زیاد میشود و گاهی مجبور می شوید از تیر فرعی (تیری که از دو طرف به تیرهای اصلی متصل میشود) استفاده کنید تا طول تیرچه ها کاهش یابد. کنترل خیز و دریفت سازه از دیگر مسائلی است که باید توجه کنید. همچنین با افزایش عمق تیرهای اصلی باید در این تیرها آرماتور گونه قرار دهید.
———
پرسش: اگر بجای آویز در سازههای بتن آرمه، گرده ماهی اجرا شود مشکلی به لحاظ رفتار سازهای پیش می آید و آیا این امر برخلاف آییننامه های جاری است ؟
———
پاسخ: از نظر آییننامهای مشکلی نداریم. و هر دو روش قابل قبول هستند. شما تنها باید بررسی نمایید که کدام اقتصادی تر میباشد و مشکلات اجرایی کدام کمتر میباشد.
———
پرسش: قبل از طراحی باستی مقاومت خاک مشخص شود ، آیا مقاومت خاک از طریق آزمایشگاه تعریف می شود یا اینکه سازمان برنامه بودجه هر شهرستانی آن مقاومت تعریف کرده ، اکه محبت کنید یک توضیح کامل شرح دهید . با تشکر
———
پاسخ: خیر متأسفانه چنین نقشه یا جداولی نداریم تا نوع خاک را در سطح هر شهر مشخص کند (شاید هم عملاً به دلیل متغییر بودن نوع خاک چنین امری ناممکن باشد). البته مهندسین مشاور هر شهر معمولا با نوع خاک مناطق مختلف تا حدی آشنا هستند. از طرفی با بازدید از منطقه میتوان تا حدودی نوع خاک را مشخص نمود. در هرحال جهت اطمینان از نوع خاک باید آزمایش انجام شود.
———
پرسش: در طراحی Etabs چه زمانی لازم است که در منوی define — static load cases مقدار EZ را معرفی کنیم؟ آیا بستگی به طول پیش آمدگی کنسول دارد؟ در بعضی از پروژههای نظام مهندسی دیده شده که EZ را در حالی که بالکن دارند لحاظ نداده اند. علت چیست؟
———
پاسخ: در رابطه با مولفه قائم زلزله باید طبق بند ۲-۳-۱۲ استاندارد ۲۸۰۰ عمل کنید که در آنجا عنوانشده که برای طره ها (با هر طولی)، تیرهای بلند تر از ۱۵ متر و نیز تیرهای با بار متمرکز قابل توجه باید مولفه قائم منظور شود. بنابراین باید برای تمایم پروژههایی که بالکن دارند، مولفه قائم تعریف شود.
———
پرسش: چرا بعد از اینکه سازه بتنی را طراحی می کنیم پس از تحلیل و طراحی مجدد بدون اینکه تغییری در سازه وبارگذاری داده باشیم ، نتایج متفاوتی نسبت به حالت قبلی میدهد؟برای مثال در طرح اول C45X45-16T16 جواب گرفتیم و در طرح بعدی C45X45-20T16
———
پاسخ: فرض کنید یک سازه را ابتدا تحلیل و سپس طراحی کرده اید. حال نسبت تنش دریکی از ستونها برابر ۱.۱ میباشد (جواب نمیدهد) و شما مقطع آن ستون را (با کلیک راست کردن روی آن و بدون انجام تحلیل مجدد) افزایش می دهید و نسبت تنش به ۰.۹۹ کاهش مییابد. حال اگر تحلیل مجدد انجام دهید، از آنجا که مقطع ستون را افزایش داده اید، سختی خمشی آن (EI) افزایش یافته و در نتیجه نیروهای داخلی آن نیز تغییر میکند (افزایش مییابد) و اگر پس از تحلیل مجدد طراحی کنید خواهی دید که نسبت تنش آن بهجای ۰.۹۹، برای مثال ۱.۰۱ خواهد شد و کاملا طبیعی است.
———-
پرسش: نحوه محاسبه ضریب رفتار (R) در تحلیل غیر خطی استاتیکی چگونه است؟ ضریب افزایش تغییر مکان( Cd) را چگونه باید بدست آوریم. یک پروژه ۲۰ طبقه بتنی دوگانه باید انجام دهم این پارامتر ها را باید بدست آورم.
———
پاسخ: بر اساس کدام آییننامه؟ اگر منظورتان دستورالعمل بهسازی و FEMA356 میباشد، که در این دستوراالعملها ضریب رفتار نداریم و نیازی به محاسبه آن نداریم. البته میتوان رفتار سازه را تحت آنالیز خطی و نیز آنالیز غیر خطی با هم مقایسه کرد و برای آنالیز خطی ضریب R استخراج کرد که روش انجام آن در مراجع مختلف وجود دارد. ضریب cd نیز باید توجه داشته باشید که این ضریب بیشتر برای کنترل دریفت میباشد و نحوه تعیین آن در ASCE7 (در همین سایت میتوانید دانلود نمایید) مشخص شده است. اگر شما از آییننامه های ایران استفاده می کنید، دریفت را باید دستی و بر اساس آییننامهایران محاسبه نمایید و نیازی به محاسبه این ضریب نمیباشد.
———
۹۲/۲/۳۱- م.و: با خدمت استاد بزرگوار در تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی غیر خطی در بعضی مراجع عنوانشده که نیازی به تعریف مفصل پلاستیک نیست ،، لطفا در این خصوص راهنمایی بفرمایید همچنین در تعریف مفصل پلاستیک بتن در نسخه سپ ۱۵ برای ستون و مفصل تیر گزینه ای وجود دارد که بایستی مشخص کنیم مقدار P و V از چه بار یا ترکیب باری استفاده کنیم ، از همان ۱.۱( DL+0.2LL ) استفاده شود ؟
———
پاسخ: در کدام منبع؟! شما بر اساس آییننامه یا دستورالعملی که استفاده می کنید نوع تحلیل را انتخاب می کنید. تحلیل (چه دینامیکی و چه استاتیکی) به دو طریق میتواند انجام شود : ۱- خطی ۲- غیر خطی.
تحلیل غیر خطی خود شامل دو قسمت اساسی میباشد: الف) غیر خطی هندسی، ب) غیر خطی مصالح. برای مورد الف باید تغییرشکلهای بزرگ و اثر P-delta را منظور کنید و برای مورد ب باید مفصل پلاستیک تعریف نمایید. در تحلیل غیر خطی ممکن است تنها یکی از دو مورد الف یا ب را منظور نمایید و یا اینکه هر دو را منظور کنید که هر دستورالعمل و یا آییننامهای بسته به مورد مشخص میکند که چه مواردی باید منظور شوند.
در پنجره ای که مفصل پلاستیک تعریف می کنید، اگر بر اساس FEMA 356 عمل می کنید طبق جداول ۷-۶ و ۸-۶ فصل ششم FEMA مشخصات مفصل پلاستیک به مقدار نیروی برشی و نیروی محوری وابسته است. این نیروها در تحلیل غیرخطی نیروهای طراحی هستند و اثر نیروهای جانبی (لرزهای) نیز در محاسبه آنها باید منظور شود. برای مثال در تحلیل push over باید مقدار برش (و یا نیروی محوری) در عضو مورد را در جابجایی target بدست آورید. بنابراین باید ترکیب باری را که در آن سازه به اندازه target هل داده شده است را انتخاب نمایید (ترکیب بار push).
———
۹۲/۲/۳۱- رضا: با عرض و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار. می خواستم بدونم بادبند گذاری نامتقارن مشکلی داره ؟مثلاً در یک پلان دو نبش ، دو ضلع چپ و پایین در نما هستند و دو ضلع شمال و شرق در نما نیستند . حالا می خواهیم در ضلعهای غیر نما بادبند بگذاریم. مرسی از راهنماییتون .
———
پاسخ: اگر از سیستم قاب ساده بادبندی شده استفاده می کنید، استفاده از بادبند “تنها در یک آکس” موجب ناپایداری میشود (حداقل دو آکس در هر جهت باید بادبند داشته باشید تا سازه بتواند پیچش نیز تحمل کند). حال بهتر است این دو آکس بهصورت متقارن در دو آکس انتهایی سازه قرار گیرند ولی اگر این دو آکس (جمعا ۴ آکس در دو جهت) بهصورت متقارن در دو انتهای سازه قرار نگیرند در این صورت طرحتان غیراقتصادی میشود و باید به موارد زیر توجه نمایید
۱- سازه تان نامنظم محسوب میشود و طبق استاندارد ۲۸۰۰ باید تحلیل دینامیکی انجام دهید
۲- در سازه پیچش خواهید داشت و بنابراین بادبند ها علاوه بر برش زلزله، باید پیچش را نیز تحمل کنند.
———
پرسش: در نرمافزار ایتبس چه وقت می تونم بگیم ۲طبقه باهم یکسان اند ؟ منظورم از طبقات مشابه این است کدوم طبقات را master معرفی کنیم؟ فقط پلان مهم است یا ابعاد مقاطع؟ سؤال دیگری داشتم این که در کتاب آقای باجی پروژه ی سوم صفحه ی ۲۷۳ اشاره کردن به ضرایب کتهش وزن تیر به علت ادغام تیر ها با سقف از فرمولی یک تقسیم بر عد حاصل ا ز ضرب طول تیر در ارتفاع .می خواستم بدونم که برای ضریب کاهش وزن تیر های لبه باید به چه شیوه عمل کنیم؟
———
پاسخ: تعریف طبقه master و معرفی طبقات مشابه در ETABS تنها ابزاری است برای ایجاد سریعتر یک مدل و تاثیری در نتایج ندارد. معمولا در سازهها هر چند طبقه را باهم تیپ میکنند (بسته به تعداد طبقات و معماری و هندسه سازه) که در این صورت طبقاتی را که قرار است نقشه هایشان با هم یکی باشد را simillar تعریف میکنند. در رابطه با کاهش وزن تیرها: این کاهش به دو جهت میتواند انجام شود. ۱- در فصل مشترک سقف و تیر، نرمافزار حجم بتن را دو بار حساب میکند. ۲- در فصل مشترک ستون و تیر (ناحیه گره اتصال) نیز وزن بتن دوبار محاسبه میشود. بنده کتاب یاد شده را ندارم ولی در مورد فصل مشترک دال و تیر، در مورد تیرهای محیطی، میزان کاهش نصف تیرهای میانی میباشد.
———
۹۲/۲/۳۱- گلی اکبر زاده: با . با توجه به اینکه آییننامه های بتن مقدار آرماتور مقطع را جهت لحاظ کردن اثرات آتش سوزی به ۲% محدود میکنند لطفاً در مورد نحوه انهدام ستون ها در هنگام آتش سوزی و علت محدود شدن درصد آرماتورها توضیح بدهید.
———
پاسخ: مقاومت فولاد در برابر آتش کم است (در مقایسه با بتن) و در اثر حرارت مقاومت آن کاهش می باید. در سازههای بتن آرمه بتن مانند یک عایق انتقال حرارت به آرماتورها را به “تاخیر” می اندازد بهطوریکه گروههای امداد و نجات فرصت عمل داشته باشند. هرچه درصد آرماتور بالا باشد، آسیب پذیری آن مقطع در برابر آتش سوزی بیشتر خواهد بود.
———
۹۲/۲/۳۱- جواد خدائی الوار: با . استاد من یه قاب دو بعدی دارم که باید تحلیل کنم(تمرین تحلیل سازه ۲). قاب رو تحلیل کردم الان میخوام جواب هارو تو ایتبز کنترل کنم. چه تغییراتی باید تو تنظیمات نرمافزار بدم تا فرضیات تحلیل من و ایتبز یکی بشه؟ درضمن این قاب دوبعدی رو باید Full3D تحلیل کنم یا دو بعدی؟
———
پاسخ: اگر تمرین داده شده دو بعدی است که در نرمافزار هم باید دو بعدی تحلیل کنید. معمولا در تمرین ها تنها تغییر شکلهای خمشی مد نظر است و بنابراین باید سختی برشی و محوری اعضا را افزایش دهید تا تغییر شکل ناشی از برش و محوری در حد صفر شود. از طرفی مقدار End length offset را برای اعضا از حالت اتوماتیک خارج کرده و برابر صفر قرار دهید.
———
۹۲/۲/۳۱- رضا نیک محضری: با تقدیم احترام محضر استاد فرض کنید ساختمانی با طول ۶۰ متر داریم و از درز انبساط استفاده نکرده ایم بهمین دلیل مجبوریم در ایتبز بارگذاری حرارتی انجام دهیم. آیا برای اعمال بارگذاری حرارتی باید دیافراگم صلب مدل حذف شود؟
———
پاسخ: سؤال خوبی مطرح کردید. درصورتیکه بارگذاری حرارتی دارید حتما باید دیافراگم صلب حذف شود. درصورتیکه دیافراگم را حذف نکنید سازه امکان انبساط افقی نخواهد داشت و نتایج تحلیل نادرست خواهد بود. برای فهم بهتر مطلب بهتر است تغییر شکل سازه را تحت اثر بار حرارتی مشاهده نمایید (یکبار با دیافراگم و یکبار بدون دیافراگم).
———
۹۲/۲/۳۱- حسن علیزاده: با . استاد عزیز آیا با کم کردن آرماتورهای سازه بتنی (مثلاً محدود کردن آرماتورهای ستون به ۲ درصد) شکل پذیری سازه افزایش مییابد؟ مگر وجود فولاد باعث شکست نرم مقطع نمیشود؟ لطفا راهنمایی کنید. تشکر
———
پاسخ: افزایش فولاد موجب کاهش شکل پذیری میشود. علت: عضو بتنی تحت اثر خمش از دو جبهه اصلی تشکیل شده است: جبهه بتن و جبهه فولاد کششی. با افزایش لنگر وارد بر عضو، یکی از این دو جبهه زودتر از دیگری تخریب میشود. هر جبهه ای که ضعیف تر باشد زودتر خراب میشود. اگر ابتدا جبهه بتن خراب شود، شکست ترد خواهیم داشت ( چون بتن بهصورت ترد و ناگهانی خراب میشود) و اگر جبهه فولاد ضعیف باشد، ابتدا فولادها جاری (تسلیم) میشوند و شکست مقطع نرم خواهد بود. با افزایش مساحت فولاد در حقیقت جبهه فولاد را تقویت کرده اید. بنابراین ابتدا بتن خراب خواهد شد و شکست مقطع ترد و ناگهانی خواهد بود. از طرفی اگر بهجای آرماتور کششی، مساحت آرماتورهای فشاری را افزایش دهید، در حقیقت جبهه فشاری (جبهه بتن) را تقویت کرده اید و شکل پذیری افزایش مییابد. تمامی این بحث ها مربوط به زمانی است که عضو تحت خمش باشد و نواحی کششی و فشاری داشته باشیم. در ستونها اگر تنها نیروی محوری داشته باشیم، تمامی اجزا تحت فشار هستند و تغییر مساحت فولاد تاثیر کمی در شکل پذیری دارد. در حالتی که ستون تحت اثر ترکیب نیروی محوری و خمش قرار دارد چطور؟!
سؤال: علت اصلی محدود کردن درصد آرماتور در ستون به ۳ درصد چیست؟ پاسخ: جلوگیری از تراکم آرماتور و امکان عبور کامل بتن. یک محدودیت هم در رابطه با ضوابط حریق داریم که در برخی موارد درصد آرماتور در ستونها به ۲ درصد محدود میشود.
———
۹۲/۲/۳۰- هاشم: با :استاد لطفا در مورد اجرای پای ستون مفصلی در سازه فولادی توضیح بدین و اینکه اصلا پای ستون مفصلی داریم یا نه؟!و اینکه تو سازه بتنی ما اتصال مفصلی رو چه طوری طرح و اجرا میکنیم؟!به نظر میرسه برای سازه بتنی یه تیپ اجرا داریم و همه اتصالات یه نوع باشن…
———
پاسخ: در مورد انواع دتایلهای اتصال مفصلی به تصاویری که در کتب فولاد آمده مراجعه نمایید. به طور خلاصه اگر در پای ستون به حد کافی سخت کننده داشته باشید، اتصال گیردار خواهد بود و در غیر این صورت مفصلی خواهد بود. در سازه بتنی، اجرای اتصال مفصلی تنها در سازههای پیش ساخته ممکن میباشد. دقت کنید که در سازههای بتنی رایج بتن ریزی بهصورت یکپارچه انجام میشود و از طرفی در تمامی تیرها و ستونها، هم در بالای مقطع و هم در پایین مقطع آرماتور داریم و در نتیجه تمامی اتصالات اعضا در این سازهها گیردار می باشند.
———
۹۲/۲/۳۰- علوی: آیا در مورد سازههای غیر ساختمانی همپایه کردن برش پایه استاتیکی و دینامیکی اجباری هست؟ با توجه به اینکه تحقیقات میدانی راجع به این سازهها نسبت به سازههای ساختمانی کمتر انجام شده، به نظر من همپایه کردن برش پایه مطابق با دستورالعمل مروبط به سازههای ساختمانی از واقعیت دور خواهد بود.
———
پاسخ: دقت نمایید که طبق بند ۱-۲-۲ استاندارد ۲۸۰۰ ساختمانهای خاص جزوه محدوده کاربرد این استاندارد نیستند. یعنی شما برای طراحی هر نوع سازه غیر ساختمانی باید به آییننامه مربوط به آن مراجعه نمایید که برش پایه مربوطه با ملاحظه شرایط آن سازه تعیین شده باشد و نه برش پایه عمومی ساختمانها.
———
پرسش: برای کنترل پانچ (در پی) اگر بخواهیم از خاموت استفاده کنیم، تا چه فاصله ای از محیط برش پانچ خاموت باید ادامه پیدا کند؟ در کتاب دکتر کی نیا براساس اینکه فقط نیرو داریم این مسئله حلشده ولی در صورت وجود لنگر در هر دو جهت چیزی عنوان نشده.
———
پاسخ: توصیه میشود که ضخامت پی را افزایش دهید تا نیازی به خاموت نباشد. اساسا در بیشتر موارد در پی از خاموت استفاده نمیشود مگر در موارد خاص. در هر حال در جلد دوم کتاب دکتر مستوفی نژاد توضیحات کاملی در رابطه با طراحی “دال” آمده است. طراحی پی برای برش پانچ مشابه طراحی دال میباشد. در رابطه با لنگر دو طرفه میتوانید به بند مربوط به انتقال لنگر در اتصالات دال به ستون مراجعه نمایید. در ضمن توجه داشته باشید که در صورت استفاده از خاموت، مقاومت برشی منگنه ای بتن بهجای
۱/۳ * fc^0.5
برابر
fc^0.5 * 1/6
خواهد بود بهطوریکه گاهی اوقات استفاده از خاموت برای افزایش مقاومت برش منگنه ای کاملا غیراقتصادی میشود.
———
پرسش: در طراحی صفحه ستون قاب سوله ،(در صورت حاکم بودن نیروهای باد)آیا بایستی از ترکیبات بار تشدید یافته باد ،مشابه زلزله تشدیدیافته (باضریب امگا )،برای بدست آوردن نیروهای طراحی استفاده نمود؟ در مورد اتصال رفتر به ستون چگونه است(آیا بایستی بر اساس ظرفیت پلاستیک مقطع طراحی نمود یا میتوان از ترکیبات تشدید یافته ذکرشده استفاده نمود؟
پاسخ: در آییننامه ترکیب بار تشدید یافته باد نداریم. ترکیب بار تشدید یافته تنها برای نیروی زلزله تعریف شده است. یعنی ضرایب امگا که برای انواع سیستمهای باربر جانبی تعریف شده است تنها برای کنترل زلزله میباشد. در طراحی برای باد از ترکیب بارهای عادی استفاده نمایید. در رابطه با اتصالات (با فرض اینکه قاب خمشی متوسط باشد): بر اساس حداکثر مقدار از دو مورد زیر باید محاسبه شوند:
۱- ترکیب بار باد (تشدید نیافته)
۲- ترکیب بار زلزله تشدید یافته
———
۹۲/۲/۲۹- محمد نعمتی: با ، چگونگی محاسبه لنگر خمشی مقاوم محتمل Mpr در مبحث نهم مقررات ملی چیزی ذکر نشده است،در صورت امکان در مورد نحوه محاسبه آن توضیح میدهید؟(آئین نامه ACI ذکر شده است که برای محاسبه Mpr از ۱.۲۵Fy استفاده میشود) !!!
———
پاسخ: در بند ۹-۲۰-۲-۱-۸ مبحث ۹ تعریف شده است.
———
۹۲/۲/۲۹ – حمینا: خسته نباشید. در مورد طراحی اتصالات بادبندی سؤال داشتم. صفحه های اتصال را بر اساس برش و لنگر بین لبه تیر یا ستون تا اتصال طراحی می کنیم یا بر اساس برش و نیروی محوری مطابق صفحه ۶۷۸ جلد چهارم کتاب آقای دکتر ازهری. در حالت همگرای معمولی از چه نیرو هایی استفاده می کنیم .
پاسخ: اساسا بادبند یک عضو دوسر مفصل محسوب شده و فاقد لنگر خمشی میباشد و بنابراین اتصال نیز باید بر اساس نیروی محوری بادبند طراحی شود. شما مراحلی را که در کتاب دکتر ازهری آمده است، انجام دهید. علاوه بر کنترلهای قید شده در این کتاب، اگر از مهاربند ویژه استفاده می کنید، باید بند ۱۰-۳-۹-۲-۳-۴، قسمت ب مبحث ۱۰ را نیز کنترل نمایید (کنترل مقاومت خمشی ورق اتصال). هدف از این کنترل این است که اگر بادبند تحت فشار کمانش کند بهطوریکه انتهای آن دوران کند، ورق اتصال بتواند خمش ناشی از این دوران را تحمل کند. برای مهاربند معمولی، اتصال باید برای نیروهای بند ۱۰-۳-۹-۳-۳ مبحث ۱۰ کنترل شود.
———
پرسش: آیا وزن کل در محاسبات نیروی زلزله در جهات x و y فرق میکند چرا؟
———
پاسخ: خیر وزن لرزهای برای هر دو جهت یکسان است. در واقع نیروی زلزله همان رابطه F=m.a میباشد که بهصورت V=C.W در آییننامه ظاهر شده است. که W وزن لرزهای سازه (مرده + ۲۰% بار زنده) و C ضریبی است که در واقع در حکم همان شتاب در رابطه F=ma میباشد. مقدار W برای هر دو جهت یکسان است ولی ضریب C ممکن است فرق کند.
———
۹۲/۲/۲۵- محسن جمالی: استاد اگه امکان داره درباره میدان کششی خلاصه شرح دهید بسیار متشکرم
———
پاسخ: بحث میدان کششی بیشتر در برش تیرهای فولادی و بتنی مطرح است. در صفحه ۱۰۳ جزوه فولاد بنده (در ویرایش جدید) تغییر شکل جان تیر در اثر برش وارد شده نشان داده شده است. در این شکل یکی از قطرها به کشش افتاده و دیگری در فشار است و جان تیر مانند یک دستک قطری (مانند بادبند در قابها) بهصورت کششی با نیروی برشی وارد شده مقابله میکند. به ناحیه ای از جان که در راستای قطری تحت کشش است، میدان کششی می گویند. برای اطلاعات بیشتر به کتب فولاد و بتن مراجعه نمایید.
———
۹۲/۲/۲۵- دانشجو: شرمنده چرا تو کتابهای طراحی بتنی ذکر شده که فقط ستون هایی که در گوشه قرار دارند تحت خمش دو محوره قرار می گیرن و برای آنها روش هایی مثل معکوس بار و منحنی هم بار برای طراحی ذکر شده ، در جالی که به علت یکپارچه بودن اتصال تیر به ستون مسلما همه ستون ها حول هر دو محور خود تحت خمش قرار می گیرند ؟
———
پاسخ: در ستونهای گوشه لنگر خمشی دو طرفه “بیشتر” از ستونهای میانی میباشد. ولی در ستونهای میانی نیز (اگر در هر دو جهت سیستم قاب خمشی داشته باشید) خمش دوطرفه خواهید داشت. با توجه به بالا بودن لنگر در ستونهای کناری، این ستونها مثال خوبی برای بررسی اندرکنش میباشد ولی میانی ها هم باید کنترل شوند.
———
۹۲/۲/۲۵- مجتبی: با عرض و خسته نبایشید. یک قاب ۳ طبقه بادبندی داریم ، در طبقات دوم وسوم بادبند اجرا شده و طبقه اول بدون بادبند. برای ستون های طبقه اول چه کنترل هایی و چه ترکیب باری باید استفاده کنیم ؟
———
پاسخ: البته دقت داشته باشید که پایداری کلی سازه باید تامین شود و مسیر انتقال بار لرزهای از بادبندهای طبفات بالا به طبقه پایین مورد توجه قرار گیرد. به ویژه به بندهای ۱۰-۳-۹-۱-۲ و ۱۰-۳-۹-۱-۵توجه ویژه داشته باشید. در نهایت توصیه میکنم از یک طراح مجرب بخواهید طرحتان را از نزدیک بررسی کند.
———
برای طراحی وصله در قاب خمشی ویژه وقتی قرار است اتصالات بهصورت درختی باشد طبق آئین نامه باید بر اساس ظرفیت نهایی مقطع محاسبه شود علاوه بر آن یک ضریب ۱/۱ هم برای اتصالات ویژه اضافه اضافه شده که باعث سنگین شدن بیش از حد اتصال میشود . آیا این مساله طبیعی است؟ بعضی ها نمی دونم چطور این اتصالات رو سبک در میارن .
———
پاسخ: بلی ضوابط باید کاملا رعایت شود و اتصال هم سنگین خواهد بود. البته توجه داشته باشید که در اتصال درختی در واقع دو اتصال داریم:
۱- اتصال در بر ستون که باید بر اساس ضوابط اتصال تیر به ستون طراحی شود و سنگین خواهد بود
۲- وصله تیر به تیر که در این مورد تنها ضوابط وصله رعایت میشود و به سنگینی اتصال بر ستون نخواهد بود.
———
آیا در سازههای فولادی استفاده از تیر لانه زنبوری برای ساخت تیر هم بند مجاز است یا خیر؟
———
پاسخ: منظورتان از تیر “هم بند” چه تیری میباشد؟ تیر همبند در سازههای بتنی با دیوار برشی به کار می روند (رابط بین دو دیوار). در سازههای فولادی تیر “پیوند” داریم که در قابهای بادبندی شده EBF به کار می رود و استفاده از لانه زنبوری در آن به هیچ وجه مجاز نیست.
———
اینجانب در حال تکمیل پایان نامه ارشدم هستم و منحنی های هیسترزیس اتصالات فولادی از نتایج پایان نامه ام است. نرمافزار شبیه ساز من (ABAQUS) قادر به مدل کردن زوال سختی نیست.کاربری(فهمی ۲/۱۲) از شما در مورد زوال سختی پرسیده بود و شما اشاره ای به زوال سختی در بارهای چرخه ای داشتید. خواهش میکنم اینجانب را در مورد مفهوم زوال سختی در بار چرخه ای و امکان مدلسازی آن کمک کنید
———
پاسخ: البته بسته به نوع المانی که انتخاب می کنید و نیز نوع تحلیل (displacement control و یا force control) این نرمافزار قادر است تحلیل مورد نظرتان را انجام دهد. در فصول اولیه مرجع زیر توضحات مناسبی در رابطه با مفهوم کاهش سختی و مقاومت گنجانده شده است:
FEMA P440A, Effects of Strength and Stiffness Degradation on Seismic Response, 2009
———
پرسش: اگر نسبت دهانه آزاد به ارتفاع موثر یک تیر طره بتنی کمتر از ۵ باشد آیا همیشه لازم است که طراحی برشی آن با توجه به ضوابط طرح برشی تیرهای عمیق انجام شود ؟
———
پاسخ: علاوه بر شرط نسبت دهانه، بارگذاری آن نیز شرایط بند ۹-۱۲-۱۴-۱ مبحث ۹ را ارضا کند.
———
پرسش: در نشریه ۳۱۲ (ضوابط طراحی سازههای آبی بتنی) بند ۱۱-۴-۱ در قسمت تفسیر این بند ،فرمول (رو بالانس) را ارائه داده که ضرایب کاهش مقاومت فولاد وبتن نیز آورده شده . اما شما اشاره کردید که نباید در این فرمول از این ضرایب نباید استفاده کرد.دلیل این تفاوت چیست ؟
———
پاسخ: بنده نشریه مذکور را ندیده ام. ولی دقت کنید که “آرماتور بالانس” با “حداکثر آرماتور مجاز آییننامه” تفاوت دارد. اگر در محاسبه آرماتور بالانس ضرایب کاهش مقاومت را منظور کنیم، حداکثر آرماتور مجاز بدست می آید. در ص ۲۷ جزوه بتن بنده آرماتور حداکثر آییننامهای آمده است که در آن ضرایب کاهش مقاومت منظور شده است. به عبارت دیگر اگر بخواهیم آییننامهای فکر کنیم باید در محاسبات ضرایب کاهش را منظور کنیم. ولی اگر بهصورت تئوریک محاسبه کنیم، ضریب کاهش را منظور نمی کنیم. جهت بیشتر روشن شدن مطلب، اگر از شما پرسیده شود “مقاومت خمشی مقطع” چقدر میباشد، ضرایب کاهش را منظور نخواهید کرد. ولی اگر پرسیده شود “ظرفیت خمشی آییننامهای مقطع” چقدر است؟، باید ضرایب کاهش را منظور کنید.
———
برای طراحی سازه در Etabs از آییننامه AISC-ASD89 استفاده کردم، اگر امکانش هست ترکیب بارهای مربوط به این آییننامه را معرفی نمایید.
———
پاسخ: به صفحه ۴۱ جزوه ETABS بنده مراجعه نمایید. منتها دقت نمایید که تمامی زلزله های EX و EY که در این صفحه آمده اند، ضریب ۰.۳ آنها حذف شده است (به متن جزوه مراجعه نمایید).
———
پرسش: در مورد ترکیب بارها وارد کردن نیروی همزمان زلزله در ترکیب بارهای پیش فرض ایتبس سؤال داشتم-که کی و آیا به همه ترکیب بارها باید وارد کرد یا خیر
———
پاسخ: اگر منظورتان زلزله ۳۰ درصد جهت متعامد میباشد که طبق بند ۲-۱-۴ استاندارد ۲۸۰۰، باید عمل شود. با توجه به بند فوق عملاً برای اکثر موارد رعایت این بند الزامی میباشد. و شما باید برای هر ترکیب باری که در آن زلزله دارید، ترکیب بار ۳۰ درصد زلزله جهت دیگر را نیز باید به آن اضافه نمایید. در مورد ترکیب بارها به جزوه ETABS بنده که در همین سایت موجود است مراجعه نمایید.
———
پرسش: در نرمافزار برای کمانش جانبی پیچشی LTB باید نسبت طول مهار نشده وارد بشه یا طول مهار نشده بهصورت مطلق برحسب متر یا هر واحد طولی؟
———
پاسخ: اگر منظورتان قسمت overwrite اعضای فولادی در نرمافزار میباشد، باید عددی بین صفر تا یک وارد شود (بهصورت نسبتی از طول)
———
۹۲/۲/۱۸- صادق: در سازههای اسکلت فلزی درصورتیکه عرض بال تیر متصل شونده به جان ستون I شکل بیشتر از ارتفاع جان ستون باشد. به نظرم این هم یکی از معضلات استفاده از مقاطع دوبل هست. بهترین راهکار از دید شما چی هست استاد؟ تغییر مقاطع؟ (که منطقی به نظر نمیرسه) بریدن بخشی از بال تیر؟ استفاده از ورق کمکی عمود بر محور طولی تیر؟
———
پاسخ: میتوانید در محل اتصال ستون را تبدیل به یک ستون باکس نمایید. به این صورت که یک ورق به ارتفاعی بزرگتر از ارتفاع تیرها و به عرضی بزرگتر از عرض ستون و به موازات جان ستون به دو بال ستون جوش دهید. اتصال این ورق به بالهای ستون از پشت و بهصورت جوش گوشه خواهد بود. بدین ترتیب تیر میتواند به راحتی به این ورق متصل شود. بهتر است شرط فشردگی برای این ورق رعایت شود و نسبت عرض به ضخامت آن ترجیحا کمتر از ۲۰ باشد و یا اینکه قبل از جوش دادن ورق به ستون، سخت کننده های نیم قد در میانه آن (پشت به تیر) جوش شود تا کمانش موضعی نکند.
———
۹۲/۲/۱۷- عماد: خسته نباشید استاد گرامی برای استخراج مقادیر لنگر در جهت x و y در طراحی ستون ها میتوان از نتایج آنالیز etabs استفاده نمود برای دسترسی به این مقادیر به کدام قسمت از نرمافزار مربوط رجوع کنیم ؟
———
پاسخ: پس از انجام آنالیز، از منوی “Display”-“Show Member Forces/Stress Diagram”-“Frame/Pier/Spandrel Forces…” استفاده نمایید.
———
۹۲/۲/۱۶- امیر علی کلانتری: با عرض و خسته نباشید خدمت استاد محترم.بنده با روش زاویه ای در سازهای نامنظم مدل سازی نموده ام. حالا برای کنترل و همپایه کردن برشهای استاتیکی و دینامیکی در روش زاویه ای که ۱۵ درجه اختلاف دارند چگونه اقدام کنم و اصلاح نمایم.
———
پاسخ: بلی بهجای اعمال ۳۰ درصد نیروی زلزله جانبی میتوان در آنالیز دینامیکی زلزله را در راستاهای مختلف (۰ درجه، ۱۵ درجه، ۳۰ درجه، … ) اعمال نمود. پس از آنالیز سازه برش طبقات مربوط به زلزله دینامیکی (story shear) را از ایتبس بخوانید. در این صورت در نتایج هم برش Vx خواهید داشت و هم Vy (به جهت زاویه دار بودن) برایند آنها را حساب کنید:
V=(Vx^2+Vy^2)^0.5
و سپس برش بدست آمده را همپایه کنید.
———
پرسش: ۱۲-۱۱-۲ آبا میتوان اعضایی از یک سازه نامعین که تحت پیچش هم سازی قرار می گیرند برای ۰.۶۷ لنگر ترکخوردگی طراحی پیچشی کرد . حال سؤال من این است که این لنگر پیچشی را باید در محل مقطع بحرانی قرار داد و بر این اساس مقدار لنگر پیچشی یکنواخت وارد بر تیر محاسبه کرد ؟یا اینکه منظور از این بند آبا چیز دیگری است ؟
———
پاسخ: با ، بله با توجه به بند ۹-۱۲-۱۱-۲ مبحث ۹ میتوان در مواردی که پیچش وارد شده نامعین است، آنرا کاهش داد. برای مثال در اتصال تیر فرعی بتنی به تیر اصلی، یک پیچش نامعین به تیر اصلی منتقل میشود (توجه کنید که برخلاف توصیه برخی کتب تیر فرعی را نباید دوسرمفصل نمایید. چون اساسا امکان اجرای تیر مفصلی بهصورت روشهای اجرای رایج وجود ندارد). در این موراد پس از آنالیز سازه در نرمافزار، مقدار لنگر پیچشی را در تیر کنترل کنید و اگر بیش از ۰.۶۷ برابر لنگر ترکخوردگی بود، تیر اصلی را انتخاب کرده و از منوی “Assign”-“frame/Line”-“frame Property Modifier” ضریب مربوط به پپچش را در آن کاهش دهید. سپس مجددا سازه را تحلیل کنید و مقدار پیچش تیر را چک کنید. باید مقدار آن برابر ۰.۶۷ لنگر ترکخوردگی باشد. چندین بار باید سعی و خطا کنید و با کم و زیاد کردن ضریب پیچش به مقدار مورد نظر برسید. پس از تنظیم کردن مقدار پیچش آنرا طراحی کنید. و مقدار آرماتورهای پیپشی لازم را از ایتبس بخوانید.
———
پرسش: برای طراحی سازههای بتنی کدام آییننامه ارجح است ، آییننامه بتن ایران (آبا) یا مبحث نهم از مقررات ملی ساختمانی ایران ؟اصلا ضرورت تدوین مبحث نهم با وجود آبا چه بوده است ؟
———
پاسخ: از نظر قانونی که مبحث نهم لازم الاجرا میباشد ( مقدمه مبحث ۹ را بخوانید). ضرورت تدوین آن نیز احتمالاً یکپارچه کردن آییننامه ها (تحت عنوان مباحث ۲۰ گانه) میباشد تا بین آییننامه های مختلف هماهنگی وجود داشته باشد. البته توجه داشته باشید که امروزه عملاً طراحی سازهها بدون استفاده از نرمافزار میسر نیست. در نرمافزارهای رایج نیز آییننامه های ایران وجود ندارند. بدین ترتیب شما چاره ای جز استفاده از آییننامه های معتبر بین المللی ندارید. از آییننامه های ایران تنها در مواردی استفاده می کنیم که کنترل آنها دستی صورت می گیرد. مثلاً طول مهارها و وصله ها را میتوانید بر اساس مبحث ۹ انجام دهید.
———
۹۲/۲/۱۵- صادق: میخاستم ببینم سخت کننده های که عمود بر جان تیر و ستونهای سوله قرار داده میشه بر چه اساسی طراحی میشن؟ چون مطلبی در این رابطه جایی ندیدم.
———
پاسخ: مشابه با تیرورقهای عادی طراحی میشوند. در اکثر موارد این سخت کننده ها برای مقابله با برش در تیر یا ستون است و در مواردی به کار می رود که نسبت ارتفاع به ضخامت جان در تیر کم باشد و مشکل کمانش قطری (برشی) جان داشته باشیم.
———
۹۲/۲/۱۴- سعید: با خدمت استاد گرامی سؤالی دارم درخصوص سئوال حداقل آرماتور کششی آزمون اسفند ۹۱ – که جواب ۲ میلگرد با قطر ۱۸.۲۸mm میشد. میخوام بدونم تا چقدر می تونیم چشم پوشی کنیم؟
———
پاسخ: لطفا در سوالات خود آدرس دقیق مشخص کنید. اگر منظورتان سؤال ۱۱ آزمون نظارت میباشد، قطر لازم برای میلگرد برابر ۱۷.۲۳ میلیمتر بدست می آید. که به این ترتیب گزینه ۴ (دو عدد میلگرد ۱۸ صحیح است). طبق بند ۹-۱۱-۵-۲-۳ مقدار آرماتور لازم برابر است با:
As=1.33*3.5=4.655
———
۹۲/۲/۱۴- الهام: . اگر در سازه ی بتنی تیر به مرکز سطح ستون وصل نشود به عبارتی دارای خروج از مرکزیت باشد چه باید کرد تا پیچش ایجاد شده را کنترل کرد؟ در ایتبس باید چگونه این خروج از مرکزیت مدلسازی شود؟
———
پاسخ: باید تیر را انتخاب کرده و از طریق منوی “Assign”-“Frame/Line/”-“Insertion point” مقدار خروج از مرکزیت را مشخص کنید و البته باید تیک مربوط به گزینه “Do not transform frame stiffness…” را در همان پنجره باز شده بردارید.
———
پرسش: در اسکلت فلزی آیا زدن ضد زنگ به تیر و ستونهایی که درون بتن مدفون هستند واجب است یا خیر؟
———
پاسخ: اگر عضو فولادی بهصورت کامل مدفون در بتن باشد و اطراف آن بتن پوشش کافی داشته باشد (مشابه میلگرد) در این صورت نیازی به ضد زنگ نیست. البته قبل از بتن ریزی باید کنترل شود که سطح عضو فولادی عاری از پوسته و زنگ شدید باشد و اگر لازم بود زنگ آن زدوده شود.
———
۹۲/۲/۱۳- مهدی: -۱.منظور از نیروی مقاوم که به مرکز جرم وارد میشود چیست؟۲.آیا برنامه etabsبهصورت خودکار کاهش سربار زنده را انجام میدهد و نا مناسب ترین وضع بارگذاری در نظر می گیرد یا خیر بر اساس کدام آییننامه چون ما آییننامهای معرفی نمی کنیم
———
پاسخ: نیروی “زلزله” به مرکز جرم وارد میشود. ولی نیروی “مقاوم” در مرکز سختی قرار دارد و اگر مرکز جرم و سختی بر هم منطبق نباشند، در سازه پیچش خواهیم داشت.۲- بله از طریق منوی Option/Preferences/Live load reduction میتوانید نحوه کاهش سربار زنده را مشخص نمایید. از طرفی باید بار زنده را از نوع reducible تعریف نمایید. در رابطه با نامناسب ترین وضع بارگذاری، تا آنجا که من می دانم، باید دستی صورت گیرد.
———
پرسش: منبع مفید و کاربردی در رابطه با تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی (غیر خطی) معرفی فرمایید .برای در نظر گرفتن نیروی تنه ای بین دو ساختمان در صورت عدم اجرای درز انقطاع در مدلسازی دو ساختمان کنار هم در sap چگونه میتوان عمل نمود ؟باید المان gap تعریف شود یا هر سازه در فایل جداگانه مدل شود و اثرات آن طبق فرمولهای ارائه شده تا کنون محاسبه شده و بهصورت دستی در ارتفاع سازه توزیع نمود؟ساختمانها هم دارای اختلاف ارتفاع می باشند.
پاسخ: منابع اصلی که همان کتب دینامیک سازه می باشند. ولی اگر منظورتان یادگیری نکات نرمافزاری میباشد، بهترین مرجع راهنما (help) نرمافزار میباشد. در رابطه با ضربه سازهها به یکدیگر “اگر” المانهای غیر خطی SAP مانند المان gap چنین توانایی داشته باشند که بتوان از آنها در آنالیز تاریخچه زمانی استفاده کرد، این کار بهترین روش میباشد. بنده این موضوع را مستقیما بررسی نکرده ام تا با اطمینان توصیه کنم ولی قائدتا باید SAP بتواند چنین کاری را انجام دهد. باید امتحان کنید.
———
۹۲/۲/۱۲- نگین طلاپسند: با : اینجانب دانشجوی کارشناسی ارشد هستم. میخواستم بپرسم که آیا در دوران لیسانس فقط تحلیلهای خطی تدریس میشود؟ در مواردی که تحلیل غیرخطی نقش پررنگتری پیدا میکند معولاً چه میکنیم؟ آیا اثرات تحلیل غیرخطی را با اعمال ضرایبی وارد تحلیل خطی میکنیم؟ اگر چنین است لطفاً چند مصداق عملی از این موارد را که در دروس لیسانس تدریس میشود عنوان کنید.
———
پاسخ: در دوره کارشناسی بیشتر به مقاومت اعضا در ناحیه غیرخطی پرداخته میشود ولی “تحلیل” غیرخطی بهصورت کامل پوشش داده نمیشود. تحلیل غیرخطی شامل دو قسمت عمده است: ۱- غیرخطی هندسی (مانند اثر P-dlta) 2- غیرخطی ناشی از تغییر رفتار ماده (مثلاً تسلیم فولاد) مورد اول به خصوص در درس سازههای فولادی پوشش داده میشود ولی مورد دوم نه.
———
۹۲/۲/۱۲- مبینا نصیری: با تقدیم احترام وتبریک روز استاد محضر استاد محترم که خاضعانه و بدون هیچ منتی دانش خود را در اختیار همگان قرار میدهند. من در درس فولاد۱ با طراحی ستون ها آشنا شده ام ولی مطلبی پیرامون تشدید لنگر ستون ها به ما نگفتند. خواهشمندم در مورد تشدید لنگر، علت استفاده از آن و موارد کاربرد آن در طراحی سازههای فولادی و بتنی توضیح بفرمایید.
———
پاسخ: و تشکر، البته توضیح این مبحث در این فضای محدود و بدون استفاده از تصاویر میسر نمیباشد. شما در کتب فولاد به فصول مربوط به “تیر ستونها” مراجعه نمایید. همچنین بنده جزوه فولاد ویژه کنکور ارشد خود را تا یکی دو ماه آینده به روز خواهم کرد که در آن بهصورت تصویری به این مبحث پرداخته شده است که میتوانید از این سایت دانلود نمایید.
———
بستگی دارد. برای سختی خمشی و برشی و پیچشی نیز روابط را بنویسید و با هم مقایسه نمایید.
———
۹۲/۲/۱۲- فهمی: با و تبریک روز معلم و استاد/// من دانشجوی کارشناسی عمران هستم و با مفاهیم سختی محوری(EA) و سختی خمشی(EI) تا حدودی آشنا هستم.لطفاً در مورد سختی کرنشی و همچنین زوال سختی خصوصاً در فولاد اینجانب را راهنمایی بفرمایید% از طرف دانشجویان عمران ورودی ۹۰ دانشگاهم، روز استاد را به شما تبریک گفته و از زحمات بی دریغ شما تشکر میکنم.
———
پاسخ: و تشکر، E یا همان مدول الاستیسیته در ناحیه الاستیک نشان دهنده سختی فولاد میباشد وقتی فولاد در اثر کشش به نقطه تسلیم می رسد، سختی آن (E) کاهش یافته و به اصطلاح شل میشود و دیگر نمیتوان از E مربوط به ناحیه الاستیک استفاده کرد. پس از طی ناحیه پلاستیک وارد ناحیه سخت شوندگی کرنش میشود و مجددا سختی (E) آن افزایش مییابد به مدول مربوط به ناحیه سخت شوندگی کرنش، سختی کرنش گفته میشود که حدود یک بیستم سختی الاستیک فولاد میباشد. زوال سختی هم که از اسمش مشخص است یعنی از بین رفتن سختی (یعنی شل شدن، نرم شدن). در اثر عوامل مختلف ممکن است سختی فولاد کاهش یابد حتی فبل از لحظه نهایی گیسختگی، ابتدا سختی آن به صفر می رسد، و سپس حتی منفی هم میشود (به نمودار تنش کرنش فولاد مراجعه نمایید). زوال سختی در اثر بارگذاری چرخه ای نیز اتفاق می افتد.
———
۹۲/۲/۱۲- امید: استاد چند تا سؤال در مورد Etabs دارم. چرا تو تعریف مقطع تیر تو ای تبز گزینه ای برای تعریف قطر آرماتورهای کششی و فشاری وجود نداره ؟ فقط دو تا جا برای تعیین فاصله کاور از میلگرد ها گذاشته. ولی برای ستون این گزینه هارو داره فقط مثلاً آرماتور ۲۵d آیا منظور همون تور۲۵ هستش ؟ بخواهیم آرماتور تور۲۲ که تو پیشفرض ایتبز نیست استفاده کنیم چیکار باید بکنیم ؟
———
پاسخ: در تیرها برخلاف ستونها، تنوع مقطع زیاد است و برای مثال در دو انتهای تیر آرماتور تقویتی در بالای تیر قرار می دهیم و در وسط ه��آن تیر آرایش عوض شده و بهجای بالا، در پایین مقطع تقویتی داریم و اگر قرار باشد در هر نقطه از تیر یک مقطع با آرماتورها مشخص تعریف شود وقت گیر خواهد بود و به همین جهت در تیرها نرمافزار درصد آرماتور مورد نیاز را در هر نقطه نشان میدهد تا شما بر اساس آن آرماتورهای تیر را در هر نقطه تعیین نمایید. منظور از ۲۵d همان فی ۲۵ میباشد. برای تعریف سایز جدید از منوی Option/Preferences…/Reinforcement bar size… استفاده نمایید.
——-
۹۲/۲/۱۲- علیرضا: آیا میتوان با اضافه کردن طول و تعداد تقویتی اشکال در اجرای میلگرد سراسری را حل کرد؟ اگر نمیشود چه راهی توصیه می کنید؟
———
پاسخ: بلی میشود. ایردات اجرایی را برای طراح اصلی سازه که فایلهای طراحی را در اختیار دارد بفرستید تا پس از بررسی تقویت مورد نیاز را اعلام کند (البته ممکن است حق الزحمه ای هم درخواست کند).
———
۹۲/۲/۱۱- مطلبی: با حضور استاد محترم.آیا در طراحی اتصال گیردار تیر به ستون بعلت نمایان بودن بخشی از سازه در معماری ساختمان، میتوان از فرم های غیر مرسوم (اتصال با زیرسری و روسری) استفاده نمود. و یا حتی الامکان ورق های اتصال هم عرض بال تیر باشند و با جوش انگشتانه ورق به بال تیر وصل و گیرداری لازم را ایجاد کند.(ضخامت بال تیر ۲۰میل است). یا اگر آییننامهای است راهنمایی فرمایید.
———
پاسخ: بلی شما از هر نوع اتصالی که ضوابط فصل سوم مبحث دهم را ارضا نماید میتوانید استفاده نمایید. ازجمله میتوانید از اتصال تیر با بالا کاهش یافته (RBS) استفاده کنید که نیاز به ورق روسری و زیرسری ندارد (در شکلهای فصل سوم مبحث دهم آمده است). عرض ورق زیرسری که از لحاظ اجرایی باید بیشتر از عرض بال باشد تا بتوان پس از قرار دادن تیر بر روی آن عمل جوشکاری (بال پایین تیر به ورق زیرسری) را انجام داد. اگر با یک فرد با تجربه از نزدیک مشورت نمایید تا انواع ممکن اتصال را بهصورت تصویری برایتان تشریح کند و شما انتخاب نمایید.
———
پرسش: با توجه به اینکه روش CQC روشی جامع جهت تحلیل دینامیکی بوده به اینصورت که فاصله میان جرم دو درجه آزادی متوالی نتیجه تحلیل رو مخدوش نخواهد کرد. طبق عرف رایج آیا مدلسازی طبقه خرپشته در نرمافزار نتیجه تحلیل را از واقعیت دور خواهد کرد؟
———
پاسخ: ایرادی بر روش CQC نداریم یعنی مودهای نوسان و … صحیح محاسبه میشوند. منتها بندهای آییننامه مواردی را مطرح میکنند که برخی از طراحان جهت اقتصادی تر شدن طرح خرپشته را مدل نمیکنند. موضوع این است که استاندارد ۲۸۰۰ می گوید اگر وزن خرپشته کمتر از ۲۵ درصد باشد میتوان آنرا به عنوان یک سازه الحاقی به پشت بام منظور کرد. حال یک سازه ۷ طبقه را در نظر گیرید (که در واقع خرپشته طبقه ۸ آن خواهد بود) دو حالت را بررسی می کنیم: ۱- خرپشته مدل شود (کلا ۸ طبقه خواهیم داشت) ۲- طبقه خرپشته مدل نشود ولی در عوض وزن آن به طبقه ۷ اعمال شود (کلا ۷ طبقه خواهیم داشت).
در حالت ۱ نیروی جانبی مربوط به خرپشته در تراز طبقه ۸ به سازه وارد میشود (در آنالیز دینامیکی). ولی در حالت ۲ نیروی مربوط به خرپشته به تراز طبقه ۷ وارد میشود. سؤال: در کدام حالت لنگر واژگونی سازه و نیز لنگر در پای ستونهای طبقات پایین بیشتر خواهد بود. مسلما حالت دوم اقتصادی تر خواهد بود و آییننامه هم مجاز می داند.
بحث مهمتر اینکه اگر سازه شما یک سازه فولادی بادبندی شده (اتصالات تیر به ستون مفصلی) باشد، درصورتیکه خرپشته را مدل نمایید، در آنالیز دینامیکی به جهت وارد شدن نیروی زلزله بر آن باید در هر دو جهت در طبقه خرپشته بادبند قرار داده شود و بدین جهت برخی طراحان آنرا در مدل نمی آورند. البته در قابهای خمشی (مثلاً در سازههای بتنی) این مشکل را نداریم و میتوان خرپشته را مدل کرد (بنده خود در این موارد مدل میکنم).
یک بحث دیگر هم در تحلیل استاتیک معادل داریم که باید حتما توجه کنید و آن این است که اگر شما خرپشته را مدل کنید و بار استاتیکی معادل بهصورت user coefficient تعریف نمایید و هنگام تعریف در قسمت Story range تراز طبقه ۷ را (بهجای طبقه ۸) اتنخاب نمایید، نیروی جانبی مربوط به خرپشته منظور نخواهد شد که نادرست است که برای رفع مشکل باید یکبار اضافی (مانند باری برای جرم دیوارهای طبقه آخر وارد می کنید) در تراز طبقه ۷ وارد نمایید.
———
۹۲/۲/۱۰- محمد سجاد: استاد با عرض احترام بار مرده سقف تیرچه بلوک دوبل نسبت به تیرچه تک در مترمربع در ETABS بیشتر است؟
———
پاسخ: با ، مسلما بیشتر خواهد بود. برای منظور کردن این افزایش تنها کافی است که در قسمتی که سقف تیرچه بلوک را تعریف میکنید، عرض تیرچه را بهجای ۱۰ سانتیمتر، برابر ۲۰ سانتیمتر تعریف نمایید.
———
۹۲/۲/۹- حسین: من دانشجوی ارشد گرایش سازه هستم.در مورد طراحی دودکش های بتنی نیاز به ….
———
با ، متأسفانه اطلاعات کافی در این مورد ندارم.
———
۹۲/۲/۸- احسان: با خدمت استاد گرامی.لطفا در ارتباط با اعمال نیروی ۱۰۰+۳۰ در سازه توضیح مختصری داده و در ضمن آیا باید این ترکیب بار را برای طراحی پی نیز مد نظر قرار داد؟ .
———
پاسخ: با توجه به اینکه زلزله ممکن است در هر راستای دلخواهی به سازه نیرو وارد کند و الزاما راستای آن در جهت x و y نمیباشد. طبق استاندارد ۲۸۰۰ برای موارد خاصی ( استاندارد ۲۸۰۰ را مطالعه کنید) باید برای منظور کردن جهت های مختلف باید ترکیب ۱۰۰+۳۰ را به سازه وارد کنید. مسلما پی هم جزوه سازه است و باید درطراحی آن نیز این ترکیب را در نظر گرفت.
———
۹۲/۲/۸- پرکاوش: با خدمت استاد محترم. هر جه قدر عرض پاشنه دیوار پشت بند(در پلها) بزرگتر……
———
پاسخ: متأسفانه تخصصی در پل ندارم.
———
۹۲/۲/۸- حمید: با و خسته نباشید خدمت شما استاد محترم وتشکر بابت راهنمایی های مفید شما استاد با توجه به وجود ۲آییننامه شبیه به آبا، نظر شما در مورد انتخاب آییننامه چیست؟ aci318-99 OR 2005 ویا CSA04 و اینکه در طراحی دیوار برشی فقط میتوان از CSA94 استفاده کرد.آیا ایرادی در انتخاب ۲ نوع آییننامه وجود دارد؟ یعنی برای قاب خمشی ۱ آییننامه و دیوار آییننامهای دیگر.(مثل CSA 04 CSA 94 OR CSA04 ACI)
———
پاسخ: البته اصولا می بایست سازهها بر اساس مقررات ملی (مبحث ۹) طراحی شوند. ولی امکان استفاده از این آییننامه در نرمافزار میسر نیست. بنابراین به ناچار می بایست یکی از آییننامه های معتبر را که در نرمافزار گنجانده استفاده کنیم. انتخاب آییننامه یک امر کاملا سلیقه ای است. با هر کدام که آشنایی بیشتری دارید و به آن بیشتر مسلط هستید انتخاب کنید. با توجه به اینکه بیشتر کتب بتن فارسی در ایران از جمله کتاب بتن دکتر مستوفی نژاد بر اساس ACI می باشند، بیشتر طراحان از ACI استفاده میکنند. مسلما ACI2005 بر ACI99 ارجح میباشد (به جهت به روز بودن). البته لازم به ذکر است که CSA بیشتر به مبحث ۹ ایران نزدیک است و به همین جهت برخی طراحان از CSA استفاده میکنند.
در رابطه با دیوار برشی، نرمافزار دیوار برشی را کاملا با روندی مجزا طراحی میکند و بنابراین میتوانید برای دیوار برشی از یک آییننامه و برای اسکلت از آییننامه دیگر استفاده نمایید. بنده به شخصه هم برای قاب و هم برای دیوار برشی از ACI-318-05 استفاده میکنم. در مواردی هم که کنترل دستی لازم است، از مبحث ۹ استفاده میکنم
———
۹۲/۲/۷- هادی: استاد . همانطور که می دانید حداکثر آرماتور موجود در تیرها به ۲.۵ درصد محدود شده است . می خواستم بدانم که این ۲.۵ درصد شامل فقط آرماتور کششی است یا مجموع آرماتور کششی و فشاری ؟
———
پاسخ: بله این محدویت بیشتر برای جلوگیری از تراکم زیاد آرماتور میباشد و تنها شامل آرماتور کششی است. یعنی درصد آرماتور تنها در پایین و یا تنها در بالای تیر نباید بیش از ۲.۵ درصد باشد. البته عملاً هیچگاه طراحان به این حد آرماتور قرار نمیدهند. توصیه میکنم سعی کنید درصد آرماتور در تیر از ۱.۲ درصد فراتر نرود تا در اجرا و بتن ریزی مشکلی پیش نیاید.
———
۹۲/۲/۷- هادی: باز هم استاد . چرا برای طراحی ستون ها فقط ار معیار کمانش خمشی استفاده میشود و معیار کمانش پیچشی کنترل نمیشود ؟کلا برای چه نوع ستون هایی لازم است معیار کمانش پیچشی جانبی در نظر گرفته شود ؟
———
پاسخ: در روش LRFD آییننامهایران که ترجمه AISC 2005 میباشد، کمانش پیچشی نیز منظور شده است. به متن مبحث ۱۰ رجوع کنید ولی در روش ASD مبحث ۱۰ این مورد منظور نشده است . البته لازم به ذکر است که خوشبختانه روش ASD در پیشنویش جدید مبحث دهم (که در همین سایت میتوانید دانلود کنید) حذف شده است.
———
۹۲/۲/۷- ایرج: با , ۱)از نظر تئوری چرا بین مهاربند ها گپ میذاریم؟ ۲) فرمول محدودیت ورق تقویتی چیست؟
———
پاسخ: البته هر مهار بندی گپ ندارد و الزامی در این مورد نداریم. ولی بادبندهایی که بهصورت جفت نبشی و یا جفت ناودانی طراحی میشوند، در دو انتهای خود باید به ورق اتصال متصل شوند. “راحت ترین” و “مناسب ترین” نوع اتصال این است که هر لنگه از جفت نبشی به یک سمت ورق جوش شود و به ناچار بین آنها به اندازه ضخامت ورق اتصال فاصله (گپ) می افتد. ۲) مساحت ورق تقویتی تیر نباید بیش از ۲.۳۳ برابر مساحت بال تیر باشد.
———
پرسش: بحث ستون کوتاه در نشریات فنی ایرآنهم وارد شده است؟ و دیگر اینکه آیا بحث ستون کوتاه در مورد ساختمانهای فلزی نیز مطرح میباشد یا خیر ؟
———
پاسخ: بحث ستون کوتاه رابطه خاص آییننامهای و یا ضوابط ویژه ندارد تا در آییننامه ها یا نشریات بیاید. اگر هم ذکر شود تنها بهصورت تاکید بر اهمیت آن خواهد بود. در ستونهای کوتاه به جهت کوتا بودن طول عضو، نیروی برشی بزرگ خواهد بود و پس از محاسبه برش در ستون (بر اساس نتایج تحلیل سازه) باید کنترل نمایید که از مقاومت برشی ستون که بر اساس آییننامه بدست می آید کمتر باشد. خلاصه اینکه همانگونه که در ستونهای معمولی مقاومت خمشی و فشاری مهم هستند در ستونهای کوتاه نیز علاوه بر محوری و خمشی، برش آنرا نیز باید چک کنید.
———
پرسش: در بارگذاری پله ها بهصورت نقاطی که وارد می کنیم بعد از فعال کردن گزینه ی ABOSUTE DISTANCE FROME END I برچه اساسی هستند؟
پاسخ: شما محل اعمال بار (فاصله محل اعمال تا ابتدای تیر) را مشخص کنید که هم میتوانید بهصورت نسبی relative distance عددی بین صفر تا یک وارد کنید و یا اینکه محل بار را بهصورت غیر نسبی و مطلق (absolute distance) و عددی بین صفر تا طول تیر (مثلاً ۲ متر، ۳ متر،…) وارد نمایید.
———
پرسش: در برنامه ی SECTION DISIGNERدر ایتبس برای بعضی از مقاطع خطای OVERLAP WARNING ظاهر می شه بعد از زدن گزینه ی DONEدلیل این چی هستش؟
پاسخ: این پیغام نشان میدهد که قسمت های مختلف شکلی که رسم کرده اید مثلاً بال و جان یک تیر در برخی نقاط بهجای اینکه مماس بر هم باشند، بر روی هم قرار گرفته اند. بهتر است شکلها را با دقت بیشتری رسم کنید. البته گاهی اوقات با وجود اینکه هیچ گونه overlap ندارید این پیغام باز هم ظاهر میشود. وجود این پیغام مشکل خاصی در روند طراحی ایجاد نمیکند بنابراین اگر مطمئن هستید که شکلتان صحیح است، به آن توجه نکنید.
———
۹۲/۲/۵- امیر: با و عرض خسته نباشید ستونهای با مقطع متغیر در سوله ها چگونه طراحی دستی می شوند؟ در آیین نامه که بندی مربوط به این مسئله وجود نداره. چندین مسئله مهم هست که یافتن طول تکیه گاه جانبی و همچنین ممان اینرسی مؤثر در محاسبه بار مجاز و موارد دیگر که یا باید بهصورت تقریبی عمل شود و ضعیف ترین مقطع در نظر گرفته شود، که مسلما اقتصادی نخواهد بود. یا اینکه باید مرجع آیین نامه ای وجود داشته باشد.
———
پاسخ: یک روش منطقی این است که در نرمافزار ستون ها و تیرهای قاب را بهصورت تکه مدل نمایید مثلاً همه تیرها و ستونها را به چهار قسمت تقسیم کنید. و سپس برای آنالیز از آییننامه AISC2005 استفاده کرده و روش Direct analysis method را انتخاب نمایید. در روش direct analysis method نیازی به ضریب K نخواهید داشت. لازم به ذکر است که روش LRFD ایران مطابقت خوبی با AISC 2005 دارد.
———
۹۲/۲/۴- حسین تقوی: با و احترام حضور استاد محترم. لطفا در مورد منحنی های هیسترزیس در سازههای فولادی راهنمایی بفرمایید. آیا شبیه نمودار تنش- کرنش هستند؟ چه کاربردهایی در کارهای پژوهشی دارند؟ اگر منابع یا مقالاتی در این مورد وجود دارد لطفا معرفی نمایید. : قبلاً از زحمات ارزنده شما تشکر میکنم :
———
پاسخ: فرض کنید یک ستون فولادی را تحت تست کشش قرار دهیم و پس از آنکه نیروی کششی وارد بر آن به اوج خود رسید، آرام آرام “باربرداری” شود تا نیروی وارد بر ستون صفر شود. پس از باربرداری نیروی فشاری بهصورت افزایشی به آن وارد شود و سپس مجددا باربرداری انجام شود. این حرکت چرخه ای (رفت و برگشتی) چندین بار تکرار میشود تا رفتار ستون تحت نیروهای زلزله که حالت رفت و برگشت دارد مطالعه شود. به نمودار “نیرو- تغییرمکان” حاصل از این آزمایش نمودار Hysteresis سازه گفته میشود. در جلد چهارم کتاب دکتر ازهری- دکتر میرقادری نمونه هایی از این دیاگرام ها را میتوانید بیابید.
———
۹۲/۲/۴- عاطفه: آیا احتیاج هست برای سقف کامپوزیتی که در ایتبز مدل شده دیاگرام صلب تعریف بشه ؟
——–
پاسخ: خیر لازم نیست. نرمافزار ETABS سختی داخل صفحه کف ها را منظور میکند و نیازی به تعریف دیافراگم نمیباشد. البته در برخی موارد مجبور می شویم که این تعریف را انجام دهیم مثلاً ممکن است بخواهید که نیروی زلزله را بهصورت دستی در مرکز جرم طبقات اعمال کنید که در این صورت با تعریف دیافراگم، نرمافزار یک گره مجازی در مرکز جرم طبقه ایجاد میکند که شما میتوانید جهت اعمال نیروی زلزله از آن استفاده نمایید. و یا مثلاً در صورت تعریف دیافراگم، محاسبه و کنترل دریفت طبقات آسانتر خواهد بود.
——–
پرسش: در مدل کردن دیوار برشی به روش general . در صورتیکه در قسمت SD دیوار به همراه ستون های اطراف آن مدل شود . آیا نیاز است این ستون ها در قسمت مدل سازی اصلی سازه مدل شود . (یعنی هم در SD وهم در مدل سازی سازه) روش صحیح مدلسازی به نظر شما چیست.
پاسخ: بله در مدل هم باید رسم شود. نرمافزار دو گام اصلی دارد: ۱-تحلیل سازه و محاسبه نیروی وارد بر دیوار ۲- طراحی و یا کنترل آرماتورهای لازم برای دیوار
در مرحله اول (تحلیل سازه) ماتریس سختی سازه “بدون توجه به آنچه که در منوی Design/Shear Wall Design تعریف کرده اید” و تنها بر اساس مدل سازه محاسبه میشود. پس اگر ستونها را مدل نکرده باشید، نرمافزار نیروی وارد بر اعضا را نادرست محاسبه میکند. در مرحله دوم یعنی مرحله طراحی، نرمافزار نیروهای بدست آمده از مرحله قبل را به مقطع تعریف شده در قسمت Design اعمال میکند و نسبت تنش را بر اساس مقطع تعریف شده در SD بیان میکند. پس تعریف هر دو لازم است.
——–
پرسش: نیاز به طراحی یک قاب دوبعدی پنج طبقه و سه دهانه در نرمافزار SAP دارم،۱- می شه از جایی مقاطع بتنی که باید تعریف بشه را به دست آورد که وقت کمتری بگیرد؟ مثلایه فایل *.pro باشه. ۲- طراحی و نوع قاب باید حالت های معمولی و ویژه باشد تا مقاطع طراحی شده را در نرمافزار opensees وارد کنم و رفتار غیرخطی آن را بررسی کنم، اما در مورد نحوه و مراحل انجام آنالیز را بلد نیستم، می شه کمی توضیح بدید
پاسخ: تعریف مقطع بتنی بسیار سریع میباشد و بنابراین فایل آماده برای آن نداریم (بنده ندیده ام). در رابطه با نرمافزار opensees نیز متأسفانه آشنایی کامل ندارم.
پرسش: آیا برای گوشه های پاسیو و روشنایی هم باید ستون نبشی بذاریم؟ من بعد از انجام تنظیمات و … که run analysis رو میزنم میگه : unable to complete the analysis این خطا به چه علتهایی میتواند باشد؟
پاسخ: خیر لازم نیست. پاسخ های قبلی مربوط به آسانسور بود که در آن نبشی کشی میکنند تا وزن آسانسور را تحمل کند که البته حتی نبشی های آسانسور را نیز در مدلسازی منظور نمیکنند. علت خطای نرمافزار نیز مربوط به عدم پایداری سازه شما میباشد که احتمالاً در مدلسازی آن خطایی مرتکب شده اید.
———
پرسش: فرق بین soft story and weak story در یک سازه میباشد, و ضوابط طراحی آن چیست؟
پاسخ: اگر “مقاومت” ستونها در برابر نیروی جانبی کم باشد، طبقه ضعیف (“weak”) محسوب میشود. درصورتیکه ستونهای طبقه نرم باشند (سختی خمشی کمی داشته باشند) طبقه نرم (“soft”) خواهیم داشت.
می دانید که “مقاومت” به پارامترهایی مانند Fy فولاد، fc بتن و ابعاد مقطع بستگی دارد. در حالیکه نرمی (که همان معکوس سختی است) به پرامترهایی نظیر Eمدول الاستیسیتهI ممان اینرسی و مهمتر از همه به L طول ستونها بستگی دارد
فرض کنید یک سازه ۲۰ طبقه داریم که ارتفاع تمامی طبقات آن ۳ متر است به جز طبقه ۱۲ ام که ارتفاع آن ۶ متر است (مثلاً طبقه ۱۲ آن سالن ورزش باشد). در این طبقه ۱۲ نرم تر از بقیه طبقات خواهد بود و از این جهت سازه در ارتفاع نامنظم محسوب میشود.
———
پرسش: آیا ستون های اطرافstair case به علت تیر میانی, ستون کوتا به حساب می آیند, اگر بلی, چطور طراحی میشود.
پاسخ: تیر میان طبقه مربوط به راه پله گاهی میتواند در رفتار ستونها تاثیرگذار باشد. در سازههای فولادی به دلیل دو سرمفصل بودن تیر میان طبقه (تیر میانی)، ستونها کوتاه نخواهیم داشت. در سازههای بتنی نیز با وجود اینکه تیر میان طبقه بهصورت گیردار به ستون متصل میشود، (به دلیل پایین بودن سختی خمشی تیر میان طبقه) قادر نیست بهصورت جدی مانع از دوران ستون در وسط شود و در سازههای بتنی نیز ستونهای اطراف تیر میان طبقه کوتاه محسوب نمیشوند.
———
پرسش: با توجه به نقشه های سازههای بتنی که معمولا طول وصله پوششی رو در ستون (تیر) ۴۰ الی ۶۰ برابر قطر میلگرد در نظر میگیرند آیا استفاده از این رابطه حتی با محاسبه دقیق طول مهاری صحیح میباشد یا با توجه به بند ۹-۱۸-۴-۲-۱ مبحث نهم باید این طول با توجه به اینکه در اکثر موارد ضوابط این بند برقرار نمیباشد، باید طول مهاری در ضریب ۱.۳ ضرب شود.
پاسخ: البته بهتر است که با رابطه دقیق محاسبه کنید که در این صورت در بیشتر موارد کمتر از روابط تقریبی بدست خواهد آمد. ولی در صورت تمایل میتوانید بر اساس بند ۱۲.۲.۲ و نیز بند ۱۲.۱۵ آییننامه ACI318-11 از مقدار تقریبی استفاده نمایید. دقت نمایید که در روش تقریبی نیز طول مهار بر حسب قطر میلگرد و محل قرار گیری آن فرق میکند. مثلاً در صورتی شرایط نرمال باشد (به حدکافی پوشش بتنی داشته باشیم، خاموت داشته باشیم و تراکم آرماتور طولی زیاد نباشد) بهصورت تقریبی (ACI) طول مهار تقریبی بهصورت زیر است:
۱- میلگرد طولی فی ۲۰ و کوچکتر، آرماتور تحتانی تیر: ۴۰ برابر قطر
۲- میلگرد طولی فی ۲۰ و کوچکتر، آرماتور فوقانی تیر: ۵۰ برابر قطر
۳- میلگرد طولی فی ۲۲ و بزرگتر، آرماتور تحتانی تیر: ۵۰ برابر قطر
۴- میلگرد طولی فی ۲۲ و بزرگتر، آرماتور فوقانی تیر: ۶۰ برابر قطر
حال اگر طول وصله را بخواهیم حساب کنیم، بسته به شرایط بند ۹-۱۸-۴-۲-۱ مبحث ۹ گاهی لازم است مقادیر فوق را ۳۰ درصد افزایش دهیم و گاهی نیاز نیست. ارضای شرایط این بند کار ناممکنی نیست. میتوان محل وصله ها را جایی انتخاب کرد که این شرایط ارضا شود و نیازی به افزایش مجدد طولهای فوق نباشد.
———
پرسش: آیا سقف طره ها جز دیافراگم صلب میباشد یا خیر؟
پاسخ: ربطی به طره بودن ندارد. اگر نوع سقف جزوه سقفهایی باشد که بتوان صلب در نظر گرفت ، پاسخ مثبت است. سقف کامپوزیت (مختلط) و نیز تیرچه بلوک معمولا ضوابط سقف صلب را ارضا کرده و میتوان آنها را صلب فرض کرد.
———
پرسش: وقتی یک وزن نقطه ای در راستاهای ۱ و ۲ تعریف می کنیم (توسط دستور assign joint masses) آیا این وزن بهصورت ثقلی نیز به سازه وارد میشود؟ یا فقط چنین کاری برای تعیین نیروی زلزله میباشد؟
پاسخ: تا آنجا که به یاد دارم تنها در جرم لرزهای تاثیر گذار است. البته به راحتی میتوانید چک کنید: عکس العمل های تکیه گاهی سازه را یکبار با جرم و یکبار بدون جرم متمرکز مورد نظرتان از نرمافزار بخوانید و ببینید تغییری در عکس العمل دارید یا نه.
———
۹۲/۱/۳۰- دهاقین: با عرض لطفا در مورد مقدار صحیح Rigid-zone factor برای المانهای بتنی در نرمافزار etabs،توضیح بفرمایید. ( آیا میتوان این ظزیب را برابر ۰.۵ قرار داد؟آیا بایستی درهر صورت، حالت automatic را به define lenghths تغییر داد.) .
———
پاسخ: دقت کنید که در منوی مورد بحث شما (منوی Assign//Frame/Line//End(Length)/Offset… ) دو مورد مجزا مطرح میشود:
۱- بحث rigid zone factor: برای تیرها و ستون دو تا طول میتواند مطرح باشد: طول ناخالص (فاصله آکس تاآکس اعضا) و فاصله خالص اعضا. سؤال این است که برای محاسبه سختی خمشی اعضا (EI/L) از کدام L استفاده شود. اگر مقدار ضریب را ۱ وارد کنید در حقیقت ناحیه اتصال (ناحیه مشترک تیر و ستون) را صلب کامل فرض کرده ایم و عملاً طول تیر همان طول خالص آن خواهد بود و سختی سازه افزایش مییابد و اگر صفر وارد کنید طول تیرها و ستونها طول آکس تاآکس آنها منظور میشود و سازه شل تر میشود. طبق توصیه که در راهنمای خود نرمافزار آمده است، حالت بینابین یعنی عدد ۰.۵ مناسب است و این توصیه کاملا منطقی به نظر می رسد و برای اکثر اتصالات مناسب میباشد.
۲- بحث End Offset: که دو حالت میتوان برای آن منظور کرد: یا باید در حالت اتوماتیک قرار دهید و یا اینکه در حالت Define Lengths قرار داده و دستی عدد وارد کنید که قرار دادن در حالت اتوماتیک مناسب تر است. End offset بر سختی جانبی سازه تاثیر ندارد بلکه بر محدوده دیاگرام طراحی تیر تاثیر دارد ( برای مثال برش تیر را در آکس بخوانیم یا در بر ستون و یا به فاصله خاصی از بر ستون؟)
———
۹۲/۱/۳۰- civil: با خدمت استاد سخاوتمند ضروری که در محاسبه وزن موثر زلزله نصف دیوارهای پایین وبالای طبقه رو طبق آییننامه ۲۸۰۰در نظر بگیریم با توجه به اینکه به نظر میرسه آییننامه های معروف دنیا که در etabs وجود داره مخصوصا آییننامه های آمریکا این محاسبات رو در نظر نمیگیره
پاسخ: بحث متمرکز فرض کردن جرم ستون ها و دیوار ها بهصورت نصف نصف در بالا و پایین یک بحث کاملا بدیهی و مشخص است و نیازی نیست که در آییننامه قید شود. حال اگر در استاندارد ۲۸۰۰ قید شده است، تنها جهت تاکید بیشتر میباشد. بنابراین بر اساس هر آییننامهای که بخواهید طراحی کنید، چه قید شود و چه قید نشود، شما باید جرم را نصف نصف منظور نمایید.
———
پرسش: ستون کوتاه (Short Column) چیست, واگر ستون کوتاه به دلایل مختلف در سازه خود داشته باشیم, چطور میتوانیم این ستون طراحی نمایم که در زلزله تخریب نشود؟ آیا طراحی بخصوصی دارد؟
پاسخ: در تیر ها و ستونهای با طول عادی، عمدتاً خمش و نیروی محوری تعیین کننده طراحی میباشد ولی با کاهش طول آزاد ستون و یا تیر، لنگر خمشی کم رنگ تر شده و نیروی برشی سهم پررنگتری خواهد داشت و چنین ستونهایی باید مقاومت برشی بالایی داشته باشند (ستون فولادی باید جان ضخیم تری داشته باشد و ستون بتنی باید خاموت بیشتری داشته باشد). در صورت امکان توصیه میشود چیدمان اعضا را طوری انتخاب نمایید که ستون کوتاه ایجاد نشود چون شکست برشی ترد است و توصیه نمیشود.
———
پرسش: آیا امکان این وجود دارد که سازههای بنایی را در برنامه ایتبس مدل کرد؟اگر امکان مدل مردنش وجور داره لطف کنید منبعی برای مطالعه ی این موضوع معرفی کنید.
پاسخ: البته برای طراحی یک “سازه جدید” بنایی طبق فصل سوم استاندارد ۲۸۰۰ نیازی به مدلسازی و محاسبه نمیباشد. بلکه بهصورت کیفی تنها باید حداقل ابعاد لازم برای دیوارها، بازشوها و کلاف ها را رعایت نمایید. ولی اگر قصد مقاوم سازی یک سازه موجود را دارید. طبق دستورالعمل بهسازی و یا بر اساس FEMA360 میتوانید دیوارها را بهصورت دستکهای قطری در نرمافزار ETABS و یا SAP2000 مدل نمایید. این روش مدلسازی تقریبی میباشد. اگر بخواهید دقیق مدل کنید باید از نرمافزارهای المان محدود مانند ANSYS بهره جویید. منبعی که نحوه مدلسازی در ETABS را توضیح دهد نمی شناسم.
———
پرسش: درتعیین تعداد بادبند در سازههای فولادی تا ۵ طبقه با زیربنا حدودی هرطبقه ۱۲۰ مترمربع چه مواردی باید در نظرگرفته شود،آیا بلندی سازه برتعداد بادبندها دریک طبقه تاثیرگذاراست یا نه؟
———
پاسخ: مسلما با افزایش طبقات نیروی بادبند هم افزایش مییابد و ممکن است نیاز شود دهانه های بیشتری را بادبندی کنید. در رابطه با بادبند نکات مفیدی در کتاب “راهنمای گام به گام انجام پروژههای فولاد و بتن” مهندس جعفری آمده است (در همین سایت میتوانید pdf آنرا دانلود نمایید).
———
۹۲/۱/۲۸- ابراهیمی: با و خسته نباشید و تشکر از اینکه به سوالات پاسخ می دهید. در مورد مدل کردن تیرهای کناره آسانسور، بعد از اختصاص مقاطع چه کارایی باید انجام بدیم تا تعریفهای مربوط به آسانسور ، درست باشه؟مثلاً گوشه های این تیرها باید به چه صورت باشند؟ آیا باید بهصورت گیردار تکیه گاه تعریف کنیم؟ در تمام طبقات؟
———
پاسخ: اتاقک آسانسور به ستونهایی فلزی با مقطع نبشی متصل میشود (مثلاً نبشی نمره ۱۰) که در چهار گوشه آسانسور وزن آن را از طبقات به تراز پی منتقل میکنند. لاغری این ستونها (نبشی ها) بالاست و باید در تراز طبقات مهار جانبی برای آنها تامین شود تا کمانش نکنند. یعنی تیرهای اطراف آسانسور در تراز طبقات تنها نقش مهار جانبی را دارند و قرار نیست وزن آسانسور را تحمل کنند. از آنجا که نیروی لازم برای مهار جانبی نبشی های آسانسور نیروی قابل توجهی نیستند، نیازی به منظور کردن آنها در تیرهای اطراف آسانسور نمیباشد. البته “تنها در تراز طبقه آخر (خرپشته)” چهار نیروی متمرکز به اندازه وزن کل آسانسور و بار زنده آن با احتساب ضریب ضربه به تیرها یا ستونهای اطراف آسانسور وارد نمایید. تیرهای اطراف آسانسور میتوانند دو سر مفصل و یا دوسر گیردار باشند. البته گاهی هم نیازی به تیر نمیباشد برای مثال ممکن است سقف دال بتنی باشد.
———
۹۲/۱/۲۸- احمد: محل قطع بتن و محل قطع آرماتور داخل ستون و تیر و پی کجاها باید باشد؟
———
پاسخ: محل قطع آرماتور برای هر مورد محاسبات و ملاحظات خاص خود را دارد که امکان پاسخ برای آنها در این فضا ناممکن است. به کتب بتن مراجعه نمایید.
———
پرسش: در باره چطور مدل کردن اتصالات خورجینی توضیح دهید؟از کسی پرسیدم که می شه برای آنها اکس جداگانه در فاصله ی کم از ستون ها تعریف کنیم گفت سازه ناپایدار می شه برای ناپایداریش باید چیکار کنیم.
———
پاسخ: البته همانطور که قبلاً هم گفته ام استفاده از این نوع اتصال را توصیه نمیکنم. توجه داشته باشید که هم در مبحث ۱۰ و هم در استاندارد ۲۸۰۰ قید شده که این سیستم ها جزو قاب های ساده محسوب میشوند یعنی در جهتی که خورجینی اجرا می کنید باید بادبند هم داشته باشید تا سازه پایدار محسوب شود. در بحث ارزیابی و مقاومسازی سازههای موجود (سازههایی که قبلاً ساخته شده اند) گاهی نیاز به منظور کردن این اتصال داریم که نحوه مدلسازی آن را قبلاً گفته ام ( به قسمت مشاهده باقی سوالات مراجعه کنید). روشی که قبلاً گفته ام تنها روش ممکن نیست و همانطور که خودتآنهم اشاره کردید، میتوانید این تیر را با یک خروج از مرکزیت (جهت امکان ایجاد اتصال قیچی مانند) از ستون رسم کنید و سپس توسط یک تیر بسیار کوتاه “یک سر مفصل- یک سر گیردار” آنرا به ستون متصل نمایید.
———
پرسش: اگه میشه بفرمایید پله چهار طرفه در ایتبس چطوری مدل میشه
———
پاسخ: متأسفانه پاسخ کامل به این سؤال تنها بهصورت تصویری امکان پذیر است. و علاوه بر این بسته به معماری سازه و نیز سلیقه طراح روشهای مختلفی میتوان در نظر گرفت. مثلاً اگر سازه بتنی است، میتوان به عنوان تکیه گاه در محیط راه پله دیوار بتنی کوتاه اجرا کرد و نیروی آنرا به تیر پایینی منتقل کرد و یا اینکه به وسیله آرماتورهای قائم بهصورت آویز از تیر بالایی کمک گرفت و یا اینکه تیرهایی بهصورت شمشیری اجرا کرد. در سازههای فولادی عمدتاً تیر شمشیری اجرا میشود. در ETABS نیازی به رسم دال پله نیست و میتوانید تنها تیرهای محیطی (در صورت اجرا) و نیز بارهای وارده را مدل نمایید.
———
۹۲/۱/۲۶- حسین: با و خسته نباشید اینکه قاب خمشی برخلاف اسمش تغییرشکل برشی داره و دیوار برشی هم تغییرشکل خمشی داره درسته؟ اصلاً یعنی چی؟چه مفهومی رو میرسونه؟ کجا ازش استفاده میشه؟ تو Etabs میتونیم تو قسمت Deformed shape این تغییرشکلها رو ببینیم؟لطفا در مورد این موضوع بیشتر توضیح بدید. از زحمات شما
———
پاسخ: بله درست است. یک قاب ده طبقه یک دهانه را در نظر گیرید (۲۰ ستون و ۱۰ تیر). فرض کنید ارتفاع کل سازه ۳۰ متر و عرض آن (فاصله ستونها) برابر ۵ متر باشد. این سازه مانند تیر گیردار بلند عمل میکند که طول تیر ۳۰ متر و عمق مقطع تیر برابر ۵ متر میباشد. جان این تیر در اکثر نقاط توخالی میباشد. در واقع دیوار های داخل قاب نقش جان تیر را دارند که با توجه به مقاومت کم دیوار سفالی جان این تیر ضعیف است و در برش ضعیف میکند و بنابراین تغییرشکاهای برشی کل سازه بالا خواهد بود و اصطلاحا می گویند که قاب خمشی بهصورت برشی عمل میکند (تغییر شکل جانبی آن برشی است). حال اگر بهجای دیوار سفالی از دیوار برشی بتنی مابین ستونها استفاده شود در حقیقت جان تیر معادل به شدت تقویت شده است و دیگر تیر در برش ضعیف نخواهد بود و تغییر شکلهای برشی ناجیز خواهند بود و عمده تغییر شکل بهصورت خمشی خواهد بود.
———
۰۲/۱/۲۵- امیر: عرض . میل مهار در لاپه های سوله ها برای چه نیرویی طراحی میشود؟مطابق برخی پیشنهاد ها ۲ درصد نیروی بال فشاری تیر میباشد، اما منظور از این ۲ درصد نیروی بال فشاری چیست؟
———
پاسخ: طراحی میل مهار بر اساس نیروی جانبی رانشی سقف میباشد که در کتب فولاد از جمله جلد اول کتاب فولاد دکتر میرقادری و دکتر ازهری و نیز جزوه فولاد ارشد بنده آمده است. ۲ درصد نیروی نیروی بال فشاری ربطی به میل مهار لاپه ها ندارد و مربوط به طراحی مهار جانبی تیرها برای جلوگیری از کمانش پیچشی جانبی تیر میباشد. مهار جانبی تیرها باید بتواند به اندازه ۰.۰۲*b*t*Fy نیرو تحمل کند که b عرض بال تیر و t ضخامت بال تیر میباشد. بند ۱۰-۳-۸-۱-۲-۴ مبحث ده را ببینید.
———
پرسش: ۱- برای طول آرماتور اضافی در تکیه گاه ها جهت جلوگیری از انجام محاسبات دقیق عموما از رابطه Ln/3 استفاده میشه .استفاده از این رابطه تاچه حدی درسته ۲- علت در نظر نگرفتن مقطع دوبل آرمه در تکیه گاه ها برای کنترل ظرفیت تیر چیه /
پاسخ: استفاده از Ln/3 برای تعیین طول آرماتورهای تقویتی تیرها یک روش تقریبی میباشد (که در آییننامه به عنوان یک روش نیامده است) و در برخی موارد ممکن است تامین کننده طول مورد نیاز نباشد. به خصوص در مواردیکه نسبت آرماتور تقویتی به آماتور سراسری بالا باشد یا در مواردی که برای دهانه های کوتاه از آرماتور با قطر بالا استفاده شود، این روش پاسخگو نیست. ۲- می دانید که در تیرها به جهت رفت و برگشتی بودن زلزله و نیز ضوابط لرزهای هم آرماتور فوقانی لازم است و هم آرماتور تحتانی. در محاسبه مقاومت خمشی مقطع تیر هم میتوانید بهصورت دقیق آرماتورهای فشاری را هم در محاسبه مقاومت خمشی منظور کنید و هم اینکه اگر مقطع کم فولاد است (که در پروژههای واقعی در ۹۹% موارد تیر کم فولاد است) از وجود آرماتورها فشاری در محاسبه مقاومت خمشی صرف نظر کنید (این صرف نظر کردن کمتر از ده درصد خطا دارد).
———
۹۲/۱/۲۵- امیر: خسته نباشید عدد ۲ که مرز نسبت اضلاع دال یکطرفه و دوطرفه است از کجا اومده؟
———
پاسخ: زمانی که نسبت ۲ به ۱ باشد، بار گسترده ای که بر واحد متر جهت کوتاه دال وارد خواهد شد تقریبا ۱۶ (۲ به توان ۴) برابر جهت بلند خواهد بود. یعنی عملاً بیشتر بار را جهت کوتاه دال تحمل میکند. هرچه این نسبت افزایش یابد سهم جهت بلند نیز کاهش مییابد. اینکه چرا مثلاً ۳ برابر عنوان نشده یک تقریب مهندسی میباشد (توجه کنید که ضریب ۲ عدد مناسبی میباشد و در این حالت سهم طرف بلند کمتر از ۱۰ درصد خواهد بود).
پرسش: درمورد روش اعمال آن بار معادل سازی mass :آیا این بار فقط در تمام طبقاتی که ارتفاع طبقه در آنها متفاوت است وارد میشود؟ مثلاً در طبقه اول و پشت بام؟ (همکف و اول باهم فرق دارند و آخر و خرپشته باهم؟) این بار به تمام دیوارهای خارجی (تمام دیوارها غیر از تیغه ها) وارد میشود؟
پاسخ: بله در طبقاتی که اختلاف ارتفاع قابل توجهی داریم بهتر است بار اضافی MASS منظور شود. علت: در ETABS دیوارهای پیرامونی مدل نمیشوند بلکه بار آنها محاسبه شده و بهصورت بار گسترده به تیرهای مربوطه اعمال می گردد. بدین ترتیب فرض میشود “وزن کل دیوار” یک طبقه به تیر زیر آن منتقل میشود. در حالیکه در هنگام زلزله نیروی ناشی از اینرسی حرکتی دیوار به کل تیرها و ستونهای محیطی آن وارد میشود و نه صرفا به تیر پایینی آن. پس منطقی این است که نصف وزن لرزهای دیوار را در تراز تیر فوقانی آن و نصف دیگر را در تراز تیر پایینی آن منظور کنیم. در حالتی که دو طبقه ارتفاع های متفاوت دارند باید از طریق اعمال یک جرم اضافی مشکل جبران شود.
———
۹۲/۱/۲۲- حمید: با و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی سؤالی داشتم در مورد ضرایب کاهش مقاومت بتن در حالت حدی آیا در حالت حدی هیچ فرقی در رفتار المانها وجود ندارد؟ منظورم روابطیست که برای حالت مقاومت مثلاً در aci برای افزایش فی از ۰.۶۵ به ۰.۹ اورده شده میباشد.
———
پاسخ: یکی از مواردی که در تعیین ضرایب کاهش تاثیر گذار است، تردشکنی عضو میباشد. هرچه تردشکنی عضو افزایش یابد آییننامه ها ضریب اطمینان را افزایش می دهند (ضریب کاهش مقاومت کمتری در نظر می گیرند). برای مثال در اعضای بتنی کم فولاد تحت خمش خالص از ضریب کاهش ۰.۹ و همین اعضا اگر تحت فشار قرار گیرند شکل پذیری آنها کاهش یافته و در نتیجه آییننامه ضریب کاهش مقاومت آنها را ۰.۶۵ در نظر می گیرد (ACI). در مبحث ۹ ایران این موضوع به طریق دیگری منظور شده است. در مبحث ۹ ضرایب کاهش مقاومت بتن و فولاد جداگانه ارائه شده است. برای بتن ۰.۶۵ و برای فولاد ۰.۸۵. این موضوع باعث میشود که در اعضای خمشی کم فولاد که مقاومت اعضا مبتنی بر بازوی کششی فولاد است، ضریب کاهش ۰.۸۵ داشته باشند و برعکس در اعضای فشاری که مقاومت بیشتر مبتنی بر مقاومت بتن است، ضریب برابر ۰.۶۵ شود که با ACI نیز همخوانی دارد.
———
پرسش: در رابطه با طراحی اتصال صلبی که جزوه ش رو شما قرار دادید. در رابطه با ورق بالا سری ۰.۷۵ عرض انتهای ورق عملاً فضای کافی جهت جوش ورق به بال تیر به وجود نخواهد آورد. مگر اینکه ضخامت ورق عدد بالایی باشد که عملاً غیر اجرایی خواهد بود. البته به نظر من. ضمناٌ شما طراحی ضخامت ورق پایینی(بالایی) رو بر اساس مقاومت فلز مادر قرار دادید که ظاهراٌ عدد کوچکتری به دست میده نسبت به حالتی که مبنا فلز باشه. ببخشید سوالاتم زیاد شد.
———
پاسخ: فضای لازم برای جوش ورق روسری به بال تیر ربطی به ضریب ۰.۷۵ ندارد و طبق رابطه ۸ در جزوه “مراحل طراحی لرزهای اتصال گیردار…” در هر طرف ورق به اندازه ۲.۵cm فضا برای جوش خواهید داشت. در رابطه با سؤال دوم، منظورتان از فلز مادر را متوجه نشدم. ورق پایینی تحت یکبار محوری قرار دارد و ضخامت آن طوری انتخاب میشود که بتواند نیروی محوری وارد بر آن را تحمل کند که طبق رابطه ۶ بدست می آید.
———
۹۲/۱/۲۲- اردلان:با عرض و خسته نباشید.۱- در طراحی اتصالات صلب با ورق زیر سری و روسری ، نقش سخت کننده های فوقانی ( بالای ورق روسری ) در کمک به ورق روسری برای تحمل نیروی حاصل از لنگر در هیچ منبعی توضیح داده نشده. در صورت امکان راهنمایی بفرمایید ۲- در اتصالات مفصلی استفاده از نبشی جان و ورق نشیمن با سخت کننده بهصورت همزمان درست نیست ؟( بسیاری از محاسبان استفاده میکند )
———
پاسخ: اتصال با ورق روسری و زیر سری رایج ترین اتصال در ایران میباشد که در دتایلهای پیشنهادشده در مبحث ۱۰ ایران نیز بهصورت تصویری پیشنهادشده است (ص ۳۸۲ تا ص ۳۸۴):
سخت کننده زیر ورق زیر سری به جهت اجرایی و ایجاد پایداری اولیه برای قرار دادن تیر بر روی ورق زیر سری اجرا میشود. علاوه بر این در محاسبات برخی طراحان از آن برای تحمل قسمتی از برش تیر در بر ستون استفاده میکنند.
سخت کننده روی ورق روسری و نیز زیر ورق زیرسری را نمیتوان در “مقاومت خمشی” بر ستون سهیم دانست مگر اینکه این سخت کننده ها تا انتهای ورق روسری و یا زیر سری ادامه یابند (سخت کننده ای با طول زیاد پابه پای ورق ها).
در رابطه با اتصال مفصلی میتوان درصورتیکه برش تیر بالا باشد، به طور همزمان از نبشی جان و ورق نشیمن با سخت کننده استفاده کرد. با توجه به اینکه ترکیب این دو ممکن است موجب ایجاد گیرداری شود، بهتر است که اولا ارتفاع نبشی جان بیخ تابیخ نباشد (از بالهای تیر کمی به دور باشد) و از طرفی جوش بال نبشی به ستون دورتادور نباشد. استفاده همزمان از “ورق جان” و “ورق نشیمن با سخت کننده” کمی مشکوک به نظر می رسد. در هر حال میتوانید با یک مدل المان محدود میزان گیرداری هر نوع اتصالی را بررسی کرده و مفصلی بودن یا نبودن آن را تعیین کنید.
———
۹۲/۱/۲۲- صادق: من مطلبی راجع به لحاظ بارهای خیالی جهت تحلیل مرتبه دوم در مبحث دهم ندیدم. آیا این مطلب از آییننامه AISC برداشته شده؟
———
پاسخ: بارهای خیالی (notional loads) در بند ۱۰-۲-۷-۱-۵ مبحث دهم ایران آمده است.
———
پرسش: ۱.چگونه دراسکلت بتنی میتوان اتصال مفصلی یاصلب بدست اورد؟ ۲.تفاوت اتصالات مفصلی یاصلب چیست؟ ۳.برای اتصال ستون فلزی به فونداسیون چگونه میتوان اتصال صلب یا مفصلی به وجود اورد؟
———
پاسخ: در سازههای بتنی رایج عملاً تمامی اتصالات صلب محسوب میشوند. البته برای اجرای اتصال مفصلی تیر به ستون در سازههای بتنی میتوان از سیستم پیش ساخته استفاده شود. یعنی مثلاً تیر بتنی از پیش ساخته شود و سپس توسط جرثقیل بر روی ستون قرار گیرد. ۲- اتصال صلب مطلق یا مفصلی مطلق نداریم. تمامی اتصلات درصدی گیرداری دارند (بین صفر تا صد درصد گیرداری). اگر درصد گیرداری بین صفر تا ۲۰ درصد باشد، آنرا مفصلی می نامیم. اگر بین ۲۰ تا ۹۰ درصد نیمه صلب و بین ۹۰ تا ۱۰۰ گیردار می نامیم. ۳- اگر می خواهید اتصال ستون به ورق پای ستون گیردار محسوب شود باید از سخت کننده به حد کافی و با سختی کافی استفاده شود. درصورتیکه سخت کننده ها کافی نباشند، مفصلی محسوب میشود ( به دتایل های رایج در نقشه ها یا کتاب ها مراجعه کنید).
———
پرسش: لطفا در خصوص علت پر کردن بعضی از چشمه های تیر لانه زنبوری با دلیل علمی توضیح دهید! منظورم این است که همه می دانن در ابتدای تیر ۱ یا ۲ خانه با ورق پر میشود و در وسط نیز همینطور چرا ۱ یا ۲ خانه؟
پاسخ: می دانید که جان وظیفه تحمل برش را دارد و در نقاطی که مقدار برش در تیر زیاد است، حق ایجاد سوراخ در جان تیر نداریم. در تیرچه های دوسرمفصل برش در دو انتهای تیر بیشترین مقدار را دارد و توصیه میشود جان تیر در دو انتها و نیز در نقاطی که بار متمرکز داریم پر شود. در وسط تیر برش حداقل است و نیازی به پر کردن سوراخ نیست. اینکه چرا مثلاً سه سوراخ پر نمیشود! بر اساس قضاوت مهندسی میباشد ولی عموما برای اندازه های نرمال تیرها دو سوراخ کفایت میکند.
———
پرسش: در مورد اتصال دیوار برشی به دیافراگم صلب در پلانهای که به دلیل محدودیت معماری دیوار در قسمتی از سازه جانمایی شده که سقف ندارد و مهندس سازه برای اتصال دیوار به سقف مجبور به استفاده از تیر می باشد. برنامه etabsid هیچ نوع حساسیتی از لحاظ ابعادی خاصی برای این تیر قائل نمی شود. اگه ممکنه نظرتون در مورد این المان رابط بفر مایید و مرجع راهنمایی کنید.
پاسخ: چنین تیری باید قادر باشد نیروی جانبی دیافراگم را به دیوار برشی منتقل کند و بنابراین بسته به هندسه سازه ممکن است نیروی برشی جانبی قابل توجهی در تیر ایجاد شود بهطوری حتی ممکن است مجبور شوید طرحتان را تغییر دهید (محل دیوار برشی). توجه داشته باشید که ETABS تنها برش قائم را برای تیرها کنترل میکند. مرجع خاصی به یاد ندارم که چنین موردی را بررسی کرده باشد ولی موارد زیر به نظر بنده می رسد:
۱- برای سقف دیافراگم تعریف نکنید. ۲- برای تیر رابط ضریب ترکخوردگی در راستای ضعیف نیز منظور کنید. ۳- تیر را بهصورت دستی برای برش جانبی طراحی کنید (البته نیروی طراحی را از نرمافزار بخوانید) و در صورت لزوم برای آن خاموتگذاری خاص قرار دهید. ۴- با توجه به لرزهای بودن تیر، ضوابط خاص لرزهای برای برش تیرها را نیز باید دستی کنترل نمایید. ۵- اگر طول تیر رابط بلند است، بهجای برش جانبی خمش حول محور ضعیف خواهید داشت که باز باید دستی طرح دهید.
———
پرسش: اگر سقف طبقات یک قاب خمشی را صلب کنیم نرمافزار Etabs برای محاسبه تغییر مکان جانبی قاب ها سختی خمشی و برشی تیرها را نیز لحاظ میکند یا نه ؟مگر غیر این است که اگر سقف صلب روی تیر الاستیک قرار بگیرد خاصیت الاستیک تیر نیز بی اثر میشود ؟
———
پاسخ: بستگی دارد سقف را چگونه صلب کنید؟ اگر منظورتان از صلب کردن سقف، تعریف و ایجاد دیافراگم برای طبقه (در ETABS) میباشد: این عمل تنها حرکت افقی را مقید میکند و تغییر شکل خمشی و برشی تیرها آزاد خواهد بود. و نرمافزار سختی برشی و خمشی تیرها را لحاظ میکند. یعنی دیافراگم کردن موجب صلب شدن سقف (به شرحی که شما انتظار دارید) نمیشود.
———
۹۲/۱/۱۵- امیر: با خدمت حضرتعالی. در مورد تحلیل و مدلسازی قاب های دو بعدی سؤال داشتم. برای در نظر گرفتن قاب خمشی دو بعدی در xz همه جهات را برای تکیه گاه می بندیم یا نه؟ سؤال بعدی در مورد طراحی قاب های خمشی متوسط از UBC97 میشود استفاده کرد چون در etabs گزینه ای وجود نداره؟ و در مقالات دکتر استکانچی دیدم که تکیه گاه ساده نشان داده شده و عنوانشده که قاب خمشی هستند!!!!! چگونه؟
———
پاسخ: برای آنالیز دوبعدی باید از منوی Analysis تحلیل دو بعدی را انتخاب نمایید. در این صورت از شش مولفه تکیه گاهی در فضای سه بعدی تنها سه مولفه Ux,Uz,Ry را میتوان بست. قاب خمشی میتواند دارای تکیه گاه گیردار و یا مفصلی ثابت باشد (لزومی ندارد که اتصال پای ستون حتما گیردار باشد) ولی اتصال تیر به ستون باید گیردار باشد تا قاب خمشی در مقابل بارهای جانبی پایدار باشد. برای مثال در قابهای خمشی سوله ها بهتر است اتصال پای ستون به پی مفصلی باشد. در UBC97 بهصورت مستقیم ضوابط طراحی سازه فولادی یا بتنی وجود ندارد بلکه در آن عنوانشده که برای مثال برای طراحی سازههای فولادی به AISC و برای طراحی بتنی به ACI مراجعه کنید. یعنی در حقیقت وقتی شما AISC را برای طراحی فولاد انتخاب می کنید، بر اساس UBC97 عمل کرده اید. ولی برای تعیین نیروی جانبی زلزله میتوانید از UBC97 استفاده نمایید که در ETABS هم موجود است (به جزوه بنده که اخیرا در سایت قرار داده ام مراجعه کنید).
———
پرسش: بعد از اختصاص دادن تیرچه ها در ایتبس, آیا باید همه ی آنها را چک کنیم که در جهت کوتاه باشند؟ یا همان جهتی که نرمافزار انتخاب میکند بایستی باقی بماند؟
———
پاسخ: و تبریک، لزومی ندارد که تیرچه ها حتما در جهت کوتاه باشد. گاهی بنا به شرایط ممکن است طراح تیرچه ها را در جهت بلند قرار دهد. نرمافزار هیچ جهتی را انتخاب نمیکند. شما موقع رسم باید جهت را تعیین کنید (زاویه قرار گیری تیرچه ها در موقع رسم قابل تعیین است).
———
۹۲/۱/۱۵- از پاسخ شما. لطفا در مورد سؤال ۴ دکتری سازه هم اظهار نظر بفرمایید . آیا باید اثر تنش قائم را هم لحاظ کنیم یا فقط اثر تنش برشی ؟آیا گزینه صحیح ۲ (۳.۷۵) میباشد ؟
———
پاسخ: با توجه به گزینه ها تنها اثر نیروی برشی منظور شده است. برش حداکثر در تیر برابر V=2.5WL بوده و تنش برشی حداکثر برابر ۱.۵V/bh=3.75WL/bh میباشد.
———
۹۲/۱/۱۴- مهدی: با خدمت شما استاد محترم سؤال من این است که اگر به علت مسائل معماری ستون در طیقه همکف قطع شود(در واقع ستون بر روی تیر قرار میگیرد)آیا نیاز است آییننامه خاصی مورد بررسی قرار گیرد؟ سؤال دیگر من این است که چگونه میتوانم این مطلب را در رفرنس ها بیابم؟ آیا اصطلاح خاصی دارند؟
———
پاسخ: در ابتدا لازم به ذکر است تا حد ممکن از این کار پرهیز کنید چون مسیر انتقال بار دچار مشکل میشود. رفرنس خاصی در این زمینه نمی شناسم ولی موارد زیر را در نظر داشته باشید.
۱- در محلی که ستون بر روی تیر می نشیند حتما سخت کننده به حد کافی زده شود. همچنین در این محل هم برای بال فوقانی و هم برای بال تحتانی تیر مهار جانبی تعبیه شود (برای مهار بال پایینی میتوانید از یک زانویی استفاده نمایید).
۲- مقطع تیر فشرده لرزهای باشد و مهار جانبی کافی برای هر دو بال آن در طول تیر طبق بند ۱۰-۳-۸-۱-۲-۴ مبحث ۱۰ تامین شود.
۳- با توجه به اینکه بار متمرکز قابل توجهی به تیر وارد میشود، باید اثر مولفه قائم نیروی زلزله نیز برای تیر منظور شود که در استاندارد ۲۸۰۰ ضوابط آن موجود است.
۴- طرحتان توسط یک فرد مجرب در امر طراحی کنترل نهایی شود.
———
۹۲/۱/۱۳- با عرض و ادب خدمت استاد گرانقدر در مورد سؤال ۹ آزمون دکتری ۹۲ سازه لطفا اظهار نظر بفرمایید. همچنین سطح سختی سوالات را نسبت به پارسال چگونه ارزیابی می کنید؟ ویژه
———
پاسخ: در سؤال سه یک نبشی در سه حالت بار جانبی به آن وارد شده که در هر سه حالت بار از مرکز برش عبور میکند و بنابراین در هیچیک از حالات پیچش نخواهیم داشت. و گزینه ۴ (همه موارد) صحیح است.
———
پرسش: اگر سقف طبقات ساختمان را صلب فرض کنیم ، نرمافزار ایتبز تغییر مکان جانبی هر کدام از قاب های ساختمان را با فرض اینکه هر کدام از قاب ها بهصورت برشی عمل کند ، محاسبه میکند ؟در این صورت تغییر مکان جانبی کمتر محاسبه میشود یا بیشتر ؟
———
پاسخ: اگر منظورتان نرمافزار ETABS میباشد، دیافراگم تنها بر حرکت افقی طبقه اثر میکند و حرکت قائم نقاط آزاد است و بنابراین تاثیری بر رفتار برشی یا خمشی قابها در ارتفاع سازه ندارد. در صورت استفاده از دیوار برشی رفتار قابها بیشتر بهصورت خمشی و در صورت عدم استفاده از دیوار برشی، تغییر مکان جانبی رفتار قابها تحت بار جانبی بیشتر بهصورت برشی خواهد بود و ربطی به دیافراگم کردن ندارد. البته در نرمافزار SAP میتوان حرکت قائم نقاط را هم دیافرگم کرد (میتوان کلیه درجات آزاد سقف را دیافراگم کرد) که در این صورت دیافراگم کردن موجب میشود که قابها کاملا بهصورت برشی عمل کنند.
در هر دو حالت فوق دیافراگم کردن موجب کاهش تغییر مکان جانبی سازه میشود. و لی در حالت دوم که قابها کاملا برشی عمل میکنند کاهش تغییرمکان جانبی بیشتر است.
———
پرسش: ۱- آیا در نرمافزار ایتبز هم میتوان تنها یک قاب را تحلیل و طراحی کرد و آیا این عمل منطقی میباشد ؟۲- آثار مرتبه دومی که در تحلیل قاب ساختمانها تحت بار جانبی ایجاد میشوند آیا فقط منحصر به اثر P-Delta میشود؟ اگر ممکن است در مورد آثار مرتبه دوم دیگری هم که رخ می دهند توضیح مختصری ارائه فرمایید.
———
پاسخ:۱- در شرایط خاصی که آثار بعد سوم قابل توجه نباشد اشکالی ندارد. کاربری که چنین کاری انجام میدهد باید توانایی تشخیص این موضوع را داشته باشد. از جمله مواردی که باید توجه شود، اثرات پیچش میباشد. در کل توصیه میشود که سه بعدی مدل نمایید. ۲- آثار مرتبه دوم را عموما میتوان به دو قسمت تقسیم کرد:
۱- هندسه سازه (مختصات و محل قرار گیری اعضا) تغییر کند. یعنی در اثر نیرویهای وارده سازه تغییر شکل دهد که این تغییر شکل منجر به ایجاد نیروهای داخلی جدید میشود. که این اثرات به اثر P-DELTA و P-deltaمعروف است.
۲- رفتار غیر خطی مصالح (یعنی برخی قسمت های اعضا بهصورت موضعی دچار تسلیم شوند) که موجب تغییر سختی معادل عضو (EI و EA و ….) میشود و در نتیجه توزیع نیروها در سازه تغییر میکند و اعضایی که سختی آنها کاهش یافته، سهم آنها از تحمل بار نیز کمتر میشود.
———
۹۲/۱/۱۱- هادی بهمنی: باز هم یک سؤال دیگر هم دارم . آیا در طراحی سازه یک ساختمان اگر فرضا آثار مرتبه دوم را به روش طول موثر لحاظ نماییم دیگر ضرورت دارد که اثر مرتبه دوم از نوع P-Delta را نیز در تحلیل و طراحی وارد نماییم ؟
پاسخ: اگر منظورتان طراحی سازههای فولادی در نرمافزار ETABS میباشد، باید توجه کنید که اگر نوع آنالیز را ۲nd Order انتخاب نمایید ولی آنالیز P-delta را غیرفعال نمایید، آنالیز مرتبه دوم بهصورت کامل انجام نمیشود و حتما باید P-delta را فعال نمایید.
———
پرسش: به چه دلیل در دالهای بتن آرمه خاموت استفاده نمی شود؟
پاسخ: اجرای خاموت در ضخامت های کم مانند دالها مشکل میباشد و طراحان ضخامت دال را چنان تعیین میکنند که بتن دال به تنهایی بتواند برش را تحمل کند. دقت کنید که دالها برخلاف تیرها و ستون ها لرزه بر نیستند و نیازی به رعایت ضوابط لرزهای (مانند آنچه در تیرها و ستونها رعایت میشود) نیست.
———
۹۲/۱/۱۰- بهزاد: دوباره ببخشید استاد الان مبنا طراحی برای طراحی فولادی بر اساس کدام آییننامه س؟در کل می خوام اطلاعات پراکنده خودم رو در مورد آییننامه ها سرو سامان بدم ولی هیچ منبعی نمی شناسم .مثلاً جزوه ی نرمافزار ایتبس شما براساس AICS2005در حالی که اکثر طراحی ها و مقررات ملی UBC97رو مبنا قرا می دن .تفاوت اینها در چی هست؟و می شه هرکدوم رو که خواست انتخاب کرد باتشکر
———
پاسخ:UBC, Uniform Building Code مجموعه ای از ضوابط برای سازه میباشد که آخرین نسخه آن UBC 1997 میباشد (مربوط به ۱۶ سال پیش). ضوابط طراحی سازه فولادی در این آییننامه بر اساس AISC ASD1989 و نیز AISC LRFD 1993 میباشد. آییننامه فولاد ایران (مبحث ۱۰) در حال حاضر شامل دو قسمت است:
۱- قسمت اول: تنش مجاز که قسمت عمده آن ترجمه AISC ASD 1989 میباشد (همان آییننامهای که UBC97استناد کرده است)
۲- روش حد نهایی که قسمت عمده آن ترجمه AISC 2005 میباشد.
در پیش نویس جدید مبحث دهم (نسخه pdf آن منتشر شده است) قسمت اول (روش تنش مجاز) حذف شده است و به عنوان یک بخش فرعی به پیوست منتقل شده است. بنابراین عملاً پس از تصویب نهایی این پیش نویس آییننامه فولاد ایران بر مبنای روش حد نهایی (که آنهم از AISC2005 اقتباس شده است) خواهد بود. به همین دلیل بهتر است مهندسین کم کم با ضوابط AISC2005 آشنا شوند.
مسلما AISC 2005 به روزتر و برتر از UBC97 میباشد. مباحث جدیدی که با پیشرفت علم به خصوص در زمینه بحث پایداری و اثرات آنالیز مرتبه دوم (در فاصله سالهای ۹۷ تا ۲۰۰۵) حاصل شده است در AISC 2005 منظور شده است.
———
۹۱/۱۲/۱۷-با عرض خدمت استاد گرامی در مدلسازی با نرمافزار sap 2000 یک سؤال داشتم. دو عضو که از روی هم عبور میکنند و با پیچ به هم متصل شده اند را چگونه میتوان در sap 2000 مدل کرد.البته در محل تقاطع آنها هیچ گره ای وجود ندارد. حال چطور میتوان این دوعضو را به هم متصل کرد (جهت جلوگیری از کمانش آنها).
———
پاسخ: اگر اتصال بهصورت قیچی عمل میکند (لنگر منتقل نمیشود ولی نیرو منتقل میشود) در این صورت مانند اتصال تیر خورجینی عمل میکند. نحوه مدل کردن آن را قبلاً در همین سایت توضیح داده ام. به قسمت باقی سوالات درسی مراجعه کرده و کلمه قیچی را جستجو کنید.
———
پرسش: آیا استفاده از تیر لانه زنبوری در قابی که دارای مها ربند است مجاز است یا نه ؟با ذکر دلیل
———
پاسخ: به جز دهانه ای که بادبند دارد، در بقیه دهانه ها (به شرطی که دو انتهای تیر بهصورت مفصلی متصل شده باشد) مجاز است. علت:
۱- آییننامه استفاده از تیر لانه زنبوری در دهانه ای که بادبند قرار گرفته ممنوع کرده است (ضوابط لرزهای مبحث دهم را مطالعه نمایید).
۲- دهانه ای که بادبند دارد به عنوان سیستم باربر جانبی باید کامل و عاری از هر گونه نقصی باشد. تیرها و ستونهای قرار گرفته در چهار سمت یک بادبند جزئی از این سیستم می باشند و نمیتوانند لانه زنبوری باشند. ولی تیرهای بقیه دهانه ها تنها باربر ثقلی می باشند و بنابراین میتوانند لانه زنبوری باشند.
البته بنده به شخصه هیچگاه تیرهای اصلی را (حتی تیرهایی که در دهانه بادبند قرار ندارند) را لانه زنبوری طرح نمیدهم.
———
۹۱/۶/۱۱- شاگرد: با استاد گرامی برای کنترل برش قالبی ما باید از مساحت خالص (برشی وکششی) استفاده کنیم یا مساحت کل؟ چون در کتاب سری عمران از مساحت کل استفاده کرده
———
پاسخ: از مساحت خالص باید استفاده شود یعنی قطر سوراخها را باید کم کنید (در جزوه فولاد با شکل توضیح داده ام).
———
۹۱/۶/۸- حسین: .چرا در بادبندها از ناودانی بهجای IPEاستفاده میکنند؟
———
پاسخ: البته از تیر I شکل هم میتوان استفاده کرد. ولی باید توجه داشته باشید که بادبند ها باید در مقابل نیروی نیروی فشاری مقاومت کمانشی بالایی داشته باشند. مقطع دوبل ناودانی (بهصورت باکس) نسبت به مقطع Iشکل ممان اینرسی بیشتری حول محور ضعیف دارد و مقاومت کمانشی آن بیشتر است. علاوه بر این اتصال دوبل ناودانی به ورق اتصال کم هزینه تر میباشد.
———
پرسش: درچه موردی درطراحی ارماتورها از مقاومت بتن صرف نظر میکنیم؟
———
پاسخ: اگر عضو بتنی تحت کشش خالص باشد، این کشش را تنها آرماتور تحمل میکند.
———
پرسش: در ستون های با بست های مورب اگر بخواهیم برای اتصال بست ها به ستون از پیچ استفاده کنیم. پیچ ها باید برای چه نیرویی طرح شوند؟
———
پاسخ: با ، بست مورب مشابه بادبند عمل میکند و با توجه به اینکه این بست ها تحت کشش و فشار هستند، پیچهای اتصال باید بر اساس برش طراحی شوند.
———
پرسش: با ضریب اطمینان به کار رفته توسط آییننامه برای کمانش وبرش وخمش به ترتیب کدام یک از بقیه بزرگتر است؟
———
پاسخ: ضریب اطمینان بر اساس پارامترهای مختلف از جمله اهمیت عضو، رفتار آن عضو در مقابل بارها (رفتار شکل پذیر و یا ترد)، ماهیت بارها و … تعیین میشود و بنابراین نمیتوان قانون کلی صادر کرد. خرابی ناشی از کمانش ناگهانی بوده (ترد است) و معمولا ضریب اطمینانی که برای کمانش منظور میکنند بیشتر از خمش و برش است. در رابطه با مقایسه برش و خمش در اعضای فولادی و بتنی متفاوت است.
———
پرسش: با دو برابر شدن فولاد کششی در یک مقطع مستطیلی لنگر قابل تحمل چندبرابر میشود؟
———
پاسخ: اگر تیر کم فولاد باشد که کمی کمتر از دو برابر میشود مثلاً ۱.۹ برابر ولی اگر تیر پر فولاد باشد میزان افزایش کم خواهد بود مثلاً ۱.۱ برابر. اگر تیر قبل از دو برابر شدن کم فولاد باشد و پس از دوبرابر شدن، پر فولاد محسوب شود، باید محاسبه شود. به جزوه بتن بنده مراجعه نمایید.
———
پرسش: در طراحی به روش اگر میزان خطا در تخمین بار۲۰ درصدومیزان خطا در تخمین مقاومت ۲۵ درصد باشد ضریب اطمینان را چه مقدار باید در نظر بگیریم؟اگه میشه راه حل را برام بنویسید
———
پاسخ: بارهای وارده باید کمتر از مقاومت باشند. اگر بار را با Q نشان دهیم و مقاومت را با R نشان دهیم: مقدار ۱.۲Q باید کمتر از ۰.۷۵R باید باشد. برای این منظور باید ضریب اطمینان برابر SF=1.2/0.75=1.6 در نظر گرفته شود.
———
۹۱/۶/۷- رها: استاد .سؤال من این است اگر در سقف عرشه فولادی لرزش باشدراهکار چیست.
———
پاسخ: پس از اجرای اجزای غیر سازهای (کف سازی و پس از اجرای تیغه ها) این لرزش کاهش مییابد و جای نگرانی نیست. البته اگر کاربری به گونه است که فضاهای بزرگ خالی از تیغه بندی دارید، باید این لرزش ها گرفته شود (چون موجب عدم آسایش ساکنین در آینده خواهد شد). در این موارد حتما طراح اولیه سازهاین مورد را منظور کرده است. برای کاهش لرزش میتوان ارتفاع تیرها (ممان اینرسی آنها) را افزایش داد.
———
پرسش: در مورد کاهش سربار زنده از طبقه بالا به پایین اگر همه مسکونی باشد به ترتیبب از ۰ تا ۵۰ درصد کاهش تعلق میگیرد اگر دو طبقه آخر فروشگاه باشد باز هم از ۰ تا ۵۰ تعلق میگیرد یا ۰و۰و۰و۱۰و۲۰ یا بهصورت ۰ و۰ و۰ و۴۰ و ۵۰ است؟ لطقا قبل از آزمون نظام پاسخ دهید
———
پاسخ: بار زنده ستون هر طبقه برابر مجموع سهم بارگیر آن ستون از هر طبقه بالای آن است. اگر دو طبقه آخر فروشگاه باشد، و با فرض اینکه بار زنده هر طبقه به شرح زیر باشد:
st1=15 ton, st2=12 ton, st3= 14 ton, st4=20 ton, st5=21ton
بار زنده کل برای ستون طبقه اول بهصورت زیر محاسبه میشود:
اگر از کاهش استفاده نشود=۱۵+۱۲+۱۴+۲۰+۲۱=۸۲ton
اگر از کاهش استفاده شود= ۰.۴(۱۵+۱۲+۱۴) + ۲۰+۲۱=۵۷.۴ ton
———
پرسش: نحوه تعریف و قرار دادن بادبند فلزی در یک قاب بتنی در etabs مشابه قرار دادن تو یک قاب فولادیه ؟اگه لطف کنید توضیح بدید ممنون میشم
———
پاسخ: قبل از پاسخ توجه داشته باشید که معمولا ترکیب سیستم بادبندی فلزی با قاب خمشی بتنی در طراحی استفاده نمیشود. این سیستم بیشتر در مقاوم سازی قابهای خمشی بتنی استفاده میشود که در آنها برای تقویت قاب میتوان از بادبند فلزی استفاده نمود. مدلسازی آن تفاوتی با قاب خمشی ندارد و شما باید دو عضو دو سرمفصل فولادی به عنوان بادبند مدل کنید (البته اگر دتایلی که برای اتصال بادبند به قاب در نظر دارید مفصلی نیست، باید نوع اتصال را غیر مفصلی تعریف نمایید.).
———
۹۱/۶/۲- بازیار: با و تشکر از شما استاد گرامی:استفاده از پیچ های پرمقامومت در در اتصال بهصورت اصطکاکی واتکایی در کدام اتصال پیچ های بیشتری لازم میباشد؟اگر از پیچ های معمولی استفاده شود چطور
———
پاسخ: در صورت استفاده از پیچ اعلی اتصال اصطکاکی پیچ بیشتری لازم دارد. درصورتیکه برای اتصال اتکایی از پیچ معمولی و برای اصطکاکی از پیچ اعلی استفاده نمایید، اتصال اتکایی پیچ بیشتری لازم خواهد داشت. دقت کنید که برای اتصالات لرزهای استفاده از اتصال اتکایی ممنوع است.
———
پرسش: سینه بند ها درکدام قسمت تیرها نصب میشوند وکاربرد اونها چیه؟
پاسخ: برای جلوگیری از کمانش پیچشی جانبی، باید برای بالی که تحت فشار است مهار جانبی قرار داده شود. در نقاطی از تیر که لنگر منفی داریم، بال پایین تیر تحت فشار است و برای جلوگیری از کمانش آن باید با یک عضو قطری (سینه بند) این بال را به تیرچه های سقف متصل کنیم.
پرسش: با چرا در کنترل خیز بارهای جانبی را در نظر نمی گیرند؟
پاسخ: در طراحی سازهها دو معیار داریم: ۱- سازه خراب نشود (معیار مقاومت) ۲- سازه قابل بهره برداری باشد. کنترل خیز معیار بهره برداری میباشد.
برای بارهای جانبی مانند باد و زلزله تنها معیار مقاومت کنترل میشود. اگر مثلاً زلزله بیاید، هدف این است که تیرها ستونها و بادبند ها تخریب نشوند (معیار مقاومت). ولی در اثر خیز زیاد در تیرها، دیوار های آجری که تیر روی آن قرار گرفته است ترک خورده، و تاسیسات غیرسازهای مانند کانال کشی ها و لوله کشی ها آسیب می بینند. در زلزله برای سازههای عادی هدف “ایمنی جانی” است و نه بیشتر. البته با این فلسفه پس از هر زلزله ای باید اجزای غیرسازهای که آسیب دیده اند، ترمیم شوند.
———
۹۱/۶/۲- رضا: با :استاد در سوالات آنالیز مربوط به تیرهاچگونه بفهمیم که برش یا خمش را باید کنترل کنیم؟
———
پاسخ: در تیرهای با “بارگذاری” و “ابعاد” عادی، درصورتیکه طول تیر کوتاه باشد برش تعیین کننده است و اگر طول تیر بلند باشد، خمش تعیین کننده خواهد بود. در اکثر تیرهای بالای ۴ متر در سازههای با کاربری مسکونی و یا اداری تجاری، خمش تعیین کننده است.
———
پرسش: چرا در خمش حول محور ضعیف در تیراهن ضریب شکل مقطع مانند یک مقطع مستطیل یا مربع میباشد وضریب شکل برابر ۱.۵ میباشد؟
———
پاسخ: متأسفانه توضیح این مطلب بهصورت نوشتاری برایم مشکل است. شما به کتب فولاد مراجعه نمایید.
———
پرسش: چرا تمیز بودن اتصال اصطکاکی از اهمیت بالایی برخوردار است؟
———
پاسخ: مقاومت اتصال اصطکاکی رابطه مستقیم با ضریب اصطکاک بین دو ورق دارد. اگر ورقها تمیز نباشند (مثلاً زنگ زدگی داشته باشید)، ضریب اصطکاک کاهش یافته و مقاومت اتصال به جهت سر خوردن صفحات روی هم، کاهش مییابد.
———
۹۱/۶/۱- فاطمه: و خسته نباشید یه سازه بتنی ۵ طبقه دارم با کنسولی که در طبقات بالا پخ شده است و ابعاد این کنسول در طبقه اول ۲.۳×۷.۳۵ و در مابقی طبقات ۳.۰۵×۷.۳۵ است از مقطع متغیر برای تیرهای کنسول و انواع سقف تیرچه و دال برای کنسول استفاده کردم ولی نبست تنش دو ستون متصل به کنسول در طبقات بیش از ۱ در حدود ۱.۵ است البته این اتفاق برای ستون های آکس بعدی هم در ۲ طبقه افتاده چطوری باید مشکلش رو حل کنم؟
سازهای داریم که در تراز ۶- و ۳- پارکینگ داره و از تراز ۰ تا ۱۵.۶ دو بلوک جداگانه است که بین آنها ۴ متر فاصله است (این فاصله حیاط است که بین دو بلوک واقع شده) برای مدل کردن این سازه باید چه ملاحظات ویژه یا نکات خاصی رو در نظر بگیریم؟
———
پاسخ: هر دو سوالتان کلی میباشد. برای مورد اول که به هر حال باید با تعیین جهت مناسب برای تیرریزی سقف و تغییر مقطع تیرها و ستونها با (سعی و خطا) به نتیجه مطلوب برسید. دقت کنید که “گاهی” برای رسیدن به پاسخ، “بهجای بیش از حد قوی تر کردن ستون اصلی، بهتر است تیرها و یا ستونهای کناری را تقویت کنید تا سهم ستون اصلی از زلزله کاهش یابد و مشکل آن برطرف شود”.
———
۹۱/۵/۳۱- سهیل: با ، پس از آنالیز p-delta با خطای زیر مواجه شده ام :* * * W A R N I N G * * * NEGATIVE STIFFNESS FOUND DURING SOLUTION FOR DOF RY OF JOINT 6 LOCATED AT X = 18.500000, Y = 11.000000, Z = 15.400000, STIFFNESS MATRIX DIAGONAL VALUE = -3131.963, لطف می فرمایید علت را توضیح دهید. :
———
پاسخ: این پیغام می گوید که سازه در قسمتی که مختصات آن مشخص شده است، ناپایداری موضعی دارد. ممکن است که در آن قسمت اجزای سازه به هم متصل نیستند و یا مش بندی المانهای سطحی مشکل دارد. بعضی وقتها هم در آن نقطه دو تا گره تعریف شده است (حول نقطه مورد نظر یک پنجره باز کنید تا گره مورد نظر انتخاب شود و چک کنید که آیا یک گره انتخاب شده یا دو گره).
———
۹۱/۵/۲۹- محمد: با به استاد عزیز.در مورد ساده یا پیوسته بودن در سازههای بتنی برای کنترل حداقل ارتفاع تیر توضیح می دهید؟یعنی چه موقع تیر ساده میباشد؟چه موقع پیوسته است؟آیا نوع بار گذاری یعنی جهت تیرچه ها نقشی در عبارت مذکور دارد؟
———
پاسخ: قبلاً پاسخ داده ام. در قسمت مشاهده باقی سوالات، کلمه پیوسته را جستجو کنید.
———
۹۱/۵/۲۹- علی: در خصوص تعداد مدهای نوسان در مبحث ۶ ص۶۹منظور از تمام مدهایی که مجموع جرمهای موثر در آنها بیشتر ۹۰درصد جرم کل سازه باشد یعنی ۱-حداقل تعداد مدهای نوسان(بدون ترتیب) که جرم آنها بیشتراز۹۰درصد جرم کل شود ۲-حداکثر تعدادمدها که شرط ۹۰درصدی را براورده سازد(بدون ترتیب )۳-به یک ترتیب خاص ، مثلاً مدهای باجرم بیشتر به کمتر شمارش شوند تا به ۹۰درصد کل برسیم یا بلعکس.
———
پاسخ: مورد سوم صحیح میباشد. برای کنترل این موضوع در نرمافزار ETABS باید پس از آنالیز سازه در منوی اصلی display/show tables… را انتخاب کرده و سپس در پنجره باز شده باید Analysis results\modal information\building modal information\modal participating mass ratios را انتخاب نمایید. در پنجره باز شده با توجه به اعداد نوشته شده در ستون های SumUx و SumUy تعداد مدهایی را که در آنها مجموع به ۹۰ درصد می رسد تعیین میشود.
———
پرسش: ۲ ساختمان فولادی و بتنی رو از دو طریق روابط دستی و از طریق نرمافزار ایتبس و سیف تحلیل و طراحی کردم- اما نتایج و مقاطعی که از طریق روابط دستی بدست میاد با نتایج نرمافزاری تفاوت داره-حال سؤال اینه که ۱-علت کامل و دقیق این تفاوت ها چیه؟ و ۲-نتایج دستی دقیق تر است یا نتایج نرمافزار؟
پاسخ: علت این تفاوتها احتمالاً اشتباهات شما در ۱- محاسبات دستی ۲- وارد کردن اطلاعات به نرمافزار میباشد. تفاوت ها در چه حدی است؟ اگر تفاوت ها کم است، علل آن میتواند چنین مواردی باشد: نرمافزار تغییر شکلهای برشی و پیچشی را هم منظور میکند ولی شما تنها تغییرشکلهای خمشی را منظور می کنید. نرمافزار سختی ناحیه اتصال تیر به ستون (نواحی صلب انتهایی اعضا) را منظور میکند ولی شما در محاسبات طول تیر را فاصله آکس تا آکس در نظر می گیرید. مسلما نرمافزار دقیقتر از محاسبات دستی میباشد (البته اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشد).
———
۹۱/۵/۲۶- رضا» با .چرا نمیتوانیم از آییننامه aci-02یا۰۵ استفاده کنیم؟چون نسبت به ۹۹ بارها را کاهش داده است.ما میتوانیم با همان ضریب رفتار قبل از این آییننامه استفاده کنیم؟ اگر یک ساختمان را یکبار با ۹۹ و یکبار با ۲۰۰۵ محاسبه کنیم تفاوت مقدار میلگرد های محاسبه شده بسیار زیاد میباشد. ممنون
———
پاسخ: آییننامه aci از سال ۲۰۰۲ به بعد بر اساس زلزله تراز نهایی نوشته شده است. در حالیکه ضریب زلزله ای که شما بر اساس استاندارد ۲۸۰۰ بدست می آورید تراز نهایی نمیباشد. برای رفع این مشکل، شما میتوانید ابتدا ضریب ABI/R را از استاندارد ۲۸۰۰ محاسبه کرده و سپس به عدد ۱.۴ ضرب نمایید. با این افزایش ضریب زلزله بدست آمده تقریبا زلزله تراز نهایی خواهد بود. در صورت استفاده از aci-02، باید ۱.۴ABI/R را به عنوان ضریب C به نرمافزار معرفی نمایید. در این صورت طرحتان صحیح خواهد بود. البته باید توجه داشته باشید که در هنگام کنترل drift در رابطه ۱۴-۲ در صفحه ۳۵ استاندارد ۲۸۰۰ بهجای ۰.۷R باید از R استفاده نمایید (و یا اینکه برای دریفت مجددا زلزله افزایش نیافته را معیار قرار دهید).
——–
۹۱/۵/۲۶- رضا: با در سوله ها از Q25به عنوان مهاربند استفاده میشود.نحوه مدل سازی آن چگونه است؟چه پارامترهایی را وارد کنیم تا عضو فقط کشش تحمل کند؟لطفا با یک مثال توضیح دهید.
———
پاسخ: طبق بند ۱۰-۳-۹-۳-۱-۳ مبحث دهم میتوان برای بادبندهای همگرای معمولی از میلگرد استفاده نمود. برای اینکه میلگردها کششی منظور شود، یا باید آنالیز غیرخطی انجام دهید که وقت گیر است و مقرون به صرفه نیست و یا اینکه بهصورت تقریبی به شرح زیر عمل کنید: میلگردها را بهصورت ضرب دری با مقطع خودشان در نرمافزار مدل کنید. با توجه به اینکه در هر بار گذاری تنها یکی از ضربدری ها بهصورت کششی عمل میکند، میتوان سختی هر دوی آنها را نصف وارد کنیم تا مدلسازی صحیح باشد. برای این منظور در قسمتی که مقطع میلگرد را تعریف می کنید، بر روی set modifier کلیک کرده و در قسمت cross section area عدد ۰.۵ را وارد کنید. پس از آنالیز سازه نیروی یکی از بادبندها را از نرمافزار می خوانیم، نیروی بدست آمده را ضرب در ۲ می کنیم و با نیروی مجاز چک می کنیم که آیا پاسخگو هست یا نه. تنش مجاز میلگرد را (در صورت استفاده از روش ASD) میتوانید برابر ۰.۳۳Fu در نظر بگیرید. در ضمن نسبت طول میلگرد به قطر آن نباید بیشتر از ۳۰۰ باشد.
———
پرسش: اجرای میلگرد ریشه خصوصا ستونهای بالای پی اجباری است یا اینکه میتوان یکسره اجرا کرد وآیا در آییننامه های جاری مطلبی در این مورد است ودیگر اینکه آیا اجرای این ریشه ها سبب تمرکز تنش نمیشود ودرصد آرماتور مقطع را زیاد نمیکند ممنون میشم راهنمایی بفرمائید ./. باتشکر
———
پاسخ: اجباری در کار نیست. اگر ارتفاع طبقه کم باشد میتوانید آرماتورهای ریشه را بهصورت یکسره تا بالا ادامه دهید ولی به لحاظ اجرایی این روش مشکل خواهد بود. از نظر تمرکز تنش هم به هر حال آییننامه وصله آرماتورهای ریشه را مجاز می داند. البته اگر سازه از نوع شکل پذیری ویژه (بالا) باشد، باید وصله آرماتورهای ستون در میانه ستون باشد و اجازه نداریم آنها را در ابتدای ستون وصله کنیم. در ضمن درصد آرماتور در محل وصله نباید بیش از ۶ درصد باشد.
———
پرسش: نیاز به طیف طرح ساختگاه داشتم در سایت peer.berkely.edu نوع خاک ۲یا۳را به چه نحوی باید وارد کنیم؟ ویک سؤال دیگه با عرض پوزش از شما من امسال در کنکور ارشد شرکت کردم و احتمالاً زلزله قبول بشم در این گزایش نیاز به تسلط بر یکی از زبانهای برنامه نویسی را دارم یا نه وچه زبانی
———
پاسخ: در همان سایت peer اگر دقت کنید در قسمت site classification USGS چهار نوع خاک A, B, C, D موجود است که با توجه به سرعت موج در آنها و مقایسه سرعت موج انواع خاک در صفحه ۱۸ استاندارد ۲۸۰۰ میتوانید نوع خاک را انتخاب نمایید. در رابطه با برنامه نویسی بستگی به نظر استاد راهنمایتان دارد ولی به عنوان یک برنامه پرکاربرد بهتر است با نرمافزار Matlab آشنایی داشته باشید.
———
پرسش: انتقال نیروی زلزله به بادبند یا دیوار برشی از طریق تیر صورت میگیرد یا از طریق کف سازه ای -چون که از جایی شنیده بودم که اگه ستون به کف سازه ای متصل نباشه نمیشه بادبند رو به اون ستون وصل کرد سوالم اینه که در صورتیکه اتصال به کف شرط اصلی باشه در این صورت کف سازه ای چجوری به تنهایی نیرو ی زلزله رو به ستون منتقل میکنه -عاجزانه خواهشمنم روشن توضیح بدید خیلی گیج شدم
———
پاسخ: برای آشنایی با مسیر انتقال بار به فصل دیافراگم ها در جلد چهارم کتاب فولاد دکتر میرقادری و دکتر ازهری مراجعه نمایید. ولی به طور کلی برای سازههای عادی که شامل تیر و ستون و کف می باشند، باید اتصال مناسبی بین “کف” و “تیرهای محیطی” آن برقرار باشد. این اتصال باید به گونه ای باشد که بتواند نیروی اینرسی ناشی از پرتاب شدن کف سازه را به تیرها منتقل کند (نحوه محاسبه این نیرو و اتصالات در کتابی که گفتم آمده است). تیرها نیز نیرو را به ستونها (و یا بادبندها) منتقل میکنند. در این حالت نیازی به اتصال مستقیم کف به ستون نیست. اگر سازهای دارید که فاقد تیر است (مثلاً دال بتنی تخت بدون تیر محیطی)، نیرو از دال به ستون منتقل میشود که ناحیه اتصال دال با ستون باید قادر به انتقال نیروها باشد.
———
پرسش: بر طبق آییننامه ۲۸۰۰ زلزله می بایست برای طراحی ستون هایی که در محل تقاطع دو سیستم مقاوم جانبی قرار دارند ۱۰۰ درصد نیروی زلزله در یک امتداد با ۳۰ درصد نیروی زلزله در جهت متعامد ترکیب شود . پس چرا در ترکیب بارهایی که در نرمافزار Etabs برای طراحی سازه بتنی دو جهت خمشی در نظر گرفته شده است چنین ضابطه ای رعایت نشده است ؟
———
پاسخ: نرمافزار تنها برخی از ترکیب بارهای پایه را بهصورت اتوماتیک ایجاد میکند. برای مثال اگر فشار خاک دارید و یا بار برف (snow load) تعریف کرده اید، باید ترکیب بارهای مربوطه را بهصورت دستی وارد نمایید. اصولا ترکیب بارهایی که بسته به شرایط سازه تغییر میکنند، در ترکیب بارهای پیش فرض نرمافزار منظور نشده اند. طبق تبصره ۱ در صفحه۱۲ استاندارد ۲۸۰۰ امده است که اگر بار محوری ستون کم باشد نیازی به منظور کردن ترکیب ۳۰ درصد نیست (شرطی میباشد). در منوال خود نرمافزار ETABS هم تاکید شده است که ترکیب بارهای پیش فرض نرمافزار کافی نیستند و کاربر باید ترکیب بارها را چک کند.
——–
پرسش: در سازههای فولادی ترکیب بارهای زلزله تشدید یافته، در طراحی کل سازه استفاده میشود یا فقط در طراحی ستونها؟
پاسخ: خیر تنها ستونها نیست. برای نمونه در طراحی اتصالات لرزهای نیز از این ترکیب بارها استفاده میشود. به ضوابط لرزهای مبحث ۱۰ مراجعه نمایید.
———
پرسش: در طراحی امکان دارد نیروی هردو عضو بادبند ضربدری منفی بدست آید؟
پاسخ: در شرایطی که بارگذاری جانبی (زلزله یا باد) یکی از بادبندها در فشار و دیگری در کشش خواهد بود که با توجه به رفت و برگشتی بودن زلزله، این فشار و کشش در هر دو عضو قطری بادبند باید منظور شود. ولی تحت اثر بار گذاری ثقلی (وزن سازه) ممکن است همزمان هر دو عضو در فشار (و یا همزمان تحت کشش باشند). نتیجه اینکه اگر بار زلزله به اشتباه ناچیز وارد شده باشد و یا آرایش اعضای سازه به گونه ای باشد که اثر بار ثقلی بیشتر از اثر زلزله باشد، ممکن است نیروی هر دو عضو منفی (فشاری) بدست آید (این حالت به ندرت اتفاق می افتد).
———
پرسش: چرا در تیرهای با ارتفاع ۲۵cm از خاموت استفاده نمی شود؟
پاسخ: طبق بند ۹-۱۲-۶-۳-۱ و ۹-۱۲-۶-۳-۲ مبحث نهم اگر ارتفاع تیر از ۲۵ کمتر باشد و ” مقدار برش حداکثر در تیر کمتر از مقاومت برشی مربوط به بتن در تیر باشد” نیازی به خاموت نیست ولی اگر مقاومت برشی بتن کافی نباشد باید از خاموت استفاده شود. در دالها و پی ها هم همین قانون برقرار است.
علت: در چنین تیرهایی عمدتاً عرض تیر بیشتر از عمق تیر است و این تیرها همانند دالها رفتار میکنند. در دالهای بتنی به جهت محصوریت جانبی بتن مقاومت برشی بتن افزایش مییابد و به همین دلیل آییننامه بین تیرهای عادی و دالها تفاوت قائل شده است.
———
۹۱/۵/۱۵- سیاوش زند: با خدمت استاد محترم آیا در ستونی که تیر تنها از یک طرف به بال یا جان ستون برخورد میکند نیازی به استفاده از ورق تقویتی در هر دو طرف بال یا ورق جان در هر دو طرف جان هست یا فقط میباید در محل برخورد تیر به بال یا جان ستون ورق اجرا کرد
———
پاسخ: اگر منظورتان ورقهای تقویتی ستون در محل اتصال تیر به ستون میباشد، بر اساس اینکه اتصال تیر مفصلی باشد یا گیردار پاسخ متفاوت است. نمیتوان قانون کلی صادر کرد بسته به شرایط و محاسبات ممکن است نیاز به ورق تقویتی باشد و یا نباشد. اگر اتصال مفصلی باشد، و نیاز به تقویت داشته باشیم، تنهاوجهی که تیر به ستون متصل شده است نیاز به تقویت دارد.
———
پرسش: برای طراحی یک سازه بتن مسلح با استفاده از نرمافزار Etabs ، برنامه هم سطح مقطع میلگرد طولی ( longitudinal bars ) و هم سطح مقطع میلگرد پیچشی ( در بعضی موارد ) خروجی میدهد، آیا این بدین معنی است که می باید مجموع این دو مساحت میلگرد را به عنوان میلگرد طولی در تیر جانمایی کنبم ؟
———
پاسخ: شما باید میلگردهای طولی را بخوانید (مثلاً ۲۰ سانتیمتر مربع برای آرماتورهای فوقانی و ۱۸ سانتیمتر مربع برای آرماتورهای پایینی) و سپس میلگردهای طولی پیچشی را بخوانید (مثلاً ۸ سانتیمتر مربع). ۸ سانتیمتر مربع مربوط به پیچش باید در محیط مقطع توزیع شود. اگر بهصورت محافظه کارانه فرض کنیم که نصف این مقدار در بالای تیر و نصف دیگر در پایین قرار داده شود و بنابراین:
آرماتورهای بالایی برابر ۲۰+۴=۲۴
آرماتورهای پایین برابر ۱۸+۴=۲۲
———
۹۱/۵/۱۴- محمد: میخاستم بدونم در ساختمانهایی که دیوار برشی دارند، آییننامه بندی دارد که می گوید یکبار باید ۳۰ درصد نیرو جانبی به قاب داده شود و یکبارهم ۱۰۰درصد نیروی جانبی به دیوار برشی. حالا من میخام بدونم این کار را در Etebs چگونه انجام بدم؟ ممنون میشم اگه سریع جواب بدید.
———
پاسخ: البته آیین چنین نمی گوید (صفحه ۱۰ از استاندارد ۲۸۰۰ را ببینید). آییننامه می گوید قابهای خمشی باید بتوانند مسقلا حداقل ۲۵ درصد نیروی جانبی را تحمل کنند. برای آشنایی با نحوه کنترل این بند به صفحه ۲۰۷ از کتاب راهنمای گام به گام انجام پروژههای فولاد و بتن، نوشته مهندس جعفری مراجعه نمایید ( فایل pdf آنرا میتوانید از همین سایت دانلود نمایید.)
———
ما ملاک های تعیین محل قرارگیری بادبندها به غیر از محدودیت های معماری چیست؟
———
پاسخ: صفحه ۱۴ از کتاب راهنمای گام به گام انجام پروژههای فولاد و بتن، نوشته مهندس جعفری مراجعه نمایید ( فایل pdf آنرا میتوانید از همین سایت دانلود نمایید.)
———
۹۱/۵/۱۱- نازنین عارفی: استاد من میخواستم نیروی بولت و حتی اگه بشه دیاگرامشو (نیروی بولت – به نیروی اعمالی ) رسم کنم میشه راهنماییم کنید ؟مثلاگ در یک اتصال تیر به ستون نیروی تک تک بولتها را بدست بیارم
———
پاسخ: سوالتان کلی است. بسته به نوع اتصال(اصطکاکی یا اتکایی) پاسخ فرق میکند. اگر هدفتان بررسی علمی است بهتر است فصل چهارم کتاب:
Steel Structures Design and Behavior, Fifth edition, 2009
را به دقت مطالعه نمایید. فایل pdf بهصورت اسکن شده از این کتاب را میتوانید از برخی سایتها دانلود نمایید (به حجم ۱۲۶ مگابایت).
———
۹۱/۵/۱۰- امین: با عرض خدمت استاد گرامی بنده برای انتخاب نوع آییننامه در نرمافزار ETABSدچار مشکل هستم چون آییننامه AISC-LRFD2005رو توی نرمافزار پیدا نمیکنم و تنها ۹۹و۹۳ موجود میباشد لطف کنید بنده را راهنمایی بفرمایید باتشکر
———
پاسخ: شما باید گرینه AISC360-05/IBC2006 را انتخاب کرده و سپس در پایین همان پنجره در قسمت Design Provision گرینه LRFD را انتخاب نمایید.
———
۹۱/۵/۱۰- ایوب: با به استاد گرامی: من وقتی یه سازه فولادی رو در ایتبس مدل میکنم بعد زدن دکمه طراحی در پایان عملیات طراحی با این پیغام مواجه میشم (analaysis and design sections differ for 36 steel frames do you want to reiterate analasis and design) وقتی این پیغام رو میده یعنی مشکل چیه باید چیکار کنم؟ وقتی تنش ها رو چک میکنم همه رو اشتباه محاسبه میکنه اگه راهنمایی کنید ممنون میشم.
———
پاسخ: برخی از اعضا (تیر، ستون یا بادبند) دارای مقطع auto section می باشند. باید از طریق منوی:
design/steel frame design/make auto select section null
تمامی مقاطع را از حالت اتوماتیک خارج نمایید.
———
۹۱/۵/۱۰- علی: با و تشکر از سایتتون دارم یه مرغداری با سازه فولادی دارای دو سقف به مساحت ۱۰۰۰ مترمربع رامحاسبه میکنم.آیا از بادبند استفاده کنم یا خیر؟
———
پاسخ: قانون کلی نمیتوان صادر کرد ولی اگر سازه مورد نظرتان بهصورت یک سوله میباشد معمولا در راستای طولی از سیستم بابندی شده و در راستای عرضی از قاب خمشی استفاده میکنند.
———
۹۱/۵/۹- مرادی: .استاد در etabs وقتی برای محاسبه جرم گزینه from loads فعال بشه به طور خودکار وزن مثلاً سقف تیرچه بلوک معرفی شده هم بهش اضافه میشه ؟چون ۲تا روش هست و تو هردوگزینهfrrom loads فعال میشه ولی تو یکیش جرم حجمی مصالح صفرفرض میشه وهمه این مقداردربار لحاظ میشه ولی در روش دوم وزن سقف تو مقدار بار نمیاد درحالیکه مصالح جرم دارن وبازم همون گزینه فعال میشه ( توکتابهای آقای باجی ).درضمن اگر به سقف جرم ندیم مرکزجرم در راستای z با اختلاف نصف ضخامت سقف محاسبه میشه , این مشکلی پیش نمیاره؟ وظیفمه از شما بابت وقتی که میذارید تشکر کنم,تقریبا هر روز مطالب رو چک میکنم و واقعا یه کلاس درس مفیده برام.
———
پاسخ: اگر:
گزینه from load -در قسمت define mass source انتخاب شود – و جرم حجمی مصالح هم غیرصفر وارد شود، در این صورت علاوه بر بارهایی که توسط کاربر وارد شده اند، وزن کلیه اجزای سازه شامل تیرها ستونها و کفها نیز به عنوان بار مرده منظور محسوب خواهد شد. ولی اگر جرم حجمی مصالح را صفر وارد کنید، تنها بارهای مرده ای که توسط کاربر مستقیما به کفها و یا تیرها اعمال شده به عنوان بار لرزهای درنظرگرفته میشود. در رابطه با سؤال دوم باید دقت کنید که در نرم افزر ETABS مرکز تیرها و سقف در تراز روی کف ( و نه در وصط ارتفاع کف یا تیر) در نظر گرفته میشود و بنابراین مرکز جرم بارهای اعمالی و بارهای خود کف بر هم منطبقند. البته این تقریب تاثیر ناچیزی در پاسخها دارد.
——–
۹۱/۵/۹- مهسا محمدی: می خواستم بپرسم برای انجام پروژه ی فولاد آیا امکان دارد که مثلاً اگر تیر هایمان را پروفیل ۲IPE طراحی کردیم ستون هایمان از پروفیل IPB باشند ؟
———
پاسخ: امکان که دارد (آییننامه منع نکرده است) ولی منطقی نیست. استفاده از مقطع دوبل برای تیر باید توجیه داشته باشد. اگر تیرتان با مقطع تک جواب نمیدهد، باید از تیرورق استفاده کنید مگر اینکه پیچش داشته باشید. چرا برای ستون مقطع IPB استفاده می کنید. در ایران این مقطع کمیاب است.
———
پرسش: قانون هوک در بخش پلاستیک وعلت انتخاب فولاد بهصورت ای شکل را لطف کنید و توضیح دهید
———
پاسخ: قانون هوک که همان قانون فنر هاست که در دبیرستان خوانده ایم:F=K*delta که بهجای K مدول الاستیسیته یا همان سختی ماده جایگزین میشود. در ناحیه پلاستیک ماده نرم تر میشود و سختی آن کاهش مییابد که میتوان با یک تقریب رابطه sigma=(E)*(e) را همانند ناحیه الاستیک برای ناحیه پلاستیک نیز نوشت. منتها به جهت نرم شدن ماده مقدار E بسیار کاهش مییابد (مثلاً ۰.۰۳E). علت استفاده از مقطع I شکل هم برای تیرهای فولادی این است که بتوان با کمترین مصالح مصرفی به بیشترین ممان اینرسی دست یابیم. (می دانیم که در بحث خمش تیرها، ممان اینرسی نقش موثری دارد) حال سؤال اینجاست که چرا در سازههای بتنی از مقطع مستطیلی استفاده میشود؟ دلیل اصلی آن این است که اگر I شکل استفاده شود هزینه قالب بندی بالا می رود و مقرون به صرفه نیست.
———
۹۱/۵/۸- نیما: با ، چرا برای ضخامت های زیاد ورق های فولادی ، تنش تسلیم کم میشود ؟ چرا ضخامت از یه حدی که بیشتر میشود ، Fu و Fy کم میشود ؟
———
پاسخ: در این مورد مطمئن نیستم ولی احتمالاً دلایل زیر در آن دخیل باشد:
۱- نحوه تولید: ورقهای ضخیم پس از تولید کند تر از ورقهای عادی خنک میشوند (به جهت ضخامت زیاد طول می کشد تا به دمای عادی برسند) و همین باعث تغییر ساختار و رفتار آنها میشود.
۲- ورقهای ضخیم ساختاری غیر یکنواخت دارند (خاصیت تورق در آنها بیشتر است)
———
پرسش: ساختمانی اسکلت مفصلی وجود داره که تمام تیر ریزی هایش در یک جهت است.میخواستم بپرسم تیرهایی که بار ثقلی به آن نمیرسد چگونه طراحی میشوند؟چون من در مرحله طراحی دستی پروژه هستم سؤال رو میپرسم..
———
پاسخ: اگر تیری اتصال مفصلی به ستون داشته باشد و تیرچه ها هم موازی آن باشند، همانند تیرچه ها یکبار گسترده ناچیز شامل وزن خود تیر و نیز وزن سقف به عرض بارگیر یک متر را تحمل میکند. البته در تیرهای پیرامونی باید وزن دیوار را نیز در نظر بگیرید. بنابراین این تیرها همانند تیرچه ها مقطع سبکی خواهند داشت.
پرسش: موضوع پایان نامه می خوام روی اتصالات RBS از نوع آکاردئونی کار کنم. خواستم بدونم میشه این نوع اتصال را با سازههای پیچی با صفحا انتهایی ادغام کنم؟ شما خودتون پیشنهاد دیگه ای برای کار کردن روی اتصالات آکاردئونی (با ورق چین دار) ندارید؟
———
پاسخ: شدنش که شدنی هست. ولی باید توجه داشته باشید که طرحتان اقتصادی باشد. در طرح RBS اتصال انتهایی تیر بهصورت جوش مستقیم بالهای تیر به ستون انجام میشود (بدون ورق های اضافی) که هزینه اجرای آن کم است. در عوض شما هزینه ایجاد برش در تیر را دارید به علاوه اینکه طول تیرها باید دقیق بریده شود (بدون فاصله بادخور با ستون). در این مورد با استاد راهنمایتان مشورت کنید.
پرسش: طریقه کنترل بادبند در نرمافزار etabs را توضیح می دهید؟من ratio بادبند را با ۰.۷ کنترل میکنم و برای ebfبا ۱.۵ برابر c چک میکنم.نمی دونم درست است؟ممنونم
———
پاسخ: طبق ضوابط پیوست دوم استاندارد ۲۸۰۰ (صفحه ۹۷) برای بادبند ها ضریب کاهش B باید در طراحی بادبند ها منظور گردد. مقدار Cc در فرمول این ضریب تقریبا برابر۱۳۰ میباشد. مقدار این ضریب بستگی به لاغری بادبند دارد. برای مثال مقدار این کاهش برای دو ضریب لاغری ۶۰ و ۱۲۰ به شرح زیر میباشد:
Landa=60 then: B=1/(1+60/2/130)=.81
Landa=120 then: B=1/(1+120/2/130)=0.68
بنابراین ضریب ۰.۷ یک مقدار تقریبی برای رابطه بالا میباشد. همچنین در صفحه ۹۹ استاندارد ۲۸۰۰ برای بادبندهای هفت و هشت باید نیروی زلزله را ۱.۵ برابر در نظر بگیرید.
پرسش:
———
۹۱/۵/۳- سعید: با :اگر ممکن است در مورد میراگرها کتابی معرفی کنید (درمورد طراحی واجرا ونوع آنها ……….در چه ساختمانهای کاربرد دارندو………….آیا آییننامه خاصی در موردمیراگرهست باتشکر
———
پاسخ: متأسفانه تخصصی در این زمینه ندارم.
———
پرسش: آیا اتصال اتکایی همان مفصلی و اصطکاکی همان گیردار است باتشکر
———
پاسخ:اگر منظورتان اتصالات اتکایی و اصطکاکی در اتصالات پیچی میباشد، پاسخ منفی است. اتصال اتکایی میتواند به هر دو صورت مفصلی و گیردار طرح شود. اتصال اصطکاکی نیز میتواند بهصورت گیردار و یا مفصلی طرح شود. به تعریف اتصال اصطکاکی در ص ۱۰۷ (فصل ۸) جزوه فولاد بنده مراجعه کنید. در اتصال تیر فلزی به ستون، اگر تنها جان تیر متصل شود (چه بهصورت اتکایی و چه بهصورت اصطکاکی) اتصال را مفصلی در نظر می گیریم و اگر علاوه بر جان تیر، بال تیر نیز وصل شود اتصال گیردار محسوب میشود.
———
پرسش: اگه یک پروژه داشته باشیم در هر دو طرف دیوار برشی داشته و خود قاب از نوع قاب خمشی بتنی متوسط باشه ، اثر ترکخوردگی تیر و ستون ودیوار برشی چند میشه ؟آیا این سازه مهاربندی شده حساب میشه یا نه ؟آخه اثر ترکخوردگی سازه مهار شده با مهار نشده فرق میکنه ؟
———
پاسخ: بلی ضرایب مربوط به ترکخوردگی در بند ۹-۱۰-۸-۴ مبحث ۹ آمده است. همچنین تعریف اینکه چه سازهای مهاربندی شده است یا نه در بند ۹-۱۳-۳ آمده است. البته معمولا اگر دیوار برشی داشته باشید ضوابط بند ۹-۱۳-۳ ارضا میشود و سازه مهاربندی شده محسوب میشود.
———
پرسش: پروژه ای با میلگرد AII طراحی شده است آیا میتوان با همان قطر میلگرد AIII استفاده کرد؟
———
پاسخ: در چه اعضایی؟ تیرها و ستونها؟ بهتر است مجددا طراحی کنید در غیر این صورت غیر اقصادی خواهد بود. یعنی اگر مجددا طراحی شود، تعداد میلگردهای لازم کاهش مییابد(اگر قبلاً یکبار طراحی شده، کنترل مجدد آن با AIII کار سختی نیست).
———
پرسش: پیرو سؤال قبلی ام در مورد استفاده از میلگرد AIIIبهجای میلگرد AII توضیحات بیشتری را ارائه میدهم :مشاور مسکن مهر پروژه ای کل اسکلت بتنی را با میلگرد میلگرد AIIطراحی کرده است حال پیمانکار میلگرد میلگرد AIIIتهیه کرده استآیا میتوان با همان قطر میلگرد AIII استفاده کرد؟شکل پذیری سازه و شکست ترد و.دیگر مسائل مشکلی پیش نمی آید؟
———
پاسخ: اگر درصد آرماتور در تیرها و ستونها بالا نیست، مشکلی پیش نمی آید و میتوانید برای میلگردهای “طولی” از AIII استفاده نمایید ولی برای میلگردهای عرضی (خاموت و تنگها) باید از میلگرد AII استفاده نمایید. ولی اگر در تیرها تراکم(درصد) آرماتور بالاست (مثلاً بالاتر از ۱.۵ درصد) باید چک کنید که از حداکثر مجاز تیر بیشتر نباشد. ولی اگر در برخی نقاط تراکم آرماتور
———
پرسش: بار معادل تیغه بندی اگر تیغه نداشته باشیم یا تیغه ها یر روی تیر واقع شده باشند و بار تیغه مستقیما بر تیر اعمال گردد آیا نیاز به افزایش بار کف به مقدار ۱۰۰ کیلوگرم است ؟
———
پاسخ: محل تیغه بندی ممکن است در طول عمر سازه توسط کاربران آن تغییر داده داده شود. این امر به خصوص در مورد سازههایی با کاربری اداری و مانند آن بیشتر محتمل است. بنابراین برای مثال اگر بارهایی را که بهصورت موضعی بر روی تیر وارد کرده اید، معادل ۷۰ کیلوگرم بر متر مربع بار گسترده است، باید به اندازه ۳۰ کیلوگرم بر مترمربع نیز بهصورت اضافی و بهصورت بار گسترده در نظر گیرید. (البته مبحث ۶ به صراحت این موضوع را بیان نکرده است و جای سؤال دارد).
———
۹۱/۴/۳۰- محسن: با استاد درحالت کلی تیرهای لانه زنبوری واسه کدام سازهها مناسب نمی باشند؟
———
پاسخ: به صفحه ۸۲ جزوه فولاد بنده (ویژه کنکور ارشد) مراجعه نمایید.
———
۹۱/۴/۲۸- جلال: با .آقای دکتر چرا در طراحی دستک ها،دستک طبقه آخر بهصورت ضربدری ودر مابقی طبقات بهصورت قطری در نظر گرفته می شوند؟باتشکر
———
پاسخ: قانون و رویه به خصوصی در این مورد نداریم و طراح میتواند بر اساس صلاحدید و نوع طرح دستک طبقات را تعیین کند.
———
پرسش: آیا امکان دارد که برای تعیین تنش مجاز برشی تیر ورقی که نیروی محوری فشاری قابل ملاحظه ای دارد نیز از عمل میدان کششی استفاده کرد ؟
———
پاسخ: در آییننامه من منعی در این مورد نیافتم (البته ندیدن دلیل بر نبودن نیست! باید باز بررسی کنید). ولی:
۱- با افزایش نیروی فشاری امکان تشکیل سیستم خرپایی طبق روش عمل میدان کششی زیر سؤال میرود. یعنی دستک قطری خرپا که در جان تیرورق تشکیل میشود ممکن است تحت فشار بیفتد و نتواند عمل کند. بنابراین توصیه من این است که در چنین مواردی از این روش استفاده ننمایید.
۲- می دانید که استفاده از تیرورق (تیرهایی که نسبت ارتفاع به ضخامت جان در آنها از بالاست) در اعضایی که تحت فشارند مجاز نیست. چون استفاده از اجزای لاغر (جان لاغر) تنها در جان اعضای خمشی مجاز است و اگر نسبت fa/Fa در عضو بیشتر از ۰.۱۵ باشد، تیر ستون محسوب شده و دیگر نمیتوان برای آن مقطع تیر ورق استفاده کرد (به تعریف تیرورق در بند ۱۰-۱-۶ مبحث ۱۰ مراجعه نمایید).
——–
پرسش: برای طراحی پرلین از نیمرخ های Z و IPE میتوان آنها را در ETABS مدل و طراحی کرد؟
———
پاسخ: بلی با صرف نظر و تقریب در برخی مسائل میتوان مدل نمود. از جمله اینکه وجود میل مهارها (سگراد) و تاثیر آنها به عنوان تکیه گاه جانبی برای خمش حول محور ضعیف را صرف نظر نمایید (محافظه کارانه) ولی بهتر است LTB Minor لاپه ها را به یک سوم کاهش دهید ( اگر سگراد ها تیر را سه قسمت میکنند). در ضمن باید محور local axis مربوط به پرلین ها را نیز بر اساس شیب سقف اصلاح نمایید. تنها می ماند مسئله پیچش که انرا هم میتوان طبق توصیه کتب طراحی به این صورت منظور نمایید که نسبت تنش مربوط به خمش حول محور ضعیف را دو برابر منظور نمایید.
———
۹۱/۴/۲۶- شهرام: با خدمت شما من تعدادی سؤال داشتم : ۱.در طراحی اتصال گیردار اگر ستون بهصورت box باشد باز هم میتوان از ورق پیوستگی استفاده کرد؟ ۲. برای گرفتن خروجی نیروها از etabs به منظور طراحی اعضا مثل تیر ستون یا اتصالات از چه روشی باید استفاده کرد show tables یا اینکه روش بهتری نیز هست ؟۳.سؤال اخر اینکه اگر من بخواهم شما رو حضوری ملاقات کنم چه روزی و در کدام ساختمان دانشکده تشریف دارین ۷ یا ۶
———
پاسخ: ۱- میتوان؟! اگر اتصال گیردار لرزه گیر میباشد ( که در اکثر موارد اینگونه است) “باید” استفاده کرد. برای اجرای آنهم روش های مختلفی داریم که بهترین آنها این است که یکی از چهار وجه ستون بهصورت وصله (درپوش) اجرا شود تا جای دست برای جوش ورق داشته باشیم و پس از جوش دادن ورق پیوستگی ادامه آن وجه بهصورت وصله با جوش نفوذی تکیمل گردد. ۲- اگر تعداد اعضایی که مد نظر است زیاد باشد که همان روش جدولی و استفاده از نرمافزار Excel مناسب میباشد ولی اگر تعداد کم است بهتر است طبق توضیحی که در صفحه دوم فایل “مراحل طراحی لرزهای اتصال گیردار تیر به ستون…” نوشته ام، میتوانید یک ترکیب بار ENV تعریف کنید و دیاگرام ها را بهصورت گرافیکی تحت این ترکیب بار مشاهده نمایید و بیشترین لنگر را ببینید. ۳- بنده تقریبا تمامی روزها از ساعت ۱۰ الی ۱۲ در ساختمان شماره ۷ هستم (انتهای سالنی که اتاق اساتید قرار دارد) . البته احتمالاً از نیمه مرداد تا آخر شهریور نخواهم بود.
———
پرسش: برای مدلسازی استخر در برنامه ETABS نمی دانم چه کار کنم.
پاسخ: اگر استخر در کف سازه (در تراز پی) قرار دارد که نیازی به مدلسازی آن در ETABS نیست و کل بار آن از طریق پی به خاک منتقل میشود. ولی اگر در تراز طبقات استخر دارید، بسته به معماری سازه ممکن است این استخر بهصورت آویز از طبقه فوقانی منظور شود و یا اینکه بهصورت اتکایی بر روی کف طبقه زیرین قرار گیرد. اگر بار اولتان است که چنین سازهای را مدل می کنید بهتر است با یک فرد مجرب از نزدیک مشورت بگیرید.
———
۹۱/۴/۲۲- میثم: ضمن عرض و خدا قوت در تیر ورقها اگر بال فشاری از دو طرف بهصورت یکسره به جان جوش شود ، آیا با رعایت نسبت پهنای بال به ضخامت و ارتفاع جان به ضخامت جان میتوان تیر را فشرده در نظر گرفت؟ متشکرم
———
پاسخ: مسلما میتوان. تعریف فشرده بودن هم همین است. حتی اگر جوش یک طرفه و سراسری باشد باز هم فشرده است.
———
۹۱/۴/۲۲- ش-ع-: ۱ ) در تیر I شکل با ورق تقویتی روی بال برای اینکه مقطع فشرده باشد آیا لازم است محدودیت پهنا به ضخامت در بال فشاری و ورق تقویتی(ردیف ۷ص۲۵آییننامه) همزمان برقرار باشد؟ ۲) درتیر مورد سؤال اول، برای کنترل روابط فصل ۵ مبحث ۱۰ (اعضای خمشی) آیا مساحت بال فشاری برابر است با مساحت بال تیر i شکل + مساحت ورق تقویتی؟ متشکرم
———
پاسخ: ۱: بلی ورق تقویتی باید به تنهایی ضوابط مربوط به خود و بال تیر نیز به تنهایی ضوابط مربوط به بال تیر را ارضا نماید تا فشرده مجسوب شود.۲- بلی در روابط فصل ۵، برای مثال در رابطه آخر در صفحه ۵۲ بهجای Af باید مساحت کل بال شامل بال + مساحت ورق منظور گردد.
———
۹۱/۴/۲۱- فرزان: .در سازه بتنی قاب خمشی کنترل تغییر مکان نسبی جواب نمیدهد و نمیتوان از دیوار برشی استفاده کرد، همچنین ارتفاع تیرها را افزایش دادم و حتی از آنالیز دینامیکی استفاده کردم تا بتوانم ضریب زلزله را اصلاح کنم ولی همچنان جواب نمیدهد. چه اقدام دیگری انجام دهم تا تغییر مکان نسبی جواب دهد؟ با تشکر
———
پاسخ: به هر حال طبق آییننامه باید تغییرشکل ها محدود شوند. در سازههای با تعداد طبقات زیاد (مثلاً بالای ۸ طبقه) معمولا جواب گرفتن بدون دیوار برشی مشکل است (ناممکن نیست). اگر طول دهانه های سازه زیاد باشد (مثلاً دهانه ها بالای ۷ متر باشند) نیاز به دیوار برشی بیشتر خواهد بود. نمی دانم به چه دلیلی نمیتوانید از دیوار برشی استفاده نمایید ولی در شرایط خاص میتوانید بهجای دیوار برشی از بادبند فولادی نیز استفاده نمایید (بادبندها با استفاده از ورق نصبی به تیر و ستون بتنی متصل میشوند). نکته آخر اینکه ممکن است روش محاسباتی شما نادرست باشد (دقت کنید که زلزله ای که با آن دریفت را کنترل می کنید با زلزله اصلی که محاسبه کردید فرق میکند و درمحاسبه زلزله دریفت نیازی به رعایت محدودیت زمان تناوب نمیباشد.)
———
۹۱/۴/۲۱- بابک: دوباره.اگر در مدلسازی یک طبقه زیرزمین داشته باشیم و اطراف آن دیوار حایل نباشد(دیوار آجری به ضخامت ۴۵ سانتیمتر) تراز پایه را کجا در نظر میگیریم؟ و آگر تراز را باید کف زیرزمین بگیریم در طراحی چه تمهیداتی(مثلاً فشار خاک و …) را باید مد نظر قرار دهیم.ممنون از استاد گرامی
———
پاسخ: تراز پایه را باید روی کف پی (کف زیر زمین) در نظر گیرید. دیوار آجری ۴۵ سانتی باید بتواند لنگر ناشی از فشار خاک را تحمل کند. باید بر اساس نوع خاک محل مقدار فشار جانبی را محاسبه کرده و لنگر ناشی از بار گسترده مثلثی را محاسبه نمایید. تنش مجاز کششی دیوار را میتوانید حدود ۰.۳ kg/cm2 منظور نمایید. در نهایت توصیه میشود درصورتیکه ارتفاع زیر زمین زیاد است، از دیوار حائل بتنی استفاده شود.
———
۹۱/۴/۲۱- بابک: با عرض .ببخشید تیرهای با اتصالات خورجینی در Etabs چگونه مدل میشوند(مدلسازی با تعریف یک المان قابی به عنوان یک لینک با طول کوتاه و اعمال سختی پیچشی بین تیر وستون صحیح است؟) و اگر تیر دوبل باشد باید بهصورت واقعی مدل شوند؟ یعنی هر کدام از مقاطع تک جداگانه در دو طرف ستون با فاصله رسم شود یا تیر بهصورت دوبل ساخته شده و مانند سایر اتصالات مدل شود؟
پاسخ: در ابتدا توصیه میکنم به جهت ابهاماتی که این نوع اتصال دارد، از اتصال خورجینی استفاده نکنید. ولی اگر به هر دلیلی چنین اتصالی را بخواهید مدل نمایید (اتصال قیچی مانند) بهتر است که در نرمافزار SAP به شرح زیر عمل کنید:
۱- از طریق منوی Draw/draw special joint یک گره جدید در نزدیکی اتصال اصلی تیر به ستون ایجاد نمایید.
۲- انتهای تیرها را به این گره جدید متصل کنید.
۳- تیرها را انتخاب کرده و از طریق Assign\frame\Automatic Frame Mesh… برای تیرها گزینه No Auto meshing را انتخاب نمایید.
۴- دو گره موجود (گره اصلی و گره جدید) را انتخاب کرده و از طریق Assign/joint/constraints… گزینه body را انتخاب کرده و Add new constraint را انتخاب کرده و در پنجره باز شده تیک مربوط به translation را فعال و سه تیک مربوط به rotation را غیرفعال کنید. و سپس body جدید را به دو گره نسبت دهید.
با انجام مراحل فوق بین ستونها و تیرها لنگر منتقل نمیشود ولی نیروها منتقل میشوند.
———
پرسش: نحوه اجرای برشگیر در تیرپیوند چگونه است آیا ورق برشگیر باید کاملا” به بال پایینی وبالای کیپ وجوش شود
پاسخ: برش گیر که در سقف کامپوزیت به کار می رود (که بر روی بال فوقانی تیر جوش میشود) و استفاده از آن در ناحیه تیر پیوند بادبندهای EBF مجاز نیست. احتمالاً منظور شما سخت کننده های جان تیر پیوند میباشد که این سخت کننده ها هم باید به بال فوقانی و هم به بال پایینی و هم به جان تیر جوش شود. جوش اتصال نیز باید برای نیروهایی که در ص۴۰۸ و ۴۰۹ مبحث ۱۰ آمده پاسخگو باشد.
———
پرسش: نرمافزار safeدر طراحی پی زمین ذوزنقه در نرمافزار x strip ,y stip که در راستای قائم و افق هستند چطور میتوان در ضلع مایل strip ها را تعریف کرد.
پاسخ: در SAFE 8 این مشکل وجود دارد و باید بهصورت تقریبی برای نوارهای مایل از strip های غیرمایل بهصورت منقطع استفاده نمایید. در SAFE 12 این مشکل رفع شده است و امکان رسم Strip های مایل وجود دارد. بنابراین سعی کنید از ورژن ۱۲ استفاده نمایید.
———
پرسش: با افزایش خروج از مرکزیت سازه چه تغییری در ضریب رفتار ساختمان ایجاد میشود؟
———
پاسخ: منظورتان خروج از مرکزیت مرکز جرم نسبت به مرکز سختی میباشد. از نظر آییننامهای ضریب رفتار ربطی به خروج از مرکزیت ندارد (البته از لحاظ تئوریک میتواند تغییر کند که بسته به نوع سازه ممکن است افزایش یا کاهش یابد).
———
پرسش: برای طراحی پرلین کنترل وسط دهانه کافی میباشد یا باید محل سگراد هم کنترل شود؟نیمرخ های Z که در بازار موجود است گرم نورد شده است یا سرد نورد شده؟
———
پاسخ: اگر شیب سقف کم باشد کنترل میانه مقطع کفایت میکند ولی اگر شیب زیاد باشد بهطوریکه سهم لنگر ثانویه قابل توجه باشد در محل سگراد (میل مهار های عمود بر پرلینها) نیز باید کنترل گردد. در ص۳۴۵ کتاب دکتر میرقادری- ازهری مثال کاملی در این زمینه موجود است. نیمرخ های تا آنجا که من می دانم سرد نورد شده هستند.
———
۹۱/۴/۱۷- امین: .دلیل اینکه تیر های قرار گرفته در دهانه های دیوار برشی نیروهای بسیار جزیی دارند چیست؟
———
پاسخ: سختی دیوار برشی زیاد است و قسمت عمده نیروی زلزله توسط آنها تحمل میشود و در نتیجه بار ناشی از زلزله در این تیرها ناچیز است و مقطع سبک تری نیاز دارند.
———
۹۱/۴/۱۷- امین: . آیا برای طراحی تیر های کنسولی بتنی (بالکن) از ضوابط خاصی استفاده میشود یا طبق همان روال معمولی تیرهاست؟
———
پاسخ: تفاوت خاصی ندارند. تنها باید توجه داشته باشید بارگذاری آن صحیح باشد (بار قائم زلزله، بار زنده خاص بالکن). همچنین باید توجه داشت که تیرهای مربوط به بالکن ها لرزه گیر نیستند و نیازی نیست ضوابط لرزهای مربوط به تیرها و اتصالات آنها رعایت شود.
———
۹۱/۴/۱۷- مسلم: ،اگربرای شما مقدور میباشد درمورد سؤال ۱۹-۲۰-۲۱ آزمون محاسبات اذر۹۰توضیح دهید،باتشکر.
———
پاسخ: سؤال ۱۹: سطح بارگیر تیر ۲۴ مترمربع میباشدو طبق رابطه ۱-۳-۶ مبحث ششم درصد کاهش آن ۸.۷۶ درصد میباشد (گزینه ۳). سؤال ۲۰: گزینه ۳ (۲۸۰) صحیح است. دقت کنید که طبق بند ۶-۳-۶-۲ مبحث ۶ نیازی به افزایش ۲۵ درصدی بارقائم نیست. سؤال ۲۱: گزینه ۲ (۶۴۲) صحیح است:
(۸۴.۵*۰.۸*۴*۲*۱۰*۵)+(۸۴.۵*۰.۸*۴*۲.۲*۵*۱۲.۵)=۶۴۲۲۰ kg.m
———
۹۱/۴/۱۶- مرادی: .برای اجرای اتصال مفصلی دریک سازه بتنی چه راهی منطقی تره,مثلاً عبور میلگردهای کششی و فشاری از یک نقطه میتونه راه خوبی باشه؟ .
———
پاسخ: برخی روش ها از جمله ایجاد براکت برای تیر بتنی وجود دارند. انتخاب روش به نوع پروژه بستگی دارد و بسته به مورد انتخاب میشود. عبور میلگردهای بالا و پایین از یک نقطه (در بر اتصال) میتواند یک اتصال مفصلی ایجاد کند ولی این نوع از اتصال به صراحت در کتب علمی طراحی بتن پیشنهاد نشده است. بنابراین بهصورت قوی نمیتوان از آن دفاع کرد.
———
۹۱/۴/۱۳- فرزان: . اگر در یک سازه به فرض در جهت X قاب خمشی و در جهت دیگر مهاربندی شده باشد آیا باید برای طراحی تیرهای جهت قاب خمشی آن را برای سیستم باربر جانبی خود (قاب خمشی) طراحی کرد یا میتوان تمام تیرها را بر اساس یک سیستم طراحی کرد، به طور مثال کل اعضا را بر اساس قاب خمشی طراحی کنیم ولی تیرها و مهاربندهای قرار گرفته در محور مهاربندی شده را بر اساس سیستم باربر جانبی مهاربندی شده طراحی کنیم.
———
پاسخ: تیرهایی که در جهت قاب خمشی قرار دارند، گیردار بوده و تنها بر اساس ضوابط قابهای خمشی طراحی میشوند. تیرهایی هم که در راستای بادبندی شده قرار دارند، بهصورت مفصلی به ستون وصل میشوند و در واقع جزئی از سیستم باربر لرزهای نیستند (به جز تیرهایی که در دهانه خود بادبند قرار دارند). این تیرها لازم نیست ضوابط مربوط به قابهای خمشی را ارضا کنند و بهصورت عادی (بر اساس لنگر و برش حداکثر در تیر) طراحی میشوند.
———
۹۱/۴/۱۳- همدان: با – در سازه ی فلزی باسقف کامپوزیت، بتن ریزی سقف قبل از اجرای بادبندها چه مشکلاتی در سازه بوجود می آورد؟(بافرض اینکه اتصالات دیگر بهصورت کامل اجرا شود) – باتشکر
———
پاسخ: تا قبل از اجرای بادبندها سازه از نظر تئوریک ناپایدار است و بنابراین ممکن است در اثر نیروهای وارد (وزن سقف) حرکت و لرزش جانبی در سازهایجاد شود. بنابراین بهتر است حداقل تعدادی از بادبندها اجرا شود تا سازه قبل از بتن ریزی پایدار باشد.
———
۹۱/۴/۱۳- محمد: با عرض و خسته نباشید . اگه لطف کنید نحوه تبدیل ضرایب R آییننامه ASCE/SEI را به آییننامهایران بگید ممنون میشم مجدد
———
پاسخ: البته حرف وحدیث در این رابطه زیاد است ولی به عنوان یک تقریب میتوان گفت که اگر مقادیر R در ASCE را به ۱.۴ ضرب کنید معادل ضریب R در استاندارد ۲۸۰۰ خواهد بود.
———
پرسش: پروژه ای با میلگرد AII طراحی شده است آیا میتوان با همان قطر میلگرد AIII استفاده کرد؟
———
پاسخ: در چه اعضایی؟ تیرها و ستونها؟ بهتر است مجددا طراحی کنید در غیر این صورت غیر اقصادی خواهد بود. یعنی اگر مجددا طراحی شود، تعداد میلگردهای لازم کاهش مییابد(اگر قبلاً یکبار طراحی شده، کنترل مجدد آن با AIII کار سختی نیست).
———
۹۱/۴/۱۲- کسری: …… ببخشید برای اتصال گیردار تیر به ستون m و vاتصال رو از etabs چطور ورداریم؟
۹۱/۴/۱۲- محسن: استاد. نحوه درآوردن نیرو و لنگرها از ETABS رو میخواستم واسه پروژه و طراحی دستی؟
———
پاسخ: پس از انجام آنالیز، از منوی
Display//Show member forces/stress diagram
میتوانید دیاگرام نیروها را ببینید. روش های دیگری هم هست که بهتر است به کتب موجود در این زمینه مراجعه کنید.
———
پرسش: در پروژه فولاد بنده که یک ساختمان ۱۰ طبقه دو طرف خمشی متوسط هست ، ممان حاصله از نیروی زلزله در تیر های طبقه اول از تیر های طبقه ۲و ۳و ۴ عدد کمتری به دست می اید(در etabs).البته تمامی تیر ها کاملا در شرایط یکسان بار گذاری قرار دارند.دلیلش چیست ؟
———
پاسخ: مسلما بدون دیدن مدل نمیتوان اظهار نظر کرد. دلایل مختلفی میتواند داشته باشد.
———
پرسش: ضریب رفتار(R) ساختمانهای ذیل را از کدام آییننامه میتوانم پیدا کنم. الف) ساختمان قاب خمشی بتنی ویژه با مهاربندی فولادی برون محور ب) ساختمان قاب خمشی بتنی متوسط با مهاربندی فولادی برون محور ج) ساختمان قاب خمشی بتنی ویژه با مهاربندی فولادی هم محور د) ساختمان قاب خمشی بتنی متوسط با مهاربندی فولادی هم محور
———
پاسخ: البته این سیستم ها در ایران معمولا جهت مقاومت سازی سازههای بتنی استفاده میشود و برای طراحی سازههای جدید از این سیستم ها استفاده نمیشود. یک نگاهی فصل دوازدهم ASCEASCE/SEI 7-10 که در همین سایت موجود است بیاندازید. البته ضرایب R این آییننامه با ضرایب R آییننامهایران فرق دارند که باید تبدیل کنید.
———
۹۱/۴/۴- امیرحسین: .خسته نباشید.ببخشید روش طیف طرح آییننامه۲۸۰۰ با تحلیل استاتیکی چه فرقی میکنه؟
———
پاسخ: فرق مهم آن نحوه توضیح جانبی در ارتفاع سازه میباشد. فرض کنید کل نیروی زلزله (برش پایه) ۱۰۰ تن باشد. و سازه هم ۱۰ طبقه باشد. حال سؤال این است که این ۱۰۰ تن چگونه به سازه وارد شود؟ آیا به هر طبقه ۱۰ تن نیروی جانبی وارد شود تا جمع نیروها ۱۰۰ شود؟ یا اینکه به طبقات بالاتر بیشتر و به طبقات پایین کمتر وارد شود؟ در روش دینامیکی بر اساس رفتار دینامیکی سازه، الگوی دقیقتری از نحوه اعمال این نیروها انتخاب میشود. در حالیکه در روش استاتیکی (که حجم محاسبات در آن کمتر است) یک الگوی تقریبی انتخاب میشود که دقت آن کمتر است.
۰ دیدگاه